سلام حاجي.ممنون از حضور گرم و نظرتون.اين شعر نيست كه زيبا هست اسم مادرم زهرا(س) به شعر قشنگي ميبخشه!!!!!!!!!!
اگه تموم درياها مركب بشن و تموم درختا قلم و آسمون بشه صفحه ي كاغذ و تموم انس و جن با ملائكه نويسنده بشن نمينون بگن به حضرت زهرا چي گذشت.
حاجي اگه تو محله شما دختري پدرش از دنيا بره واسش گل ميبريد و بهش دلداري ميديد و غم از دست دادن پدرشو تسليت ميگيد.
اما تو مديه بجاي تسليت هيضم ميبرن جلو در خونه، تومدينه جواب بي پدري ميخ در هست، تومدينه...........................
کدامين شب از آن شب تيره تر بودکه زهرا حايل ديوار و در بودشبي کاندر هجوم تيغ بيدادسرت را سينه زهرا سپر بودزمان بر سينه خود سنگ مي کوفتزمين از داغ زهرا شعله ور بودعطش نوشان کوفي آتشين اندکه حتي کوثر آنجا بي اثر بودشراب کوفيان خون حسين استشراب فاطمه خون جگر بودتو مي ديدي ولي لب بسته بوديکه آيين محمد (ص) در خطر بودندانستم که در چشم حقيقتکدامين مصلحت مد نظر بودگلويت استخواني آتشين داشتکه فريادت فقط در چشم تر بودچرا ابليس را رسوا نکردي؟عقاب تيغ تو بي بال و پر بود؟فداي تيغ عريان تو گردمکسي آيا ز تو مظلوم تر بود؟
******************************
الهم عجل لوليك الفرج
ياعلي مدد