• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : تريبون آزاد
  • نظرات : 6 خصوصي ، 22 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    سلام آقا سجاد عزيز. اميرالمومنين علي عليه السلام در نهج البلاغه فرموده اند :‏ جامعه اي كه در آن امر به معروف و نهي از منكر فراموش شود ،‏خداوند برآن قوم حاكمين مستبد و ظالم حكم فرما خواهد ساخت. ياعلي

    سلام امر به معروف و نهي از منكر دوفريضه اي هستند كه ترك اونها باعث ايجاد عواقب بدي براي جامعه خواهد شد.

    باسلام خدمت آقاسجاد،همراه هميشگي

    درموردسوال اول بايد بگم که عملي فوق العاده شايسته است ودرصورتي شايستگيش رونشون مي ده که به شکل صحيح انجام بشه

    واينکه تاکسي ازريشه،يا ساده تربگم ازنظرايمان قوي نباشه هيچ طنيني درقلبش رسوخ نميکنه!

    وجواب سوال دوم:

    يه افسانه ي عربي به نام سختي ونرمي ازکتاب قصه ازاين قراربود.....به نويسندگي لائوراوالياسيندي براتون مي نويسم اميدوارم همون قدري که براي من جالب بودبراي شماهم....

    فيلسوفي دربسترمرگ افتاده بود.يکي ازمريدانش به ديداراستادشتافت.

    ازاستادپرسيد:«چيزديگري نيست تابه اين مريدخودبگوييد؟»

    پس،پيردانادهان گشودوازمردجوان خواست داخل دهانش رابنگرد.

    آنگاه پرسيد:«زبانم هنوزسرجايش است؟»

    مريدپاسخ داد:«البته!»

    «دندان هايم چطور؟هنوزسرجايشان هستند؟»

    مريدجواب داد:«خير.»

    «مي داني چرا زبان بيشترازدندان عمرمي کند؟چون نرم است وانعطاف پذير.دندان هازودترمي ريزندچون سخت اند.حال همه ي آنچه راکه ارزش فهميدن داشت،فهميدي!چيزديگري ندارم تابه توبياموزم.»

    وجواب سوال سوم:

    تابيست درصداجراميشه ،اما کوگوش شنوا

    وجواب سوال چهارم:

    يادم مياداما علي يه سخني گفته بودمبني براينکه اگه فقردرجامعه اي رسوخ پيداکنه اون موقع هست که ايمان ازاون جامعه رخت برمي بنده

    تازماني که مردم يه جامعه درفقرغرق باشن،توجه اي به ايمان نمي کنن ودرنتيجه حرف ديگران درگوششان اثرنمي کندودرنتيجه ديگران هم دست ازکارامربه معروف و.....دست ميکشند

    وجواب پنجمين سوال:

    به فرض مثال اگه ازهزارنفرسوال کني که" آياشما آدم بدي هستيد يانه ؟"نهصدونودوپنج نفرش مي گن:"نه،من آدم خوبي هستم".اين يه حس فطريه که موجودات ازخودشون دفاع مي کنن!واکثراوقات به خاطراين مخاطب عملش روتوجيح ميکنه که طرف مقابلش به شکل توهين آميزي باشخصيتش برخوردمي کنه!

    اشتباه رامحکوم کن،نه آنکه رااشتباه ازاوسرزده."شکسپير"

    وجواب سوال ششم:

    همون راهي که درداستا ن سختي ونرمي استادبه مريدآموخت:نرمي،نرمي ،نرمي

    البته قبلش يادمون نره که يه مقدارباچندداستان وصحبت مقدمه چيني کنيم بعد....البته بازم به نرمي!

    آهنگ صداهرچه ملايم ومطبوع باشد،سخن موثرودلنشين ترخواهدبود."جان کايزل"

    خشمگين شدن،انتقام خطاهاي ديگران راازخودگرفتن است."فيثاغورث"

    مطلب هفتم:

    فقط وقتي مجازيم ازبالابه کسي نگاه کنيم که بخواهيم اززمين بلندش کنيم."جسن جکسن"

    اشتباهي درکارنيست،فقط عبرت آموزي هست."آن ويلسن اسکف"

    آنهاکه آفتاب رابه زندگي ديگران هديه مي کنند،خودنمي توانندازآن سهمي نبرند."سرجيمزبري"

