سلام سجان جان
قسمت عمده ي شک من براي عدالت در نابرابريست
مثلا کسي تا سر حد نفرت زشت است و کسي تا سر حد زيبايي زيباست , درست است که زيبايي و زشتي امري نسبيست اما در مورد چهره خب کسي که به نظر کسي زشت است به نظر همه زشت است چرا که ما از لحاظ نفس انسانيت يکي هستيم و علايق يکساني در مورد امور يکسان داريم
اين يکي از دلايل شک من بود
ديگري مثلا همان مسئله ي ثروت
کسي در خانواده ي فقير به دنيا مي آيد و کسي در خانواده ي پولدار
درست است که فقير ميتواند با تلاش پولدار شود اما همين که کسي در خانواده اي به دنيا آيد که فقير باشد احتمال فقير شدندش بيشتر است تا آن کسي که در خانواده ي پولدار به دنيا مي آيد
ديگري منطقه است
کسي ر سومالي به دنيا مي آيد و کسي در ايران و کسي در آمريکا و يا هرجاي ديگر
خب فرزند سوماليايي نميتواند مثل ما باشد و خب اين براي سوماليايي خيلي بد است
مشکلات زندگي نيز همين طور است
کسي که وقعا انسان خوبي است (حدودا) از کسي با همان مشخصات دروني و عملي بسيار موفق تر است و انگار از آن يکي بخت برگشته و هرچه بدبختيست بر وي سرازير ميشود
بعضي مسائل از اين قبيل هستند که از دست انسان خارج است (بنده اين قبيل مسائل را ميگويم)
راستي سعي ميکنم سوال هايم را در هر زمينه اي از شما بپرسم (البته اگر به بنده لياقت پاسخگويي خود را ميدهيد)