وبلاگ :
راه فضيلت
يادداشت :
نيكي اساس خوبي ها وفضائل است
نظرات :
7
خصوصي ،
68
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
نغمه
من ميخوام بُعد ِ اعتقاديم رو تقويت كنم...من توي خانواده اي رشد يافتم كه به لحاظ ِ بُعد ِ اعتقادي ضعيف بودن و اين مسئله به ما بچه ها هم سرايت كرده ... توضيح ِ واضختر اينكه حتي در خواندن ِ نماز كاهلي ميكنيم ... هممون يعني هم بچه ها هم پدرمون توي خونه فقط مادرم نماز ميخونه و بس ... خودم الانم كه ازدواج كردم بازم كاهلي ميكنم همسرمم همينطوره!!! خيلي دارم اذيت ميشم خودم ميدونم كه خيلي اشتباهه ميدونم كه راهم غلطه ميدونم كه خيلي به خدا بدهكارم ! اما نميتونم ، هر چي بيشتر تلاش ميكنم كمتر موفق ميشم ... نميدونم علتش تنبليه يا چيه؟ اما خيلي دوست دارم با كمك ِ يه عالم بتونم روي خودم كار كنم هر كاري شما بگين انجام ميدم تا بتونم به خدا نزديك بشم ... فقط خواهش ميكنم از من متنفر نشين بهم راه رو نشون بدين !!! اگه ميشه .... ممنون. دلم ميخواد اون مراحل ِ خودسازي رو يكي يكي رعايت كنم تا درست بشه حالا منتظر ميمونم تا شما بگين از كجا و چطوري شروع كنم
پاسخ
سلام عليكم :اول جواب اين فرمايش شما كه فرموديد :خواهش ميكنم از من متنفر نشويد :بايد عرض كنم كه من خيلي خوشحال هستم كه شما به فكر اصلاح خود هستيد واين كه افتخار ميكنم اگه بتونم در خدمت شما باشم در اين راه .فقط 3تا خواهش دارم 1:هر چه سوال داريد بپرسيد فقط اگه امكان داره يكي يكي تا هم من بتونم به خوبي جواب بدم وهم شما به خوبي بتونين بخونين 2:سعي كنيد در اين راه ديگران را با زبان خوش دعوت كنيد واگر نپزيرفتند خيلي اسرار نكنيد اونا خودشون يواش يواش تحت تاثير شما قرار ميكيرن 3:در اين راه عجله نكنيد ويواش يواش طي مسير كنيد واز خدا كمك بگيريد .حال ميريم سر اصل مطلب اين كه شما در نماز كاهلي ميكنيد ريشه در كنترل هواي نفس داره واگه ادموبتونه هواي نفس را كنترل كنه اين مسائل هم يواش يواش حل ميشه خوب حالا سوال را اين طور مطرح ميكنيم كه :چگونه بايد با نفس جهاد کرد؟در خودسازى و جهاد با نفس به چند نکته اساسى بايد توجه نمود: 1 - همان گونه که در تربيت و سلامت بدن، رياضت و ورزش لازم است، در خود سازى و تهذيب نفس نيز رياضت و مبارزه و جهاد با نفس ضرورت دارد.2 - همان گونه که در پرورش اندام، از نرمش و فعاليتهاى ساده و اندک آغاز مىشود و به تدريج به ورزشهاى سنگينتر وارد مىشوند، در تربيت روح نيز بايد از اندک شروع کرد و به تدريج به مراحل بالاتر رسيد.3 - همان طور که در ورزش بدنى، تداوم واستمرار لازم است، در رياضت نفسانى نيز تداوم، شرط رسيدن به مقصد است. قرآن مىفرمايد: "به يقين کسانى که گفتند: پروردگار ما خداوند يگانه است، سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند که نترسيد و غمگين مباشيد".(1)على(ع) مىفرمايد: "قليلٌ مدوم عليه خير من کثير مملول منه؛(2) عمل اندکى که پيوسته باشد، بهتر است از بسيارى که تو را خسته و وامانده سازد".