    اينکه من دست خالي به سوي مردم درازکنم وکسي چيزي درآن نگذارد بدبختي نيست،بدبختي اين است که من دست پربه سمت مردم درازکنم وکسي چيزي ازآن برنگيرد. "؟"

    افتخاردرخشک کردن قطره اشک است نه درجاري ساختن سيل خون"بايرون"

    اميدوارم تمام مفهومي که بايدمتوجه مي شدين روبرداشت کرده باشين

    ازخدمتي که دراين وبلاگ انجام ميدين تشکرمي کنم

    وهمچنين ازحضورتون دروبلاگ آسماني بمان هم سپاس گذارم

    پيروزباشيد

    سلام با نظرات مائده خانوم در قسمت پايين موافقم و داستاني كه من هم حضور ذهن داشتم وضو گرفتن امام حسين و امام حسن در مقابل پيرمردي كه به اشتباه وضو ميگرفت و انها با نمايشي كه انجام دادند به طور غير مستقيم به ان پيرمرد القا كردند كه اشتباه وضو ميگيرد

    به نظر من مشكل اصلي به فرهنگ جا افتاده در جامعه است كه نه كسي درست بلد است امر به معروف و نهي از منكر كند نه كسي روحيه ي پذيرفتن عمل اشتباه خود را دارد يني حتي اگر متوجه شده باشد كه عملش اشتباه است باز هم انكار ميكند و تظاهر ميكند كه نه عمل درست رو من انجام ميدم

    و باز همان طور كه مائده خانوم گفتند امر به معروف رو علماي ما كه بالاخره در درس هاي ديني و كتب الهي سواد بالاتري دارند عهده دار بيشتر اين فرضيه مي باشند اما متاسفانه به دلايلي چهره ي بسياري از علما بخاطر خشك برخورد كردن و همه كس رو غير از ان هايي كه شبيه خودشان هستند رو كافر خواندن باعث شده اگر تلاشي براي انجام اين فرضيه هم داشته باشند كمتر به حرفشان گوش دهند

    اما خدا رو شكر تعداد اين جمله از علما روز به روز كم و به روشن فكراني همچون شما اضافه ميشه كه با بحث هاي خوب و لذت بخش قشر به قول معروف بي دين تر رو به خودشون جذب ميكنند و ان شاالله شاهد روزي باشيم كه همين چهره ها بتوانند اين فرضيه ي الهي را به بهترين شكل ممكن در جامعه ارائه دهند

    با سپاس از شما

    پاسخ

    سلام عليكم .ممنون از شما كه در بريبون ازاد بحث ما شركت كردبد من هم با نظر شما موافق هستم كه امر به معروف بايد با گشاده رويي و دلسوزي همراه باشد و اين نكته را شما متذكر شديد و من هم ان را ميپذيرم كه برخي از افراد هرچند با زبان خوش هم به انها گفته شود كه اشتباه ميكنيد قبول نميكنند .اميدوارم كه مردم جهان با اجراي اين فريضه بتوانند احكام الهي را در جامعه اجرا كنند و شيطان و هواي نفس را از جامعه بيرون نماييند .باز از اين كه در تريبون ازاد من شركت كرديد كمال تشكر را دارم و برايتان بهترين نعمتها را از خداوند مسئلت ميكنم

    سلام برادر

    از اينكه پاسخ سئوالاتم را داديد متشكرم

    در مورد امر به معروف و نهي ازمنكر بايد بگويم كه من به زيبائي اين اعمال ايمان دارم.

    متاسفانه فعلا حضور ذهن ندارم

    چرا چرا يادم اومد همون داستان معروف حسنين (ع) را مي گويم كه از مرديكه وضويش نادرست بود مي خواهند كه در مورد وضوي آن دو بزرگوار داوري كند.

    در جامعه ما اصلا اجرا نمي شود. البته روحانيون محترم سعي ميكنند اما آنقدر دولتمردان از بالا تا پائين بد عمل كردند كه رفتار روحانيون را هم زير سوال برده است.

    به نظر من علماي دين ما انقدر در مورد همه چيز سخت گير بودند كه بسيار امور ديگر از جمله امر به معروف و نهي از منكر را هم تحت الشعاع قرارداده است.

