خورشيد من بر آي دل را ز بيخودي سر از خود رميدن استجان را هواي زقفس تن پريدن استاز بيم مرگ نيست که سر داده ام فغان بانگ جرس به شوق به منزل رسيدن استدستم نمي رسد که دل از سينه برکنم باري علاج شکر گريبان دريدن استشامم سيه ترست زگيسوي سرکشتخورشيد من بر آي که وقت دميدن استسوي تو اي خلاصه گلزار زندگي مرغ نگه در آرزوي پرکشيدن استبگرفته آب و رنگ زفيض حضور تو هر گل در اين چمن که سزاوار ديدن استبا اهل درد شرح غم خود نمي کنم تقدير غصه دل من ناشنيدن استآن را که لب به دام هوس گشت آشنا روزي «امين » سزا لب حسرت گزيدن است(مقام معظم رهبري)
عجب قومي بودن
جالبه که جايي شنيدم که مي خواستن فرشته هايي رو که خدا فرستاده منزل حضرت لوط رو هم اذيت کنن
سلام
واقعا يه روزي ممکنه صبر خدا تموم بشه و بايد از اون روز ترسيد
همراه شما خواهيم بود با شناسايي آسيب هاي اجتماعي
موفق باشيد
واقعا چرا انسان به اينجور ورطه هاي هلاکت ميرسد واقعا اگر انسان بخواهد پست شود چه ميشود!!!
ديگه بد تر از همجنسبازي و... چه چيزي براي اوج پستي انسان قابل تصور است
موفق باشيد...
با سلام
امان از جهالت که انسان را به ناوبدي مي کشاند که بهترين انسانها را خداوند براي هدايت آنها مي فرستد ولي آنه راه جهالت خويش را مي روند و اين جهالت در گذر زمان شکل خود را يه نخو ديگري ارائه مي کند انسان مدرن و 2012 ...!!!
سلام و درود بر شما و قلم نويسايتان
ممنونم از حضورتان و تشريك مساعي شما
salam
mer30 ke weblogam sar zadin