و چقدر مظلوم بودي و علي از تو هم، مظلومتر.و آنگاه که پدر، در بسترِ ارتحال افتاد، قلبت شکست.هيچوقت، تو را چنين غمگين نديده بودم.پدر که گريههايت را ديد، در آغوشت کشيد؛ هر چند خود نيز ميگريست! راستي! نگفتي پدر، برايت چه گفت؟چه زود او را فراموش کردند و حرفهايش را! چه زود، تو را خشمگين کردند و خدا را.
سلام بزرگوار ...
خزان زود هنگام و كبود شدن ياس بوستان پيامبر ، تسليت باد .
با متن جديدي بروزيم و منتظر حضور ...
اگر با تبادل لينک موافقيد اعلام کنيد ...
يا علي