    عدم تقيد به اصول دين را با هيچ چيز نمي توان توجيه كرد. به نظر من اگر كسي ايمان نداشت پس اصلا نمي توان امر به معروفش كرد. ابتدا بايد او را با اسلامآشنا كردو بعد .....

    اما در مورد مثلا بي حجابي خب من خودم هم خيلي مواقع با توجيه افراد مواجه شدم. مثلا يكيشون مي گفت حجاب از اصول مدني قرآن است و شما مختاري كه به آن عمل كني يا نه.

    من چون در اين مورد اطلاعاتي نداشتم سكوت كردم.

    اصول مدني ديگر چيست؟

    آيا قرآن قوانين مدني هم دارد؟ممكن است حجاب هم از آن دسته باشد ولي علماي ما آن را واجب در نظر گرفته باشند.

    پيشنهاد من اينست كه مردم را با هر ديني كه براي خود انتخاب مي كنند بپذيرند. مطمئنا اوايل سخت خواهد بود.

    ژ
    پاسخ

    سلام عليكم .ممنون از شما كه در تريبون ازاد من شركت كرديد و ممنون كه اين چنين زيبا به امر به معروف امام حسن و امام حسين عليهما السلام اشاره كرديد .اما اين افرادي كه بي حجاب هستند برخي نا اگاه هستند به فلسفه اين حكم الهي و لذا اون را توجيه ميكنند اگر اونا علم به ارزش اي حكم داشتند ديگر بي حجاب نداشتيم برخي هم ميدونند اما باي اين حال با دستور الهي مخافت ميكنند و بعضي هم جنگ نرم دشمن است كه از اين زاويه وارد شده است دشمن به خوبي مي دونه برا ي به تاراج بردن فرهنگ يك جامعه كافي است عقايد اونا را ازشون بگيره و خرافات جايگزين بكنه و متاسفانه برخي از مردم ما هم خواسته يا ناخواسته اب به اسياب دشمن ميرزند .و....باز هم خاضعانه از اين كه در بحث من شركت كرديد تشكر دارم و از خداوند بهترين چيزهايي كه در عالم وجود دارد برايتان ارزو دارم .....

    نوشتيد اگر دستورات قرآن روي زمين باشه...
    خب زيباست و من هم اعتقاد دارم اگر فرمايشات خداوند از هر کتاب آسماني روي زمين پياده بشه زمين بهشت خواهد شد اما وظيفه ي هر انساني فقط گفتن اونه...و البته اين کتاب در دسترس همه هست و باز بر ميگديم به بحث تفسير هر انساني کتاب اسماني رو ميخونه و بنا به اختيار عملش دنبال تفسير ميگرده

    اما در مورد اين قسمت از سخنانتون اگر کسي جاهل باشه و...
    خب گفتم خدمتتون که خداوند به هر انساني خرد و شعور داده ما موعظه مي کنيم با ايات انجيل اما ديگه به فرد بستگي داره که ايا به راه راست هدايتن بشه يا نه؟
    بر اساس فرمايشات مسيح هيچ اجباري نبايد در کار باشه و فرد جاهل رو به خدا ميسپاريم.ب انسانها پيدا خواهيم کرد
    نهي خودش کلمه ي حساسيت زاييست.امر از دستور مياد و اص.لا چون در مسيحيت هيچ دستور و نهي اي نيست اين دو مساله در مسيحيت موجود نيست...
    کلمات رو به لطافت بيشتري بگيم راه ورد بيشتري به قلمسيحي و يهود و بودا نداره در اين مورد فکر کنم انسان بودن عمل مي کنه.

    و اما در مورد مورد آخر اگر زياد وارد مقوله بشيم بحث به همون سکولاريسم بر ميگرده که بنده با ايمان کامل ميگم اگر در هر جامعه اي دين از سياست جدا بشه و قوانين اجتماعي به جاي قوانين ديني بر جامعه حکمفرما بشن بسيار جامعه ي قانومندتري خواهيم داشت و زيباتر اينکه مثل دروه ي حاضر جوانان از دين رو گردان نميشن...
    براي اسلام زيبا زيباتنر اينه که روحانيونشون فقط روحاني بمونن و حساسيت اين مساله اينقدر زياده که در يک کامنت و دو کامنت نميشه بيان کرد...
    فکر کنين اگر يک روحاني به هر دليل درست يا غلط حکم اعدام بده چقدر در اذعان عمومي تاثير منفي خواهد گذاشت...
    و چقدر جوون از دين بدور خواهند شد...کاش در هيچ جامعه اي با تمام قوانين درست دين دين بر حاکميتش حکمفرما نبود...
    درود به شما دوست عزيزم که اينقدر زيبا بحث رو دنبال مي کنين.

