حق - تعالي - وحي فرستاد به يعقوب(ع) که داني که يوسف(ع) چندين سال، چرا از تو جدا کردم؟ از آن که گفتي: «ترسم که گرگ وي را بخورد». چرا از گرگ بترسيدي و به من اميد نداشتي، و از غفلت برادرانِ وي، بيندي

انبياء گفتند نوميدي بد است

فضل و رحمت هاي باري، بي حد است

از چنين محُسن نشايد نااميد

دست در فتراک اين رحمت زنيد

بعد نوميدي بسي اميدهاست

از پس ظلمت، دوصد خورشيدهاست