mp3 player شوکر

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 


سلام

يه سوال داشتم.چرا وقتي از يک مسئله اجتماعي مي نويسم يا حرف مي زنم يا نظر خودم را مي گويم جواب مي هند که چون شما دغدغه دين داريد به صلاح نيست از جامعه انتقاد کنيد؟داغون مي شوم وقتي اين جوري برخورد مي کنند.باورتان نمي شود يک بار حتي با مسئول فرهنگي مسجد هم حرفم شد.چرا بعضي ها فکر مي کند اسلام طرفدار رهبانيت است.اسلام طرفدار راهب بودن است.چرا؟من از علي(ع) ياد گرفتم مي شه هم زهد داشت هم در جامعه بود.چرا واقعا.گاهي اوقات که برخي به بهانه دغدغه دين داشتن من اصلا مرا حساب هم نمي کنند.مي گويند عقب مانده اي(عقب مانده را که مي گويند من کلي حال مي کنم چون مي فهمم که خودشان حالا حالا ها بايد دنبال اسلام بدوند).مي شه جواب اين سوال را بدهيد.

ممنون از شما

محمد يس

پاسخ

سلام عليكم از اين كه سوال خودر ا مطرح كرديد كمال تشكر و قدر داني را دارم ان شاالله كه بتوانيم خدمتي كرده باشم شما در كامنت خود اين گونه نوشته ايد:چرا وقتي از يک مسئله اجتماعي مي نويسم يا حرف مي زنم يا نظر خودم را مي گويم جواب مي هند که چون شما دغدغه دين داريد به صلاح نيست از جامعه انتقاد کنيد؟پاسخ من:دوست خوبم بايد از جامعه انتقاد كرد و همان گونه كه از سخنان رهبر عظيم الشان استفاده مي شود انتقاد بايد باشد اما نكته اي كه قابل توجه است انتقاد بايد همراه با راه كار باشد بايد خالي از سياه نمايي باشد بايد خالي از كلمات توهين اميز باشد بايد سازنده باشد و البته بايد طوري باشد كه دشمنان از انتقاد سو استفاده نكنند چون برخي خيال ميكنند كه اين انتقاد به معناي نا رضايتي مردم از نظام است اما اين را نمي داند كه افراد سليقه هاي متقاوت دادند ممكن است برخي از انتقادات به اختلاف سليقه افراد برگردد كه هر طور انجام دهيم باز هم انتقاد هست گاهي انتقاد به اختلاف افكار بر مي گرددد و مشكل عدم وجود مرجع واجد فكري است و يا طرف انتقاد كنند مبناي فكري انجام دهنده عمل را درك نكرده است ...گاهي انتقاد ناشي از ابهام بودن اعمال شخصي است كه در اين صورت با اندك توضيحي بر طرف مي شود اما اين كه برخي از اين كه انتقاد بكنيم واكنش نشان ميدهند اين گونه افراد شايد خيال ميكنند كه مي خواهيم با اين كار نظام را تضعيف كنيم اما اگر توضيح داده شود كه اين انتقاد براي جبران خطاهاست براي كم كردن اشكالات است مطمئنا قبول ميكند و اگر هم قبول نكند اصرار نكنيد ...ادامه كامنت شماچرا بعضي ها فکر مي کند اسلام طرفدار رهبانيت است.اسلام طرفدار راهب بودن است.چرا؟من از علي(ع) ياد گرفتم مي شه هم زهد داشت هم در جامعه بودپاسخ من:اسلام ديني است كه انسان ها را دعوت به جمع مي كند و اين را مي گويد كه شخص اگر توي جامعه بتواند درست كردار باشد با همين مردمي كه ممكن است هزارن كار خلاف انجام دهند با همين شيطان هايي كه بين اين مردم زندگي ميكند اين شخص هنر كرده است هنر اين است كه در جايي كه مكان گناه كردن است گناه نكني نه اين كه به جايي بروي كه گناه نباشد هنر اين است كه در جايي كه موقعيت دروغ گويي ،ظلم،و...باشد از اين گونه كارها انجام ندهي و اين در جامعه است نه در بيابان پس اسلام دنبال راهب نيست همان گونه كه خود شما به اعمال علي عليه السلام اشاره كرديد كه در عين اين كه بين مردم بود اما زاهدي به تمام معنا بود...ادامه كامت شما:اهي اوقات که برخي به بهانه دغدغه دين داشتن من اصلا مرا حساب هم نمي کنند.مي گويند عقب مانده اي(عقب مانده را که مي گويند من کلي حال مي کنم چون مي فهمم که خودشان حالا حالا ها بايد دنبال اسلام بدوند).پاسخ:دوست من اسلام به حرف نيست به عمل است كسي كه ديگران را مسخره ميكند عمل بسيار زشتي را مرتكب مي شود و اين شخص را نمي شود گفت دغدغه دين دارد هر كسي كه هست از مرد و زن بنده خداست كسي است كه خداوند براي ساخت او به خودش احسن گفت احترامش مانند خانه خداست كه اگر كسي بي احترامي كند بي احترامي به كعبه كرده است دوست من به اين گونه حرفها اهميت ندهيد و گويندگان اين گونه حرفها را دعا كيند كه به راه راست هدايت شوند و وشما خود هم اشاره كرديد كه وقتي به شما مي گويند عقب ماند شما كلي حال ميكند و مي فهميد كه بايد حالا حالا ها براي درك اسلام تلاش كنند پس از اين گونه حرفهاي ناراحت نشويد و در حق كساني گه مسخره ميكنند و ديگران را به صفات بد متهم مي كنند دعا كنيبد كه هدايت شوند...التماس دعا