    و دوست ارجمند من هستيد چه مسلمان چه مسيحي...

    پاسخ

    با سلام و درود فراوان خدمت شما درساي خوب اميدوارم كه هميشه خوب و سالم باشيد و در زندگي از الطاف معنوي و الهي برخوردار باشيد ممنون از شما كه دوباره به بحث وارد شديد از اين كه كمي دير جواب محبت شما را ميدهم معذرت ميخواهم اما وردو به گفتگو يا به عبارت ديگر بحث و تبادل نظر :شما فرموديد كه :در مورد مورد اول بحث بايد بگم که نصيحت کردن رو ما امر به معروف نميگيم براي انکه نصيحت کردن هم در مسيحيت بايد با اصول خاص مسيح باشه...ببينيد وقتي مسيح ميخواست موعظه کنه از امثال و حکايات استفاده ميکرد و به عينه نمي گفت اين کار خوبه يا بد...نظر من :ببين ما هم در امر به معروف قران را منتشر ميكنيم و اصلا معروف يعني اموزهاي قران.حتي اين دستور امر به معروف هم يكي از دستورا ت قران است كه خداوند در سوزه مباركه ال عمران ايه 104 به اين امر دستور داده اند والبته ايه113 و114 نير به اين اشاره دارد كه در ايين شما هم افرادي هستند كه امر يه معروف و نهي از منكر ميكنند . من تا اين جا از سخنان شما به اين نتيجه رسيدم كه شما هم امر به معروف داريد اما نام ان را موعظه گذاشته ايد و مقصود ما از ان اثبات محتوا است حالي فرقي نداره كه نامش چي باشه ...اما در مورد اين قسمت ا ز فرمايش شما :در جامعه ي اسلامي متاسفانه نهادهايي به اين نام گذاشتن...که از نظر من که در اين جامعه رشد کردم اون کار مورد قبول نيستبه نظر من :هر كس در خانه خود ازداد هست هر طور كه ميتونه زندگي كنه اما وقتي وارد جامعه شد بايد به قانون عمومي پايبند باشه اگر پايبند نباشه باعث اخلال توي امور مملكتي ميشه .واصلا هر جامعه اي براي خودش يه سري قوانيني داره كه بر اساس دين اون مملكت تصويب شده واين به خاطر رفاه عمومي است كه اين بايد ولو شخص اون را قبول نداره اما به خاطر رفاه حال مردم بايد رعايت بكنه ....من هم از اين كه بحث سياسي نشه بيش از اين نمي نويسم اما اين كار يك نياز است براي همه...شما فرموديد كه :ما نصيحت مي کنيم اون هم با حکايات نه اين که اين کار رو انجام بده يا نه...و نام اين کار موعظه هستش اما اگر جامعه ي اسلامي و علماي اون نام اين کار رو به زعم و برداشت خودشون ميگن من نمي تونم افکار رو عوض کنم يا اينکه هيچ اشکالي بر نامش وارد نيست مهم براي من نفس عمله.نطر من :ما هم در موعطه يا همان امر به معروف از حكايات استفاده ميكنيم و اصلا خود قران هم پر از حكايت و داستانه كه ادم از خوندنش انرژي ميگره .همه معارفي كه ما استفاده ميكنيم برگرفته از قران است و قران هم كتابي اسماني است كه از طرف خداوند به اخرين پيامبر نازل شده است كه همه پيامبران از جمله حصرت عيسي عليه و السلام به امدنش بشارت داده اند .شما فرموديد كه :اما من بارها ديدم که اينجا مراجع تقليد بسياري هستن که فتوا صادر مي کنن و حتي دستور العملهايي با تبصره ها و مفاد زياد حتي رسالات بسيار ارائه ميدن که توش دستور العملهاي خودشونهنظر من :تمام فتواهايي كه مراحع صادر ميكنند بر اساس قران است و اصلا انها بدون مراجعه به قران و سخنان اهل بيت كه مفسران اصلي قران هستند نمي توانند فتوا صادر كنند ..وتشريح اختلاف در برخي از موارد بسيار زياد است كه از در غالب كلمات نمي گنجد .اما اين اختلاف در فتوا ها به اين معنا نيست سخنان انها خارج از دستورات قران است بلكه علت ديگري دارد كه بيان ان نياز به فرصت زياد دارد .....