• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : تا پول داشتم فرزندم ادب را رعايت مي كرد.....
  • نظرات : 1 خصوصي ، 52 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    پنجره ي اتاقم منتظر هجوم روشنايي خورشيدند ..

    صبح آمد
    خوابم برد..

    آفتاب در زد

    در باز نشد

    خدا گريست

    باران باريد
    بيدارم شدم

    کودک همسايه مان در گوش خدا آرام گفت گربه نکن درست مي شود

    صورتم خيس شد

    يادم رفت که پرنده در آسمان باراني پرواز نمي کند..


    خدا در گوش کودک سخني گفت..
    کودک خودش را از پنجره پرت کرد...

    کودک مرد..

    خدا گريست..

    خدا به کودک گفت :من تنهايم
    کودک مرد تا خدا تنها نباشد

    (هاتف)

    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور شما