در حديث ديگرى امام باقر(ع) مىفرمايد: "احب الاعمال الى اللَّه عز وجل ماداوم عليه العبد و ان قل؛ (3) محبوبترين کار نزد خدا، آن است که انسان بر آن مداومت کند هر چند اندک و ناچيز باشد".4 - چنان که در سلامت جسم، فعل و ترک (دارو و پرهيز) هر دو با هم مؤثر است، در سلامت و تهذيب روح نيز فعل و ترک هر دو لازم است، مانند اداى واجبات و ترک گناهان و محرمات و تولى و تبرى.5 - مهمترين چيزى که درجميع مراحل بايد رعايت شود، نيت و حضور قلب و اخلاص است. خداوند در قرآن بر اين نکته تأکيد دارد که در مسير دين و پرستش بايستى اخلاص داشته باشيد: "به آنها دستورى داده نشده بود جز اين که خدا را با کمال اخلاص پرستش کنند".(4)4 - يکى از مشکلترين کارها تهذيب نفس و خود سازى است. به تغبير قرآن: راه فلاح و رستگارى هميناست. "قد افلح من تزکّي(5)؛ هر کس خود را تزکيه کرد، رستگار شد" و "قد أفلح من زکّاها و قد خاب من دسّاها(6)؛همانا رستگار شد کسى که خود را تزکيه و زيان کرد کسى که فريب نفس خود را خورد".عالمان علم اخلاق ميگويند: براى خودسازى ابتدا بايد رذائل اخلاقى و اخلاق بد را از خود دور کرد، سپسدرخت پاکى نشاند. بديهى است با وجود صفاتى مانند حسد وکبر و خودپسندي و خودخواهى و شهوت راني،دسترسى به صفات پسنديده و انجام اعمال خير بسيار مشکل خواهد بود.اخلاق بد در وجود انسان به منزله بيماريى است که مفاسدى به دنبال دارد.مرحوم نراقى ميگويد: "زنهار اى جان برادر! تا حديث بيمارى روح را سهل نگيرى و معالجه آن را بازيچهنشمارى و مفاسد اخلاق را اندک نداني...و مسامحه در معالجه آنها آدمي را به هلاکت دائم و شقاوت ابديميرساند و صحت روح و اتصاف آن به محاسن اخلاق باعث زندگانى ابدى و حيات حقيقى ميشود و بعد از آنکه ساحت نفس از اخلاق ناپسند پاک و آراسته گردد، مستعد قبول فيضهاى الهى ميگردد(7)". در روايت آمدهاست که پيامبر(ص) فرمود: "لا تدخل الملائکه بيتاً فيه کلب؛(8)ملائکه داخل خانهاى که در آن سگ باشدنميشوند". پس هر گاه خانه مملوّ از صفات رذيله که سگان درنده هستند باشد، چگونه ملائکه در آن داخلشوند؟!5 - نکته ديگرى که در خودسازى لازم است، محاسبه اعمال و کردار خود است. هر کسى که در اين راه قدمبرميدارد، بايد در اعمال و رفتار خود دقت کند و مراقب آنها باشد و اگر دچار گناهى شد، توبه کند. در روايتآمده است: "حاسبوا أعمالکم قبل أن تحاسبوا؛(9)) به اعمالتان رسيدگى کنيد، قبل از اين که در روز قيامت به آنرسيدگى شود".6 - عادت دادن نفس بر عادات خوب و پسنديده، گر چه بر نفس انسانى شايد مشکل باشد، وليچارهاى از آن نيست. عادات خوب مانند: خواندن نماز در اول وقت و با جماعت، خواندن مناجات و راز و نياز باخدا، قرائت قرآن، خواندن نماز شب، کمک و دلسوزي نسبت به مستضعفان و بينوايان احترام به بزرگان، امر بهمعروف و نهى از منکر.تصميم و اراده بر ترک عادات زشت و کارهايى که گناه است، از صفات نيک است. اين صفت نتيجه بزرگى وشجاعت نفس است. کسى که بتواند تصميم بر ترک گناه بگيرد، ميتوان او را مجاهد در راه خدا دانست. تهذيباخلاق جهادى است که مشکلتر از جنگيدن با کفّار است. فرمود: "أشجع الناس من غلب هواه؛(10) شجاعترين وقدرتمندترين مردم کسى است که بر هواهاى نفسانياش غالب آيد". اما در مورد كاهلي در نماز علت دوم: بيميلي و بيرغبتي و عدم توجه در نماز معلول عوامل متعددي است از جمله:الف) نشناختن نماز و اهميت وسر نهفته در آن.