مثل آغاز که آغوش تو را مي کند دعوت تا در آن گرم شوي و در تب بوسه داغي هوس سخت شگفتتازه بودن چه هواي نابي است باز از راه همان رابطه هاي شيرينحرفهاي بو دارقصه هاي تازهخاطراتي که بدنيا آيندجشن آغاز همان مستي خوش حال و عميقرازهايي در گوش معشوقو لباني تشنهيک شب خاطره ساز و مانايک تبسم کافي است يک نگاه تازه دعوت تازه به دنياي بزرگ ديگرو تو در اوج همين شعر به فرداي خودت دل بستي.....
salam
apam