• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : ايثار در سه روايت زيبا
  • نظرات : 5 خصوصي ، 39 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام آقا سجاد [لبخند]
    البته اينم هست، اتفاقا" خيلي از دوستان با شما هم عقيده هستند، ولي اون پرستاره اول به نامزدش گفته که بيا ازدواج رو عقب بندازيم و با هم به اين پسره کمک کنيم ولي اون خودش قبول نکرده، بعدم اينا عاشقه هم نبودن، ازدواجشون سنتي بوده و پسره هم خودش پذيرفته که بره ... ولي بازم حرفه حق جواب نداره برادر [گل]