• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : اخلاق مردي بزرگ
  • نظرات : 4 خصوصي ، 36 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دوست دين پژوه من به بيراهه رفتيد من نگفتم دين مشکل دارد. ذات حرف من اين بود که به کار بستن دين در حکومت آسان نيست و نظرات مختلفي پيرامون آن وجود دارد و البته هستند علمايي که با وارد شدن دين در سياست مخالف اند. فکر مي کنم خاطره اي که نقل کردم کاملا مشخص است.
    موفق باشيد
    پاسخ

    دوست خوبم سلام اما درمورد ان داستان كه فرموديد .وعلت نپذيرفتن ايت الله بروجردي بايد بگويم ايشان اگر ان رفتار را با فداييان اسلا م نه به خاطر اين است كه جريان دين درسياست امكان ندارد ومخالف اين جريان باشد .بلكه دينداران در ان روزها قدرت كافي براي مبارزه با رژيم سلطه را نداشتن وان عالم هم براي اين كه موقتا از رژيم براي قوي كردن دين استفاده كند اين سياست را به خرج داد در ان برهه از زمان حاظر به پذيرش ان گروه نشد واين هم از سياست ايشان بود وايت الله بروجردي تمام هم وغمش نگه داشتن حوزه علميه بود از تخريب ولذا گاهي از روي مصلحت چنين رفتارهايي را از خود نشان ميدادو وقتي آيت الله بروجردي در اصل پذيرش مبارزه سياسي در آن شرايط حرف داشت نمي توانست با ايده «حكومت اسلامي» فداييان اسلام با عنوان چند طلبه جوان همراهي كند. رفتارهاي پرشور و هيجان زده فداييان اسلام از سويي و شايعات و سخن چيني هايي كه از سوي مقدس نماها و عوامل رژيم درباره موضع آنها نسبت به آيت الله بروجردي منتشر مي شد بر آتش اين اختلاف مي دميد. در بررسي رابطه آيت الله بروجردي با شاه هم مي بينيم ايشان در واقع از اين حسن ارتباط ظاهري در راستاي اهداف اسلامي مثلا براي مبارزه با بهاييت استفاده مي کنند و نه براي مقاصد سوء و نه از موضع ضعف و تسليم در برابر رژيم. تا جايي که نقل شده است که ايشان کمک يک ميليون توماني شاه براي مسجد اعظم قم را قبول نمي کنند.بر خلاف آيت لله بروجردي که اعتقاد داشتند در مقطع کنوني حرکت هاي انقلابي و پر شور نتيجه اي نخواهد داشت، نواب و يارانش معتقد بودند که براي تحقق اهداف خود مبني بر تشکيل حکومت اسلامي و اجراي احکام شرع مقدس مي بايد دست به اقدام انقلابي و مسلحانه زد. اين اختلاف در مباني عقيدتي زمينه ساز اختلاف در ارتباطات سياسي و عملي بين نواب صفوي رهبر جمعيت فداييان اسلام و آيت الله بروجردي به عنوان مرجع اعلم آن روز شدو همچنين با مطالعه دقيق در شرايط آن مقطع تاريخي و نيز اظهارات و رفتار خود آيت الله بروجردي تاحدودي مي توان به اين تناقضات پاسخ داد. آيت الله بروجردي به حوزه علميه به عنوان مرکزي براي نشر معارف اسلامي در ايران و به تبع آن تربيت روحانيون عالم و با تقوي براي ترويج اسلام اعتقاد فراوان داشتند و از اين رو براي نيل به اين هدف تمام تلاش خود را صورت مي دادند. درگير شدن با حکومت مي توانست باعث حساسيت رژيم نسبت به حوزه علميه و فشار بر اين مرکز نوپاي اسلامي شود. از اين رو ايشان مکرر طلاب را به عدم دخالت در سياست و اهتمام به کسب معارف ديني توصيه مي کردند.پس نتيجه ميگيرم كه همان عالم هم با ورود دين به سياست مخالفتي ندارد