• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : دوازده خورشيد نورگستر
  • نظرات : 14 خصوصي ، 34 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    سلام سجاد جان
    سخنان را خواندم ولي انکه به دلم نشست و احساس بسيار خوبي بهم دست داد جمله دوم بود.
    موفق باشي

    سلام دوست گرامي.[گل] ممنون که نبودم و سر زدين و ممنون از اظهار لطفتون.[گل][گل][گل]


    به روزم. منتظر.

    سلام و عرض ادب
    تشکر بابت حضور سبزتون در نسيم وصل
    اينروزها که حادثه بيداد مي کند دل از فراق روي تو فرياد مي کند
    برگرد اي مسافر تنهاي فاطمه بانگ تو قلب رهبرم را شاد مي کند
    با پيامکهاي ولايي بروزم و دوباره منتظر حضور سبزتون
    سلام احاديث زيبا و البته كاربردي بود تشكر از لطف شما

    سلام آقا سجاد عزيز خوبي؟

    به روزم و منتظر نظرات سازنده شما.

    سلام ... پستتونو خوندم ! ممنون!

    اما سوالم بعد از خوندن ِ فرمايشات ِ شما ! اينكه براي قدم ِ اول استادي بايد باشد که آگاه به عيوب نفس و خفايا و آفات اخلاقي باشد. خب الان از اين دست استادها را كجا مي توان يافت؟

