سلام
واقعا از شما به خاطر پاسخ دادن به سوالاتم ممنونم.خيلي تشکر...
من شما رو لينک ميکنم و هر سوالي داشتم بازم مزاحم ميشم...
قصه ام ديگر زنگار گرفت:
با نفس هاي شبم پيوندي است.
پرتويي لغزد اگر بر لب او،
گويدم دل: هوس لبخندي است.
خيره چشمانش با من گويد:
كو چراغي كه فروزد دل ما؟
هر كه افسرد به جان، با من گفت:
آتشي كو كه بسوزد دل ما؟
خشت مي افتد از اين ديوار.
رنج بيهوده نگهبانش برد.
دست بايد نرود سوي كلنگ،
سيل اگر آمد آسانش برد.
سهراب سپهري