اين لاله ها كه سر به ثريا كشيده انداز لاله زار بيشه ي مستي دميده انداز تن رها شدند و به سوي حريم قرببا بالهاي نور رفعنا پريده اندصهباي بي مثال طهور از دو دست ياربا اشتياق و شور و شعف سركشيده اندشوق حضور محضر دلدار وه چه كرد!كز جان و مال و عيش و طرب دل بريده انددر عاشقي زجمع بلاهاي پيش رورقص جنون به لجه ي خون برگزيده انداين صيدهاي دلشده صياد صد دل اندكز داغشان هزار گريبان دريده انداين لاله هاي سرسبد دشت بيدليصدها حماسه حين عروج آفريده اندخطي ز عشق از دلشان تا به عرش دوستخطي دگر به دشت معلي كشيده اندما رانصيب شبنم چشم و غمي غريبآنها جوار رحمت حق آرميده اندما در ميان دخمه ي شبرنگ و تنگ تنو آن عاشقان به گلشن رضوان لميده اندحامد براي غربت و تنهايي ات بسوزتو غرق غفلتي ولي آنها رهيده اند
حسين بزرگي (حامد)
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
التماس دعا و به روزم[گل]
ممنون از مطلب زيبايتان خداقوت