    پاسخ

    سلام عليكم .اما من شرايط يك استاد اخلاق خوب را خدمت شما عرض ميكنم .شما خودتون تحقيق كنيد كه چه كسي اين شرايط را داره واون را به عنوان استاد اخلاق انتخاب كنيد واگه كمكي هم در اين مورد از من ساخته بود در خدمتم .پس اول براي به دست اوردن استاد اخلاق بايد شرايط اون را بدونيم .واما شرايط يك استاد خوب اخلاق : ويژگيهاى استاد اخلاق: مقصود از راهنما و استاد اخلاق صورت مادى و كالبد طبيعى كه در معرض فنا و دستخوش تغيير و تبديل است نمى‏باشد بلكه مراد مجسمه معانى و اوصاف حقيقى است. در حقيقت استاد و مربى ادامه وجودى سيره حسنه سفراى الهى است كه براى ارتقاى جانها و عقول آدميان بمعارج قدسى ربوبى پا پيش نهاده‏است. راهنما مظهر اسم «محى‏» خداوند است محيى كه جانهاى آماده را به آب حيات معرفت و نور تربيت زنده مى‏سازد. راهبر وارسته اخلاق كسى است كه در زبان وسايط فيض الهى ارجمند و بزرگوار ناميده مى‏شود. «قال ابوعبد اللّه «ع‏» من تعلم العلم و عمل به و علم لله دعى فى السماوات عظيما فقيل تعلم لله و عمل لله و علم لله‏» هر كه دانش را بياموزد و بدان عمل كند و به آهنگ خدايى بياموزاند در ملكوت آسمانها بزرگ و گرانقدر ناميده و خوانده مى‏شود كه آموخت براى خدا انجام داد براى خدا و آموزش داد براى خدا. در اين نوشتار به شمارش برخى از ويژگيها و اوصاف راهنماى اخلاق مى‏پردازيم تا معيارهاى لازم را در اين راستا به چنگ آريم: 1 - استاد اخلاق بايد آيينه‏اى شفاف از اوصاف گرانقدر اخلاق باشد نمونه‏اى در تقوى و معنويت كه هرگاه درس مى‏گويد گويا تفسير درون مى‏كند گنجينه روحش را بر الفاظ روان مى‏سازد. مرحوم ميرزا على آقا قاضى مى‏گويد: «اهم آنچه در اين راه لازم است استاد خبير و بصير و از هوا بيرون آمده و به معرفت الهيه رسيده و انسان كامل است كه علاوه بر سير الى اللّه سه سفر ديگر را طى كرده و گردش و تماشاى او در عالم خلق بالحق بوده باشد». مرحوم مطهرى در مورد استاد اخلاقش كه دگرگون كننده روحش بوده چنين مى‏نويسد: «استاد خودم عالم جليل القدر مرحوم حاج ميرزا على آقاى شيرازى اعلى الله مقامه كه از بزرگترين مردانى بود كه من در عمر خود ديده‏ام و به راستى نمونه‏اى از زهاد و عباد و اهل يقين و يادگارى از سلف صالح بود كه در تاريخ خوانده‏ايم... ديدم بامردى از اهل تقوا و معنويت روبرو هستم كه بقول ما طلاب «ينبغى ان يشد اليه الرجال‏» از كسانى است كه شايسته است از راه‏هاى دور بار سفر ببنديم و فيض محضرش را دريابيم او خودش كه درس نهج البلاغه مى‏گفت‏يك نهج‏البلاغه مجسمم بود مواعظ در اعماق جانش فرو رفته‏بود براى من محسوس بود كه روح اين مرد با روح اميرالمؤمنين پيوند خورده و متصل شده است... منبر مى‏رفت و موعظه مى‏كرد و ذكر مصيبت مى‏فرمود كمتر كسى بود كه در پاى منبر اين مرد عالم مخلص متقى نشنيده و منقلب نشود خودش هنگام وعظ و ارشاد كه از خدا و آخرت ياد مى‏كرد در حال يك انقلاب روحى و معنوى بود و محبت‏خدا و پيامبرش خاندان پيامبر در حد اشباع او را بسوى خود مى‏كشيد با ذكر خدا دگرگون مى‏شد استاد اخلاق كردارش بايد بيش ار گفتار پند دهنده و آمرزنده باشد دين رفتار و حالاتش بيش از تدريس راهنما گردد. پيغمبر«ص‏» فرمود: «قالت الحواريون لعيسى يا روح الله من نجالس قال من تذكركم رؤيته و يزيد فى عملكم منطقه و يرغبكم فى الاخره عمله‏». حواريون از عيسى پرسيدند با كه نشست و برخاست كنيم فرمود با كسى كه دينش شما را به ياد خدا اندازد گفتارش بر كردارتان افزايد و رفتار و عملش به آخرت ترغيبتان سازد». 2 - مهارت و تخصص تربيت و رشد معنوى آدمى از دشوارترين و پيچيده‏ترين كارهاست از اين رو كسى كه رسالت استادى و آموزگارى انسان را بدوش مى‏گيرد بايد از مهارت و توانايى شايسته علمى برخوردار باشد تا بتواند به آسانى و شايستگى از عهده حل هر گونه مشكل اخلاقى و خود سازى برآيد. همان گونه كه در فقه جوارحى تواناترين و داناترين دانشوران اين فن عهده دار رسالت فتوا مى‏شوند در احكام نفسى واخلاق نيز كه بسا دشوارتر از فقه جوارحى است بايد انسانى زبر دست و دنيا به هر آنچه در تربيت انسان ضرورى مى‏نمايد اين رسالت را بر دوش كشد. خاتم انبيا محمد مصطفى در توصيه به اين كه جانتان را به دست مدعى ناشى و فاقد ويژگيهاى بايسته استادى نسپاريد مى‏فرمايد: «لا تجلسوا عند كل داع مدع يدعوكم من اليقين الى الشك و من الاخلاص الى الريا و من التواضع الى الكبر و من النصيحه الى العداوه و من الزهد الى الرغبه و تقربوا الى عالم يدعوكم من الكبر الى تواضع و من الريا الى الاخلاص ومن الشك الى اليقين و من الرغبه الى الزهد و من العداوه الى النصيحة و لايصلح لموعظة الخلق الا من خاف هذه الافات بصدقه و اشرف على عيوب الكلام و عرف الصحيح من السقيم و علل الخواطر و فتن النفس و الهوى‏» نزد هرگونه مدعى كه شما را از يقين به شك و از اخلاص به ريا و از فروتنى به گردن افرازى و نيك‏خواهى به دشمنى و از پارسايى به دنيا جويى مى‏خواند نشيند به عالمى نزديك شويد كه شما را از گردنفرازى به فروتنى و از ريا به اخلاص و از شك به يقين و از دنيا جويى