ب) عدم شناخت و توجه کافي نسبت به معبود؛ يعني همو که در نماز با او سخن ميگوييم.ج)اشتغالذهن و فکر و انديشه و تعلق قلب به دنيا و مسائل مادي.براى تداوم نماز عوامل متعددى وجود دارد که جهت رعايت اختصار به برخى از آن ها اشاره مى شود:1ـ شناخت اهميت نماز.واقعيت آن است که نماز از منظر اسلام اهميت ويژه اى دارد؛ تا آن جا که از آن به عنوان ستون دين[1] و نور چشم پيامبر(ص) ياد شده است. [2]از سوى ديگر ترک نماز از گناهان کبيره به حساب آمده است.[3]پيامبر فرمود: " از ما نيست کسى که نماز را خوار شمارد ".[4]نماز است شمع شبستان دل دل بى نماز است بدتر ز گِلنماز است معراج ما خاکيان بر او غبطه ورزند افلاکياننماز است آرامش زندگى چه آزادگى بهتر از بندگي؟پسر چنين کرد اين نغمه ساز مرا نور چشم است اندر نمازنماز است سرخط آزادگي دواى غم و درد دل مردگي [5]نماز عامل مهدمى در تزکيهء روح و درون انسان است و اهميّت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنايى به حقيقت آن و احساس نياز نکردن نسبت به آن , از عوامل ترک نماز و سستى در آن به شمار مى آيد. انسان بر اساس فطرت خود,همواره به سوى چيزى که برايش اهميت دارد, توجه و اهتمام مى کند. اگر براى انسان , امرى مهم و ضرورى جلوه کند, آن را به هر صورت ممکن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقيقت نماز و اين که نماز جزء نياز ما است , جزءزندگى حيات ما است و فايده و آثار نماز در دنيا و آخرت تجلّى مى کند, باعث مى شود انسان با شوق بيشترى به اقامهء نماز بپردازد و از سستى در نماز و يا ترک آن خوددارى نمايد.کسى که نماز را سربار خود و صرفاً يک تکليف طاقت فرسا بداند, به حقيقت آن پى نبرده و اهمتى به آن نمى دهد.نماز مهمترين فريضه از فرايض الهى است، اقامه آن مايه سعادت و ترک آن باعث شقاوت ميباشد امامصادق(ع) فرمود: "محبوبترين اعمال پيش خداوند عزوجل نمازاست، و آخرين وصيت پيامبران الهى نمازاست"(6) آن حضرت در حديث ديگر فرمود: "تارک الصلاهْْ حظى از اسلام نبرده است"(7) اگر انسان به درستى فکرکند که خداوند چرا دستور داده که بندگانش نماز بخوانند هيچگاه نماز را ترک نميکند و چنان چه به هر علتينمازش ترک شود فوراً جبران نموده و قضا ميکند.قرآن ميفرمايد: "يا ايها الناس انتم الفقراء الى الله و الله هو الغنيالحميد؛ اى مردم شما همگى نيازمند خداييد، تنها خداوند است که بى نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايشاست"(8) وقتى خداى متعال از عبادت ماسودى نميبرد و از طرفى نماز و ساير عبادتها را واجب نموده استمعلوم ميشود اين دستورات براي خوش بختى و سعادت خود ما است. هنگامى که از عمق جان درک کرديم کهنماز در تأمين خوش بختى و سعادت ما نقش اساسى و تعيين کننده دارد با عشق و علاقه نماز ميخوانيم چرا کهنماز محور قبولى ساير اعمال است و در قيامت اولين سوال از نماز ميباشد. امام باقر(ع) فرمود: "ان اول ما يحاسببه العبد الصلاهْْ فان قبلت قبل ما سواها؛ اولين محاسبه بنده در مورد نماز انجام ميگيرد، اگر نماز مورد قبول واقعشد بقيه اعمال هم مقبول ميافتد"(9). نماز از واجباتى است که خدا