با سلام ودرود فراوان خدمت دوست خوبم اقا محسن عريز .اما سوال شمااز من :آيا شما اصلا قبول داري که در تظاهرات هاي پس از انتخابات سکوت حاکم بود؟ جواب من :خير من در ان سكوت نديدم واصلا سكوتي در ان نبود مگر فائضه هاشمي كه سوار بر ماشين ميشد وهمچنين اقاي موسوي كه تحريك ميكرد و...اينها سكوت است؟ در ادبيات سكوت =با حرف نزدن .اما اين قسمت از سخن شما كه فرموديد:وقتي ميليون ها معترض به کف خيابان ها مي آيند ممکن است تعدادي اغتشاش گر هم در بين آن ها باشد؟ شما هر دفعه از آتش زدن مغازها مي گويي ولي نمي دانم چرا کشته شدن معترضين بي گناه را نمي بيني.اما جواب من .اولاكه به جمعيت 1000نفر يا دو1000نفر نمي گوين ميليون ها نفر ثاتيا انها هم كه بنا به حرف شما كشته شدند به دست خود اين افراد معترض براي تحريك عواطف عمومي كشته شدند ونمونه بارز ان سناريوي قتل ندا اقا سلطان است .براي كسي كه در مقابل دين اسلام مي ايستد كه كشتن چند طرفدار كار بسيار ساده اي است .ومن ميگويم اين اغتشاش گران هم عده ي زيادي از مردم را كستند ومجروح كردند پس چرا سنگ اين افراد را به سينه نمي زنيد. ومن هم نمي دانم چرا شما گسته شد مردم بي گناه را نمي بينيد؟؟.اما جواب اين قسمت از فرمايش شماكه گفتيد:برادر من مگر اين قانون وحي منزل است که نتوان عليه آن دست به اعتراض زد؟حالا من ميگويم مگر حرف اين معترضين هم وحي منزل بود كه تا پاي جان روي ان پا فشاري ميكردند درحالي كه قانون اساسي طبق دين مبين اسلام طراحي شده است ودستورات ديني در ان حاكم است واين همان وحي منزل است؟؟/چطور در زمان خاتمي وهاشمي اين مباحث نبود حال كه كسي امده كه لااقل شعارش حمايت از محرومين است جلوي دشمن با تمام وجود مي ايستد حاضر نمي شود كه غني سازي را مانند خاتمي تعطيل يا تعليق كند حتي براي يك ساعت شما انگ تقلب ميزنيد ؟؟چرا موسوي در زمان مشخص شده از طرف شوراي نگهبان وروز هاي اضافه شده به ان از طرف رهبر خوب انقلاب حاضر نشد ادعاي خود را اثبات كند واصلا مراجعه نكرد ؟؟؟وبه جاي اين كارها با الهام از كشورهاي اجنبي مانند امريكا انگليس .فرزندان شاه خائن و...دست به اشوب خياباني زد اين مقدمه همان انقلاب مخملي نيود؟ كه در كشورهاي همسايه شروع شد واولين حربه ان هم تقلب در انتخابات بود و...اما جواب اين قسمت از فرمايش شما كه فرمديد:بختيار هم معترضين را مي کشت و مي گفت اين ها خلاف قانون اساسي عمل کرده اند. آيا آن موقع هم همين حرف را مي زديد؟ اول ان كه حكومت بختيار ناشي از راي مردم نبود ثانيا حكومتش اسلامي نبود ثالثا مستعمره غرب بود رابعا حكومت مال بختيار نبود او فقط يك دست نشانده بود خامسا :معترضين همه مردم بودند نه 1000نفر و...پس كشتن او بي دليل بود وكساني كه كشته ميشدند اجر شهيد را داشتند .ولي اين معترضين دوره موسوي كدامن يك از اين شرايط را داشتند؟.اما درمورد اين قسمت از فرمايشات شماكه فرموديد:من مانند شما به احاديث و روايات آشنا نيستم تا حقانيت ولايت فقيه را بپذيرم.من ميگويم شما كه در اين مورد تخصص نداريد پس چگونه ولايت فقيه را رد ميكنيد؟ پس در اين مورد بايد به متخصص اين قسمت مراجعه كنيد .وشما در اين مورد حق رد كردن نداريد .چون نسبت به ان تخصص نداريد .اما در مورد اين قسمت از سخنان شما كه فرموديد:شما خواهي ديد خون به ناحق ريخته چگونه دامن مسبب آن را مي گيرد.من ميگويم با اين حرف شما موافق هستم وخون به ناحق ريخته دامن قاتلان را خواهد گرفت وخداوند خود شاهد بر قتل انها است .در پايان از شما دوست خوبم التماس دعا دارم .موفق باشيد وپايدار