به پارسايى و از دشمنى به نيكخواهى دعوت كند كسى شايسته راه نمودن و موعظه كردن نيست مگر آن كه از صدق از اين آفتها در حراس باشد و عيبهاى سخن را باز شناسد و درست را از نادرست تميز دهد و از موجبات وسوسه‏ها و گرفتاريهاى نفس و هواى آن (و راه معالجه آنها) آگاه باشد. 3 - بلاغت و سخنرانى راهنماى اخلاق بايد از زبانى گويا و بيانى توانا برخوردار باشد بگونه‏اى كه در نهايت وضوح و روشنى موضوع بحث را بين‏داشته و در كار انتقال فكر خود شنونده را دچار ابهام و نيازمند به تاويل و توجه نگرداند آنچنان چيره زبان باشد كه توان تفهيم معنى گوناگون و پديد آوردن حالات متفاوت را داشته‏باشد انديشه‏گر بلند و زبان گر رسا بود هر گفته‏اى بلند و گرانسنگ مى‏شود با شيوايى و جمله‏هاى كوتاه و خوش آهنگ است كه مى‏توان دلها را صيد كرد و تشنگان را سيراب كرد. شكى نيست كه نيمى از رمز جاودانگى و موفقيت قرآن (پس از حقانيت محتوى) زيبايى فصاحت، بلاغت، سلاست، و روانى است قرآن كه كتاب انسان‏سازى است در مقوله هنر سرآمد دير نوشته‏است‏خود قرآن به اسلوب فصاحت و زيبايى خود در اداى مقصود مى‏نازد و بر آن زيبايى ديگران برا به ميدان تحدى مى خواند نام اين زيبايى و شيوايى را«بلاغ مبين‏» گذاشته است‏يعنى ابلاغ واضح، آشكار، مطلوب، ساده بى‏پيرايه بگونه‏اى كه شنونده در كمال سهولت و سادگى آن را درمى‏يابد و گرفتار سخن مغلق و پيچيده و در لفالفه اصطلاحات زياد نمى‏شود. رمز جاودانگى و تاثير گذارى سخنان اميرالمؤمنين‏«ع‏» نيز در همين شيوايى و زيبايى آن است چنانكه نهج‏البلاغه از استوارترين و دلپذيرترين نثر بشرى برخوردار است هنگامى كه 130 صفت را در 40 جمله خطبه متقين باشيوايى بيان مى‏دارد هر چه پيش مى‏رود التهاب شنونده را بيشتر مى‏كند بلاغت و سخنرانى از بايسته‏ترين ويژگيهاى استاد و راهنماى اخلاقى است استادى كه پردازنده روح شگفت انگيز آدمى و بيانگر شايسته‏ترين رهنمودهاى الهى است به انسان كه پيامش روشن و روح افزاست و بيانش نيز بايد رسا و شيوا باشد. امام باقر «ع‏» مى‏فرمايد: «... و البيان عماد العلم‏». استوانه دانش سخنورى است. اگر دانش زبان توانى براى گفتار در اختيار نداشته باشد چونان نيروگاه برقى مى‏باشد كه از كانالهاى نور رسانى برخوردار نباشد. 4 - واقعيت گرايى و زمان شناسى از ديگر ويژگيهاى استاد اخلاق واقعيت‏گرايى و زمان شناسى است‏يعنى بايد به نيكى حال شاگرد را بداند و شرايط اجتماعى، فرهنگى و سياسى را كه بر خلقيات وى مؤثر است بشناسد تا مطابق توانايى و نياز شاگرد سخن راست كند. آن كه زمان خود را به شايستگى نشناسد از حصار شبهه‏ها و عوامل گوناگون انحرافى راه به بيرن مى‏گشايد امام صادق‏«ع‏» مى‏فرمايد: «العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوابس‏». آن كس كه به زمان خود آگاه باشد از هجوم شبهه‏ها در امان است. استادى كه از واقعيات جامعه بيگانه بوده و از آنچه در اطرافش مى‏گذرد بيخبر باشد ناگريز مبحثهاى بيگانه و صرفا شخصى را مطرح خواهد كرد كه چندان راه‏گشا نخواهدبود و راه روشنى را در جلوى پاى شاگرد نخواهد گذاشت. بى‏شك بسيارى از درگيريهاى اجتماعى كشمكش‏هاى سياسى و تنشهاى فكرى كه بسيارى از مردم در تب خود مى‏سوزاند ريشه اخلاقى و عامل نفسانى دارد اگر استادى از آبشخور اين مفاسد ريشه‏ها آگاه نباشد به درستى پى به چگونگى آنها نبرده‏باشد چه بسا مبحث را كه براى تدريس برمى‏گزيند و يا جهتى كه به بحث مى‏دهد نه تنها گرهى را نگشايد بلكه باعث پيچيدگى فزونتر دشواريها نيز بگردد مانند تجويز نا آگاهانه دارويى است كه در فزونتر ساختن بيمارى اثر مى‏گذارد. 5 - پرهيز از القاء روحيه ياس آموزشهاى اخلاقى از حساسيت و ظرافت ويژه‏اى برخوردار است مانند داروى حساس مى‏ماند كه اگر دقت كافى در تجويز آن بكار نرود نه تنها اثر مثبتى نخواهد داشت كه پيامدها ناگوارى را نيز در پى مى‏آورد. با پيچيدگى كه روحيات آدمى دارد شايسته است كه در توصيه مسائل اخلاقى توجه لازم اعمال شود و همه جوانب رعايت گردد. همانگونه كه بر مسائل باز دارنده مانند زهد، ساده زيستى، رياضت نفس، خواب و خوراك و ... تكيه مى‏شود بر موارد وادار كننده مانند مراعات با

    ممنونم از شما به خاطر اين آموزه هاي زيبا واقعا" زيبا

    با يک طنز به روزم

    هرکس مي خواهد بهترين راه را انتخاب کند بايد بيشترين بها را بپردازد .
    موفق باشي
    با سلام وخسته نباشيد
    ممنون كه به وبلاگم سرزدين و نظر دادين وبلاگ شما هم عاليه استفاده كردم
    موفق باشيد

    سلام

    نمي دانم چي بگم در مورد نظرت ولي وبلاگت قشنگه.

    نميدونم چي بگم فقط مقداري از مطالب را خوندم .

    دنيا دو روز است روزي با تو و روزي بر تو. روزي كه با تو بود با مردم مدارا كن، روزي كه بر تو بود صبر پيشه ساز.

    امام علي(ع)

    با سلام

    اول جا داره از لطفي كه در حق وبلاگ تازه شكل گرفته ما كرديد تشكر كنم بعدشم از خودتون به خاطر زحمتي كه بابت جمع آوري اين مطالب تو وبلاگ پر محتواتون كشيديد

    اميد وارم در پناه ائمه معصومين موفق باشيد

       1   2   3      >