• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : افسردگي و راه درمان
  • نظرات : 12 خصوصي ، 132 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اشک طرف ديده را گرديد و رفت
    اوفتاد آهسته و غلطيد و رفت
    بر سپهر تيره ي هستي دمي
    چون ستاره روشني بخشيد و رفت
    گر چه درياي وجودش جاي بود
    عاقبت يک قطره خون نوشيد و رفت
    گشت اندر چشمه ي خون ناپديد
    قيمت هر قطره را سنجيد و رفت
    من چو از جور فلک بگريستم
    بر من و بر گريه ام خنديد و رفت
    رنجشي ما را نبود اندر ميان
    کس نميداند چرا رنجيد و رفت
    تا دل از اندوه گرد آلود گشت
    دامن پاکيزه را برچيد و رفت
    موج و سيل و فتنه و آشوب خاست
    بحر طوفاني شد و ترسيد و رفت
    همچو شبنم در گلستان وجود
    بر گل و رخساره اي تابيد و رفت
    مدتي در خانه دل کرد جاي
    مخزن اسرار جان را ديد و رفت
    رمزهاي زندگاني را نوشت
    دفتر و طومار خود پيچيد و رفت
    شد چو از پيچ و خم ره با خبر
    مقصد تحقيق را پرسيد و رفت
    جلوه ي رونق گرفت از قلب و چشم
    ميوه اي از هر درختي چيد و رفت
    عقل دور انديش با دل هر چه گفت
    گوش داد و جمله را بشنيد و رفت
    تلخي و شيريني هستي چشيد
    از حوادث با خبر گرديد و رفت
    قاصد معشوق بود از کوي عشق
    چهره ي عشاق را بوسيد و رفت
    اوفتاد اندر ترازوي قضا
    کاش ميگفتند چند ارزيد و رفت

    پروين اعتصامي