اما درمورد اين قسمت از سخنان شما:نهي خودش کلمه ي حساسيت زاييست.امر از دستور مياد و اص.لا چون در مسيحيت هيچ دستور و نهي اي نيست اين دو مساله در مسيحيت موجود نيست...نطر من : پس ان ده فرمان كه شما در اوايل بحث به ان اشاره كرديد چست ؟ به هر حال امر به معروف و نهي از منكر طبق ان مثالهاي كه من در كامنت هاي قبلي خدمت شما عرض كردم يك نمونه از مديرت انسان بر انسان است كه اگر دراييني وجود نداشته باشه دليل بر ضعف اون ايين مشه چون اين فريضه الهي كه خداوند به اون دستور داده و خودش هم اسمش را امر به معروف ونهي از منكر گذاشته خيلي موثر و مفيده كه اگر كسي بدون غرض به فوايد اون فكر بكنه به ضرورت اون حتما پي ميبره .من مثالهاي زيادي در مورد خوب بودن اين فريضه خدمت شما نوشتم كه شما هيچكدام را رد نكرديد كه اين مشخص ميتكنه كه شما با نفس عمل مخالفتي نداريد فقط روي اسم ان مشكل داريد كه اون هم مهم نيست و نام گذاري اين عمل توسط خود خداوند بوده است كه شماميتوانيد به قراين ايه ال عمران ايه 104 مراجعه بفرماييد كه ايات 36 تا 55 ان هم درمورد حضرت مريم مادر حضرت عيسي و نحوه تولد حضرت عيسي است كه اگر مايل باشيد من خود ايات به همراه ترجمه و تفسير را برايتان ارسال بكنم .اما درمورد اختلاف درمورد اخر ماه رمضان كه شما فكر كرديد اين اختلافات به خاطر عمل نكردن به قران است بايد خدمت شما عرض كنم كه اصلا اين طورنيسيت بلكه خداوند روزه ماه رمضان راواجب كرده است و ان هم طبق دستورات قران است كه اگر شمابخواهيد من حاضرم ان ايات را خدمت شما بنويسم و اين روزه واجب است تا اخر رمضان ولي روزه اولين روز شوال را خداوند حرام اعلام كرده است و مشخص شدن اول روز شوال هم بستگي به روت هلال ماه شوال دارد و لذا طبق اموزهاي قران اگر كسي اين هلال را مشاهده كرد ميتواند نماز عيد را بخواند يا اگر چند نفر عادل به ديده شدن اين هلال به او خبر دادندمتواند نماز عيد را بخواند وماه رمضان تمام ميشود با ديدن ماه .....خلاصه اين قصه سر ي دراز دارد اما خلاصه اين كه اين اختلاف به اين معنا نيست كه ما بدون مد نظر دادن قران عمل ميكنيم و بلكه اين اختلاف به خاطر رويت هلال ماه است كه ديدن ماه در شب اول خيلي مشكل است كه حتي نياز به وسايل روز دارد ....اما اين بحث ربطي به امر به معروف ونهي از منكر نداشت در پايان از شما به خاطر اين همه لطفي كه به بنده كرديد تشكر و قدر داني ميكنم و در پايان دعايي هم بري خودم و هم براي شما ميبكنم .خدايا عاقبت همه ما را ختم به خير نما...
    دوست خوبم درود:
    اول بايد بگم از شروع دوباره ي بحث خوشحالم مخصوصا با الطافي که شما در اين مدت نثار من کرديد...
    از احترامي که به همه ي اديان ميزاريد واقعا خوشحال و ممنونم.
    نظريات شما براي من قابل احرتام و ارزش هستند بسيار.
    در مورد مورد اول بحث بايد بگم که نصيحت کردن رو ما امر به معروف نميگيم براي انکه نصيحت کردن هم در مسيحيت بايد با اصول خاص مسيح باشه...
    ببينيد وقتي مسيح ميخواست موعظه کنه از امثال و حکايات استفاده ميکرد و به عينه نمي گفت اين کار خوبه يا بد...
    مثل ماجراي دهقان يا سه غلام يک پادشاه يا حکايات ديگر و ديگر...
    در مسيحيت ماجرايي تعريف ميشه و بستگي به درک و درايت شنونده داره که خوب رو از بد جدا کنه.خداوند به انسان حق انتخاب و اختيارعمل اعطا فرمود.بر ماست که با حکايات بگوييم و بشنوند و انتخاب کنند.
