در بهت مات و خيره از اين اشتباه ها
مانديم و مانده اند هنوز آن نگاه ها
عاشق شدن وَ و چيدن سيب از نگاه تو
تنها بهانه ايست براي گناه ها
ساعت شديم و حرکت خود را نديده ايم
عادت شدست حسرت آونگ آه ها
روزي که پا به صحنه ي دنيا نهاده ايم-
حيران ميان شور و تکاپوي راه ها-
درجا زديم و راه به جايي نبرده ايم
تکراري است گردش تقويم ماه ها
salam aghaye haji.. sepas az hozore sabz va zibaton