• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : آزادي،آزادي،
  • نظرات : 7 خصوصي ، 173 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام سجان جان
    قسمت عمده ي شک من براي عدالت در نابرابريست
    مثلا کسي تا سر حد نفرت زشت است و کسي تا سر حد زيبايي زيباست , درست است که زيبايي و زشتي امري نسبيست اما در مورد چهره خب کسي که به نظر کسي زشت است به نظر همه زشت است چرا که ما از لحاظ نفس انسانيت يکي هستيم و علايق يکساني در مورد امور يکسان داريم
    اين يکي از دلايل شک من بود
    ديگري مثلا همان مسئله ي ثروت
    کسي در خانواده ي فقير به دنيا مي آيد و کسي در خانواده ي پولدار
    درست است که فقير ميتواند با تلاش پولدار شود اما همين که کسي در خانواده اي به دنيا آيد که فقير باشد احتمال فقير شدندش بيشتر است تا آن کسي که در خانواده ي پولدار به دنيا مي آيد
    ديگري منطقه است
    کسي ر سومالي به دنيا مي آيد و کسي در ايران و کسي در آمريکا و يا هرجاي ديگر
    خب فرزند سوماليايي نميتواند مثل ما باشد و خب اين براي سوماليايي خيلي بد است
    مشکلات زندگي نيز همين طور است
    کسي که وقعا انسان خوبي است (حدودا) از کسي با همان مشخصات دروني و عملي بسيار موفق تر است و انگار از آن يکي بخت برگشته و هرچه بدبختيست بر وي سرازير ميشود
    بعضي مسائل از اين قبيل هستند که از دست انسان خارج است (بنده اين قبيل مسائل را ميگويم)
    راستي سعي ميکنم سوال هايم را در هر زمينه اي از شما بپرسم (البته اگر به بنده لياقت پاسخگويي خود را ميدهيد)
    پاسخ

    سلام عليکم ...ممنون از حضور گرم شما اين اختلافات ريشه در نوع تصميم گيري خود مردم دارد و البته امتحان الهي هم وجود دارد خداوند مي فرمايد من شما را با فقر و مرگ و گرسنگي و تشنگي و ثروت و کمبودي اموال و اولاد امتحان مي کنم نه فقير بودن دليل بر بدبختي است و نه ثروتمند بودن دليل بر خوشبختي همه و همه ابزاري هستند براي امتحان بشر و اين که برخي زياد دارند و برخي کمتر و حتي برخي از گرسنگي مي ميرند دليل بر بي عدالتي خداوند نيست چون خود خداوند مي فرمايد..«إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» (الرعد، 11)ترجمه: يقيناً خدا سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمى‌دهد، مگر اين كه آنان خويشتن را (به وسيله رفتارهاى نيك، يابد) تغيير دهند.سال‌ها مردماني خوابيدند و مردماني با هوشياري ديگران را چاپيدند، موجب استضعاف و عقب‌افتادگي ديگران شدند، آنان را به بردگي گرفتند، سرمايه‌هايشان را تاراج کردند، معترضين قوم را قتل عام کردند، ملت‌ها را به بردگي کشيدند و براي خود وسايل رفاه فراهم آوردند...، و ديگران نيز فقط خودنگري کرده و نگاه کردند تا مبادا آسيبي از آنان به اينان برسد. حال که به نتيجه‌ي آن رسيده‌اند، مي‌پرسند: خدا چرا چنين کرد؟با مردم جهان کاري نداريم، به قول امام خميني (ره) اگر هر مسلماني فقط يک سطل آب مي‌ريخت، اسرائيل را سيل مي‌برد. اکنون نيز اگر هر مسلماني فقط 2 دلار کمک مي‌کرد، با سرمايه‌اي نزديک به 4 ميليارد دلار، سومالي از مرگ حتمي و فاجعه انساني نجات مي‌يافت. اما همين مسلمان با تمامي اعتقاداتي که به آخرت دارد و باورهايي که نسبت به تکاليف خود نسبت به ساير انسان‌ها دارد، اسرافش در زندگي (از کاخ‌سازي گرفته تا سفره‌هاي آن چناني و سفرهاي رنگين) پا برجاست، به چرب و نرم زندگي خوش است و به جاي انجام تکليف معترض است که چرا خدا چنين کرد يا چنان نکرد؟!کجا خداوند متعال فرمود که آن چه به شما داده‌ام فقط مال خودتان است و مواظب باشيد يک موقع چيزي به ديگران ندهيد؟! اگر يک درخت سايه، چوب و ميوه مي‌دهد تا شما استفاده کنيد، اگر يک گوسفند، همه‌ي وجودش براي استفاده شماست، شما نيز بايد دست کم به اندازه‌ي يک «درخت» در اين چرخه‌ي حيات خاصيت داشته باشيد، ميوه دهيد تا به اين ابتلائات دچار نشويد.پس اگر از حکومت اسلامي فرار کرديد و به حکومت گردنکشان ظالم و خودخواهان عالم گردن فرود آورديد، اگر زکات مال خود را نپرداختيد، اگر از انفاق و صدقات واجب و مستحب روي برگردانديد، اگر بخل و خودنگري وجود شما را گرفت، اگر کر و کور شديد، اگر مشغول به گناه شديد و ... ، اين شما هستيد که در حق خود و ديگران ظلم مي‌کنيد،‌ نه خداوند متعال.ھ – خلقت حق‌تعالي و نظام هدايت و عدالت نيز نظام‌مند است. آتش فوايدي دارد و سوزاننده نيز هست، دست انسان نيز فوايدي دارد و سوزنده است، خداوند هر دو را خلق کرد و به انسان فرمود: دست خود را به آتش نزديک نکن. پس اگر کسي دست خود يا ديگري را به آتش رساند و سوخت، نبايد گله‌مند شود که چرا خدا دست من را سوزاند يا جلوي سوختن دست او را نگرفت؟! هم چنين نعمت خدا مستقيم و توسط ملائک به حلقوم انسان‌ ريخته نمي‌شود. ابر و باد و خورشيد و باران و ... زميني را مساعد مي‌کند، گندمي رويانده مي‌شود، کشاورزي کاشت، داشت و برداشت مي‌کند، تاجري آن را مي‌خرد، کارخانه‌اي ان را آرد مي‌کند ... نانوايي مي‌پزد و بنده و شما يک لقمه ناني مي‌خوريم، حال اگر يکي در اين چرخه فساد و تباهي کرد، گندم را سوزاند، يا براي خودش احتکار کرد و ...، نبايد بگوييم که چرا خدا مساوي تقسيم نکرد؟ بلکه بايد يقه‌ي ظالم و مفسد را بچسبيم و اختلال ايجاد شده در چرخه‌ي حيات را طبق دستورات خالق عالم اصلاح کنيم.