سلام
حکايت جالب ودلنشيني بود.به قول خود شما لذت برديم.
سپاس از اينکه هميشه به ما ودوستان سر ميزنيد.
جالب بود!!!
باسلام و احترام
واقعازيبابود و تامل برانگيزو مرا ياد آيه شريفه فان مع العسريسرا ان مع العسريسرا انداحت كه خداوندكريم تاكيداًاشاره فرموده است بدون شك و ترديد بعداز هرسختي آسايشي است و همچنين نوشته اي ازشهيدصيادشيرازي :
فان مع العسر يسراً، ان مع العسر يسرا
پروردگارا تو خود گواهي بر من چه ميگذرد.
تو خود اين معرفت را به من عنايت كردي كه آسانيهاي بعد از سختيها را در ظرف دورة فاني زندگي خود در دنيا نپندارم، بلكه براي رسيدن به موهبت بزرگ تو كه همانا «آرامش در سكينت قلبي» است، اين گونه تصور كنم كه دنياي فاني حادثه و ماجرايي است سخت و طاقتفرسا و ما انسانهاي ناتوان بايستي مهياي گذشتن و عبور كردن از اين ورطة هولناك باشيم.
اينكه گاهي اوقات به صورت مقطعي پس از سختي، آساني ظاهر ميگردد، از يك طرف آزمايشي است كه خداوند از ما ميكند تا معلوم گردد مدعيان دين و آيين خدا چه كساناند. (... و لما يعلم الله الذين جاهدوا...) و از طرفي، لطف و مرحمت خداست بر اينكه در حركت در راهش نبريم...)
از دلنوشتههاي امير شهيد صياد شيرازي
موفق و مويدباشيدالتماس دعا
خيلي حکايت زيبايي بود لذت بردم
واقعن با ايمان به خدا نبايد نا اميد بود
درود بر شما
سيب باشيم و بي احساس، خيلي بهتر است تا اينکه آدم باشيم و انسان نباشيم!
حالا شما چطور از وبلاگ بنده سر درآورديد الله و علم! چون اصلا از هيچ زاويه اي با هم جور نيستيم! من جهنمي هستم و شما بهشتي!
به هر حال ممنون