• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : چه گونه آبرو داري كنيم ؟
  • نظرات : 11 خصوصي ، 113 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بي تو نشستم در خيابان زير باران

    گويي که مجنون در بيابان زير باران

    افتاده نان خشکي از منقار زاغي

    گنجشک خيسي ميخورد نان زير باران

    هرکس به قدر روزي خود سهم دارد

    سهم من از تو :چشم گريان زير باران

    با طعنه عابرها سراغت را گرفتند

    آخر چه ميگفتم به آنان زير باران؟

    باور کن از تو دست شستن کار من نيست

    عشق تو مي گردد دو چندان زير باران

    وقتي دعا در زير باران مستجاب است

    ديگر چه کاري بهتر از آن زير باران

    پروردگارا در غياب حضرت عشق

    رعدي بزن ما را بسوزان زير باران...

    پاسخ

    سلام عليكم ...ممنون از حضور پر مهر شما