• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : راه اصلاح نفس
  • نظرات : 6 خصوصي ، 66 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر گرامي 
    سوال:انفاق مال يعني چه؟ و دليل انفاق مال؟ انفاق مال در حق چه کساني بايد صورت گيرد ؟ آيا انفاق واجب است ؟

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:
    دوست گرامي از اين كه سوال خود را با وبلاك راه فضيلت در ميان گذاشتيد كمال تشكر و قدر داني را دارم ....
    پاسخ:قسمت اول سوال شما:انفاق چيست؟
    تفريف انفاق:انفاق به معناي كمك به هم نوع مي باشد هر نمونه كمكي كه بتواند مشكل كسي را حل كند و در قران نيز تعريف هايي بيان شده است :انفاق در راه خدا به تعبير قرآن از اموري است که تجارت با خدا شمرده مي‌شود و فروشنده نه تنها از عذاب دوزخ رهايي مي‌يابد بلکه اين فرصت براي او فراهم مي شود که از چشم ‌پوشي و مغفرت و رحمت خداوند بهره مند گردد و بهشت رضوان را در آخرت از آن خود کند.

    خداوند در آيه ?? تا ?? سوره صف مي‌فرمايد: اي کساني که ايمان آورده‌ايد آيا شما را به تجارتي رهنمون شوم تا شما را از عذاب دردناک رهايي بخشد؟ ايمان به من مي‌آوريد و در راه او به اموالتان مجاهدت مي‌کنيد... تا خداوند از گناهان شما درگذرد و شما را به بهشت‌هايي درآورد که از زير درختان آن رودها روان است.
    و در جايي ديگر تعريف شده است به:در ايه 254 سوره بقره: يكى از وظائفى كه سبب وحدت جامعه و تقويت حكومت و بنيه دفاعى و جهاد مى‏شود اشاره مى‏كند و مى‏فرمايد:" اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از آنچه به شما روزى داده‏ايم انفاق كنيد" (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ).

    قسمت دوم سوال شما: دليل انفاق چيست؟
    پاسخ:
    مساله انفاق يكى از مهم‏ترين مسائلى است كه اسلام روى آن تاكيد دارد و قرآن مجيد تاكيد فراوان روى آن نموده است، كه آيه فوق نخستين آيه از يك مجموعه آيات است كه در سوره بقره پيرامون انفاق سخن مى‏گويد و شايد ذكر آنها پشت سر آيات مربوط به معاد از اين نظر باشد كه يكى از مهم‏ترين اسباب نجات در قيامت، انفاق و بخشش در راه خدا است.
    نخست مى‏ فرمايد:" مثل كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏كنند همانند بذرى است كه هفت خوشه بروياند" (مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ).
    و در هر خوشه‏اى يكصد دانه باشد" كه مجموعا از يك دانه هفتصد دانه بر
    مى‏خيزد (فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ).
    تازه پاداش آنها منحصر به اين نيست، بلكه:" خداوند آن را براى هر كس بخواهد (و شايستگى در آنها و انفاق آنها را از نظر نيت و اخلاص و كيفيت و كميت ببيند) دو يا چند برابر مى‏كند" (وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ).
    و اين همه پاداش از سوى خدا عجيب نيست" چرا كه او (از نظر رحمت و قدرت) وسيع و از همه چيز آگاه است" (وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ)
    فلسفه انفاق در دو مورد است :
    1:يكى از مشكلات بزرگ اجتماعى كه همواره انسان دچار آن بوده و هم اكنون با تمام پيشرفتهاى صنعتى و مادى كه نصيب بشر شده نيز با آن مواجه است مشكل فاصله طبقاتى است به اين معنى كه فقر و بيچارگى و تهيدستى در يك طرف و تراكم اموال در طرف ديگر قرار گيرد. عده‏اى آن قدر ثروت بيندوزند كه حساب اموالشان را نتوانند داشته باشند و عده ديگرى از فقر و تهيدستى رنج برند، بطورى كه تهيه لوازم ضرورى زندگى از قبيل غذا و مسكن و لباس ساده براى آنان ممكن نباشد.
    بديهى است جامعه ‏اى كه قسمتى از آن بر پايه غناء و ثروت و بخش مهم ديگر آن بر فقر و گرسنگى بنا شود قابل دوام نبوده. و هرگز به سعادت واقعى نخواهد رسيد. در چنين جامعه ‏اى دلهره و اضطراب و نگرانى و بدبينى و بالاخره دشمنى و جنگ اجتناب‏ناپذير است.
    گر چه در گذشته اين اختلاف در جوامع انسانى بوده است ولى بايد گفت متاسفانه در زمان ما اين فاصله طبقاتى به مراتب بيشتر و خطرناك‏تر شده است. زيرا از يك سو، درهاى كمك هاى انسانى و تعاون به معنى حقيقى، به روى مردم بسته شده و رباخوارى كه يكى از موجبات بزرگ فاصله طبقاتى است با شكل هاى مختلف به روى آنها باز است. پيدايش كمونيسم و مانند آن و خونريزيها و جنگهاى كوچك و بزرگ و وحشتناك كه در قرن اخير اتفاق افتاد و هنوز هم در گوشه و كنار جهان ادامه دارد و غالبا از ريشه اقتصادى مايه مى‏گيرد و عكس العمل محروميت اكثريت جوامع انسانى است، گواه اين حقيقت است