وبلاگ :
راه فضيلت
يادداشت :
راه اصلاح نفس
نظرات :
6
خصوصي ،
66
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محرم
نمي دونم يهويي چرا شما عصباني شدي؟
خوب نه...من قبول ندارم.اصلا فکر نمي کنم همه بايد يه جور فکر کنن.
حالا دايره صدر و صبر شما کمه يا زياد؟
حالا داري منم به چشم مثلا احمق يا فتنه گر مي بيني يا نه؟
اينا هم جزئ خود سازي هست يا نه؟
آيا فهم يک نفر از يک قضيه برابر فهم کل آدمهاست؟
آقاي طلبه ما آدمها چه زود به خودمون حق مي ديم با هم دعوا کنيم.
پاسخ
سلام عليكم ...ممنون كه نظر خودتان را بيان كرديد..من عصباني نيستم و اصلا نمي دونم چطور شما خيال كرديد عصباني هستم و اگر در مورد مير حسين موسوي باشه كه مساله بسيار روشنه ديگه نيازي به گفتن من نيست امروز ديگر اگر كسي شك داشته باشد در احوال اين شخص فكر مي كنم كه شكاك است و مشكل دارد واقعا چه توجيهي ديگر براي درست نشان دادن اعمال اين شخص وجود دارد صرف اين كه روزي نخست وزير بوده است كافي است؟مگر جمهوري اسلامي بعد از دفاع مقدس جنگش تمام شده است؟ايا سخن گفتن به مين دشمن اين مرز و بوم دشمني با نظام اسلامي نيست؟گيرم كه اين نظام هم مشكلاتي دارد ايا راه اصلاح ان متحد شدن با دشمنان است؟ايا زبان دشمنان را روي اين مردم دارز كردن عاقلانه است ؟ايا عاقل براي رسيدن به خواسته هاي فرضا مشروع خود بايد جنجار به راه اندازد؟بايد خانه هاي مردم را به اتش بزند؟بايد اسلام را زير سوال ببرد؟و...و اين به اختلاف سليقه ربطي ندارد اينجا ديگر جنگ سليقه ها نيست بلكه جنگ عقايد است جنگ وطن است قصه هم نوا شدن دوستان و جهاد گراني با دشمن است شما از اين قضاياي اتقاق افتاده از سال 88تا بهمن 89 چه تصوري در مورد اين افراد داريد و جرا؟..صبا خانم من فكر ميكنم اوضاع اين افراد براي شخصي كه كور است روشن است چه رسد به افرادي كه مانند شما بينا هستند ..باز هم عرض كنم من اصلا عصباني نيستم فقط نظرم را بيان كردم و حاضر به مباحثه با شما هستم و شما را شخص محترمي مي دانم ...[گل]