    در مورد اينکه نام اين کار چي ميشه حرفي نيست اگر اين کار رو امر به معروف ميزارن در واژه ها بحثي نيست.
    ما دو. مقوله نداريم به اسم امر به معروف و نهي از منکر هر چه که در مسيحيت حالت دستوري بگيره درست نيست اما اگر اين کار موعظه در جامعه ي مسلماني به اين اسم شناخته ميشه با تمام تفاسير من ديدگاهخ رو نمي تونم عوض کنم.
    ظلم و جور و مورد اون قرار گرفتن هم مقوله ي جداييست که عرض مي کنم خدمت شما.
    بر ماست که راه خطر رو نشون بديم همين اما براي اين کار ماموريني نداريم...نفس کار شما زيباست اما اجازه بدين بگم که در جامعه ي اسلامي متاسفانه نهادهايي به اين نام گذاشتن...که از نظر من که در اين جامعه رشد کردم اون کار مورد قبول نيست...
    اگر امر به معروف و نهي از منکر به همون لطافت که شما مي فرماييد باشه زيباست اما در عمل چيز ديگه اي به ما نوشن داده ميشه...گرچه من ميدونم خود اين دو مقوله به همون لطافته اما فکر کينم چقدر نفس اين دو کار رو هم نازيبا کردن.
    بحث رو سياسيش نمي کنم در مورد فرهنگي که جا افتاده صحبت مي کنم.
    ما نصيحت مي کنيم اون هم با حکايات نه اين که اين کار رو انجام بده يا نه...و نام اين کار موعظه هستش اما اگر جامعه ي اسلامي و علماي اون نام اين کار رو به زعم و برداشت خودشون ميگن من نمي تونم افکار رو عوض کنم يا اينکه هيچ اشکالي بر نامش وارد نيست مهم براي من نفس عمله.
    و در مورد بخش بعدي:
    من قبول دارم و ديدم که شما براي هم دعا مي کنيد و منکر حقيقت زيبا نميشم که هرگز نشوم.بارخا خودم مورد دعاهاي زيباي مسلمين قرار گرفتم مثل خير ببيني و پير شي حتي همين دعاهاي روزمره که دعا در اسلام به صورت لفظي هم بين مردم رايجه و اين بسيار زيباست.
    اما شما مي فرماييد ما ميگيم دلتون رو از گناه پاک کنيد خب يه سوال ايا اين جمله ي زيبا و برحق در قرآن نوشته نشده؟
    اگر کسي عقل سليم داشته باشه قرآن رو ميخونه و بعد دنبال تفسيرش ميره.و موعظات شما هم در مسير تفسير قرآن قرار ميگيره.
    دوست من موعظه در مسيحيت بر اساس تفاسير انجيله و همين و بس.
    اما من بارها ديدم که اينجا مراجع تقليد بسياري هستن که فتوا صادر مي کنن و حتي دستور العملهايي با تبصره ها و مفاد زياد حتي رسالات بسيار ارائه ميدن که توش دستور العملهاي خودشونه.
    حتي در مورد بحثي مثل عيد بعد از ماه رمضان که الان به درستي اسمش يادم نيست هم هميشه اختلاف بووده که من مي بينم بسياري به حرف ايت الله بهجت عيد داشتند و بسياري با حرف دولت...
    البته اين بحث جداييست اما ميخوام بگم موعظه يا حرفي که مجتهد يا عالمي ميزنه اگر بر اساس کتاب اسماني نباشه اين اختلافات رو بدست مياره.من قبول دارم بسياري فقط بر اساس کتاب اسماني حرف ميزنن و قبول دارم اگر موعظات شما فقط با استناد به کتاب اسمانيتون باشه موعظست...اما اون هم ميشه موعظه...امر به معروف و نهي از منکر خود در واژه ممنوعيت و منکر شدن مياره که گاها انسان رو بيشتر راغب به ارتکاب عمل مي کنه.
    انسانها پر از رنگ و مدل هستن و به بعضي اگر واژه ي بايد و نبايد رو بگيم بيشتر ترغيب ميشن.
    اما در مورد گير افتادن در مورد باتلاق:
    نه مسلمه که اونجا اقدام مي کنيم اما ايا شما هم موقعي که کسي افتاد توي باتلاق ميشين امر به معروف و نهي از منکرش مي کنين؟
    مسلما اولين اقدام شما اين خواهد بود که برين و بيارينش بيرون پس اين مثال بعد از وقوع حادثست.
    ادامه...

