جوابي به كامياب:
ميدونيد مشكل شما چيه؟ فكر ميكنيد اگه كسي نصيحت ميكنه مشكلي تو زندگيش نداره فكر ميكنيد نفسش از جاي گرم بلند ميشه شما چميدونيد همين علما با همين لباسي كه نميدونم اون رو با چه دليلي از فرهنگ غرب ميدونيد,چه قدر سختي ميکشن تا مشکلات امثال شما حل بشه چقدر بي خوابي ميکشن تا سوالاتتون بي جواب نمونه.امثال شما تا يه اشتباهي از يه قشر ميبينن اون اشتباه رو به کل اين قشر مربوط ميکنن.اگه يه روحاني ميبينيد که مشکل داره اين مشکل رو به همه ي روحاني ها ربط ميديد.واقعا چرا؟؟؟چرا نميشينيد درست فکر کنيد؟ مثلا درسته اگه يک معلم خيلي با شاگرداش بد اخلاقي بکنه شغل معلمي رو زير سوال ببريد؟ واقعا اين طرز فکر بچه گانه نيست؟ شما نميبينيد توي تلويزيون چقدر برنامه نشون ميدن که روحاني داره از مشکلات مردم و راه حلاش صحبت ميکنه؟ و چه قدر هم تماشاچي داره.من فکر ميکنم شما مشکلتون از جاي ديگست و کلا با طرز فکر درست مشکل داريد نه با روحاني جماعت؟وگرنه چرا اگه چندين دختر بد حجاب با ماشين هاي مدل بالا ميبينيد نميگيد اينها دزدند؟نميگيد اينا خون مردم رو تو شيشه ميکنن؟ حالا واقعا چه قدر روحاني با ماشين مدل بالا ديديد که اينقدر گير داديد به اين روحاني هاي بيچاره.تازه حتي اگر هم پولشون رو از تبليغ دين به دست بيارن و اين پول زياد هم باشه چه اشکالي داره؟چط.ر شغل بازيگري با اون همه فساد مشکلي نداره؟ترانه خون مشکلي نداره؟ فقط تبليغ دين مشکل داره؟ واقعا متاسفم