سلام اي غروب غريبانه ي
دل
سلام اي طلوع سحرگاه رفتن
سلام اي غم لحظه هاي
جدايي
خداحافظ اي شعر شب هاي روشن
خداحافظ اي قصه ي
عاشقانه
خداحافظ اي آبي روشن عشق
خداحافظ اي عطر شعر
شبانه
خداحافظ اي همنشين هميشه
خداحافظ اي داغ بر دل نشسته
تو
تنها نمي ماني اي مانده بي من
تو را مي سپارم به دل هاي خسته
تو را
مي سپارم به ميناي مهتاب
تو را مي سپارم به دامان دريا
اگر شب نشينم
اگر شب شکسته
تو را مي سپارم به روياي فردا
به شب مي سپارم تو را تا
نسوزد
به دل مي سپارم تو را تا نميرد
اگر چشمه واژه از غم
نخشکد
اگر روزگار اين صدا را نگيرد
خداحافظ اي برگ و بار دل
من
خداحافظ اي سايه سار هميشه
اگر سبز رفتي اگر زرد
ماندم
خداحافظ اي نوبهار هميشه