    سلام

    امر به معروف و نهي از منكر تنها باز داشتن و دعوت كردن ديگران به كارهاي خوب و بد نيست. اين عمل ضامن مجموعه اي از رفتارهاست كه اولين و مهمترين آن خودسازي است. مي دانيد كليد اين فريضه همين است شما جامعه اي را تصور كنيد كه مردم آ ن فريضه امر به معروف و نهي از منكر را واجب بدانند. مي دانيد در اين جامعه نيازي به امر به معروف و نهي از منكر نيست.چطور؟ ببيند من مي خواهم شما را به معروف هدايت كنم پس قبلش خودم دنبال معروفم و براي دست يافتن به آن به راهنمايي نياز پيدا مي كنم در نتيجه من دنبال كسي مي روم كه بيشترين اطلاعات را به من بدهد در مورد منكر هم همين است پس آمرين به معروف تبديل به راهنمامي شوند.

    ببخشيد اين نظر كاملا شخصي البته من فقط آمده بودم بگم از اجازه بدهيد خوشحال مي شوم شما را لينك كنم .

    پاسخ

    سلام عليكم .ممنون از شما به خاطر نظر لطفتون من با تبادل لينك موافق هستم

    سلام عزيزم مرسي اومدي سر زدي ممنون از لطف شما خوشحال

    خوشحال ميشم بازم بيايي راستي وبت خيلي مفيده بازم بيا متني جديد ريختم به اسم گل عشق ميدونم هيچ عشقي مثل عشق واقعي نميشه اما اينا همش واسه دسيدن به خودشه

    با عرض سلام و احترام خدمت برادر گرامي

    وبلاگ بسيار مفيد و اموزنده داريد

    هر چند به علت كمبود وقت به علت امتحانات نتوانستم از همه قسمت هاي وبتون بازديد كنم ومطالبتان را كامل بخوانم اما اجازه مي خواهم در اينده حضور فعالتري را داشته باشم و از مطالبتان استفاده كنم ...

    خيلي وقت بود كه به جستجوي همچين وبلاگي بودم ...

    اجازه مي خواهم شما را لينك كنم

    و خوشحال مي شم اگر به وبلاگ من هم تشريف بياوريد

    و نظر خود را بگوييد ...

    خدا همراهتان باشد

    التماس دعا ...ياعلي

    پاسخ

    سلام عليكم .ممنون از شما به خاطر نظر لطفتون من با تبادل لينك موافق هستم

    سلام دوست خوبم
    آيينه
    نامه به رييس جمهور

    http://www.tafakoresabz.com

    اين نامه به سايت رياست محترم جمهور نيز ارسال شده است

    به نام خداوند بخشاينده بخشايشگر

    اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

    سلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامي.

    ببخشيد كه از كلمات تند در نظرهام استفاده مي كنم. دليلش را بعدا به شما مي گويم.

    از آنجايي كه بفرماييد و بشين و بتمرك هر سه يك معني را مي دهند ولي احساس جداگانه اي ايجاد مي كنند امر به معروف و نهي از منكر هم بايد طوري اجرا بشود كه به دل بنشيند نه اينكه روي از آن برگردانده شود. قسمت عمده امر به امر به معروف و امر به نهي از منكر در جامعه ما شبيه كلمه بتمرك انجام مي شود كه نه تنها هيچ اثر مثبتي ندارد بلكه تاثير برعكس هم مي گذارد.

    يك روز شما فرموده بوديد كه چرا اينهمه حديث به نقل از پيامبر و ائمه تعريف مي كنيد. ولي من مي خوام از طرف شيخ بهايي يك امر به معروف تاثير گذار بنويسم.

    همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن

    همه ساله حج نمودن سفر حجاز کردن

    ز مدينه تا به کعبه سر و پا برهنه رفتن

    دو لب از براي لبيک به وظيفه باز کردن

    به مساجد و معابد همه اعتکاف جستن

    ز ملاهي و مناهي همه احتراز کردن

    شب جمعه ها نخفتن به خداي راز گفتن

    ز وجود بي نيازش طلب نياز کردن

    به خدا که هيچ يك را ثمر آنقدر نباشد

    که به روي نااميدي در بسته باز کردن

    براي اينكه يك معتاد از وضعيتي كه داره دربياد نيازي نيست كه بهش يادآوري كنيم كه اعتياد چه بلاي خانمانسوزي هست. خودش اين را بهتر از ما درك مي كند. بايد حرف و عملي ديگر انجام داد.

    پاسخ

    سلام عليكم .ممنون از شما مشتاق جان كه در تريبون ازاد ما شركت كرديد .من هم با نظر شما موافق هستم كه انسان براي امر به معروف و نهي ازمنكر بايد شخصيت ديگران را خورد نكنه و از كلماتي استفاده كنه كه شخص خطا كار احساس بكنه كه اين امر به معروف كننده اون را دوست داره و از روي دل سوزي داره اون را با كار خطايش متوجه ميكنه ...و البته امر به معروف راهاي زيادي داره كه ادم بايد فكر كنه كه از كدام را ه موفق تر ه. به هر حال من از خداوند توفيقات روز افزون و بهترين نعمتها را خواستارم .در پناه ايزد منان سربلند و شاد كام باشيد

    با سلام و عرض ادب حضور جناب آقاي شاهسون و تشكر از شما بخاطر اين ميكروفون بزرگي كه در اختيار كابراتون قرار دادين.

    اگه امر به معروف و نهي از منكر در جامعه اي رواج پيدا كنه - البته به طور صحيح - خيلي از مشكلات اجتماعي ريشه كن ميشوند و خيلي از مشكلات براي جوانان جامعه پيش نمياد.در جامعه فعلي ما اين فريضه كم رنگ شده . شايد يكي از دلايلش بي تفاوتي نسبت به اداي فروع دين باشه.و افرادي كه بايد امر به معروف و نهي از منكر كنن در اجراي اين وظيفه كوتاهي ميكنن.و همچنين اگه تبليغات و فعاليتهاي مخرب بعضي رسانه ها بيشتر از فعاليت امران به معروف و ناهيان از منكر باشه ارزشها در جامعه كم رنگ ميشن و امر به معروف و نهي از منكر ديگه تاثيري نداره.

    اگه امر به معروف و نهي از منكر با روش صحيح و آگاهانه انجام بشه تاثير مثبتي بر افراد جامعه ميذاره.اگه با پرخاشگري و تحكم و يا با تحقير شخص همراه باشه شخص در مقابل راهنمايي شما موضع گيري ميكنه و يا شروع ميكنه به توجيه خودش.

    بهترين راه اجراي اين فريضه استفاده از الفاظ صحيح خوشايند همراه با خوش رويي و مهرباني است.اگه كسي كه امر به معروف و نهي از منكر ميكنه بدونه كه هيچ انساني ذاتا بد و خطا كار متولد نشده و و به شخص گناهكار به چشم يك انسان نگاه كنه حتما از كارش نتيجه مثبت ميگيره. اگه ما آدمها به ارزشهاي و صفات متعالي خودمون پي ببريم هيچوقت به خودمون اجازه گناه كردن نميديم .

    و كسي كه امر به معروف و نهي از منكر ميكنه با ياد آوري اين صفات متعالي به طرف مقابل ميتونه اون شخص رو متحول كنه. حالا هرچقدر هم كه خطاكار باشه.

    پاسخ

    سلام عليكم .ممنون از شما كه نظر خودتون را مطرج كرديد .من هم با شما موافق هستم .اميدوارم كه ما بتوانيم اين فريضه را به اين نحو كه شما فرموديد انجام دهيم .براي شما توفيقات روز افزون ار از خداوند خواهانم .در پناه الطافش موفق باشيد و شاد كام
       1   2      >