دوست خوبم درود:
اول بايد بگم از شروع دوباره ي بحث خوشحالم مخصوصا با الطافي که شما در اين مدت نثار من کرديد...
از احترامي که به همه ي اديان ميزاريد واقعا خوشحال و ممنونم.
نظريات شما براي من قابل احرتام و ارزش هستند بسيار.
در مورد مورد اول بحث بايد بگم که نصيحت کردن رو ما امر به معروف نميگيم براي انکه نصيحت کردن هم در مسيحيت بايد با اصول خاص مسيح باشه...
ببينيد وقتي مسيح ميخواست موعظه کنه از امثال و حکايات استفاده ميکرد و به عينه نمي گفت اين کار خوبه يا بد...
مثل ماجراي دهقان يا سه غلام يک پادشاه يا حکايات ديگر و ديگر...
در مسيحيت ماجرايي تعريف ميشه و بستگي به درک و درايت شنونده داره که خوب رو از بد جدا کنه.خداوند به انسان حق انتخاب و اختيارعمل اعطا فرمود.بر ماست که با حکايات بگوييم و بشنوند و انتخاب کنند.
در مورد اينکه نام اين کار چي ميشه حرفي نيست اگر اين کار رو امر به معروف ميزارن در واژه ها بحثي نيست.
ما دو. مقوله نداريم به اسم امر به معروف و نهي از منکر هر چه که در مسيحيت حالت دستوري بگيره درست نيست اما اگر اين کار موعظه در جامعه ي مسلماني به اين اسم شناخته ميشه با تمام تفاسير من ديدگاهخ رو نمي تونم عوض کنم.
ظلم و جور و مورد اون قرار گرفتن هم مقوله ي جداييست که عرض مي کنم خدمت شما.
بر ماست که راه خطر رو نشون بديم همين اما براي اين کار ماموريني نداريم...نفس کار شما زيباست اما اجازه بدين بگم که در جامعه ي اسلامي متاسفانه نهادهايي به اين نام گذاشتن...که از نظر من که در اين جامعه رشد کردم اون کار مورد قبول نيست...
اگر امر به معروف و نهي از منکر به همون لطافت که شما مي فرماييد باشه زيباست اما در عمل چيز ديگه اي به ما نوشن داده ميشه...گرچه من ميدونم خود اين دو مقوله به همون لطافته اما فکر کينم چقدر نفس اين دو کار رو هم نازيبا کردن.
بحث رو سياسيش نمي کنم در مورد فرهنگي که جا افتاده صحبت مي کنم.
ما نصيحت مي کنيم اون هم با حکايات نه اين که اين کار رو انجام بده يا نه...و نام اين کار موعظه هستش اما اگر جامعه ي اسلامي و علماي اون نام اين کار رو به زعم و برداشت خودشون ميگن من نمي تونم افکار رو عوض کنم يا اينکه هيچ اشکالي بر نامش وارد نيست مهم براي من نفس عمله.