• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : تريبون آزاد
  • نظرات : 6 خصوصي ، 22 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    نوشتيد اگر دستورات قرآن روي زمين باشه...
    خب زيباست و من هم اعتقاد دارم اگر فرمايشات خداوند از هر کتاب آسماني روي زمين پياده بشه زمين بهشت خواهد شد اما وظيفه ي هر انساني فقط گفتن اونه...و البته اين کتاب در دسترس همه هست و باز بر ميگديم به بحث تفسير هر انساني کتاب اسماني رو ميخونه و بنا به اختيار عملش دنبال تفسير ميگرده

    اما در مورد اين قسمت از سخنانتون اگر کسي جاهل باشه و...
    خب گفتم خدمتتون که خداوند به هر انساني خرد و شعور داده ما موعظه مي کنيم با ايات انجيل اما ديگه به فرد بستگي داره که ايا به راه راست هدايتن بشه يا نه؟
    بر اساس فرمايشات مسيح هيچ اجباري نبايد در کار باشه و فرد جاهل رو به خدا ميسپاريم.ب انسانها پيدا خواهيم کرد
    نهي خودش کلمه ي حساسيت زاييست.امر از دستور مياد و اص.لا چون در مسيحيت هيچ دستور و نهي اي نيست اين دو مساله در مسيحيت موجود نيست...
    کلمات رو به لطافت بيشتري بگيم راه ورد بيشتري به قلمسيحي و يهود و بودا نداره در اين مورد فکر کنم انسان بودن عمل مي کنه.

    و اما در مورد مورد آخر اگر زياد وارد مقوله بشيم بحث به همون سکولاريسم بر ميگرده که بنده با ايمان کامل ميگم اگر در هر جامعه اي دين از سياست جدا بشه و قوانين اجتماعي به جاي قوانين ديني بر جامعه حکمفرما بشن بسيار جامعه ي قانومندتري خواهيم داشت و زيباتر اينکه مثل دروه ي حاضر جوانان از دين رو گردان نميشن...
    براي اسلام زيبا زيباتنر اينه که روحانيونشون فقط روحاني بمونن و حساسيت اين مساله اينقدر زياده که در يک کامنت و دو کامنت نميشه بيان کرد...
    فکر کنين اگر يک روحاني به هر دليل درست يا غلط حکم اعدام بده چقدر در اذعان عمومي تاثير منفي خواهد گذاشت...
    و چقدر جوون از دين بدور خواهند شد...کاش در هيچ جامعه اي با تمام قوانين درست دين دين بر حاکميتش حکمفرما نبود...
    درود به شما دوست عزيزم که اينقدر زيبا بحث رو دنبال مي کنين.

    و دوست ارجمند من هستيد چه مسلمان چه مسيحي...

    پاسخ

    با سلام و درود فراوان خدمت شما درساي خوب اميدوارم كه هميشه خوب و سالم باشيد و در زندگي از الطاف معنوي و الهي برخوردار باشيد ممنون از شما كه دوباره به بحث وارد شديد از اين كه كمي دير جواب محبت شما را ميدهم معذرت ميخواهم اما وردو به گفتگو يا به عبارت ديگر بحث و تبادل نظر :شما فرموديد كه :در مورد مورد اول بحث بايد بگم که نصيحت کردن رو ما امر به معروف نميگيم براي انکه نصيحت کردن هم در مسيحيت بايد با اصول خاص مسيح باشه...ببينيد وقتي مسيح ميخواست موعظه کنه از امثال و حکايات استفاده ميکرد و به عينه نمي گفت اين کار خوبه يا بد...نظر من :ببين ما هم در امر به معروف قران را منتشر ميكنيم و اصلا معروف يعني اموزهاي قران.حتي اين دستور امر به معروف هم يكي از دستورا ت قران است كه خداوند در سوزه مباركه ال عمران ايه 104 به اين امر دستور داده اند والبته ايه113 و114 نير به اين اشاره دارد كه در ايين شما هم افرادي هستند كه امر يه معروف و نهي از منكر ميكنند . من تا اين جا از سخنان شما به اين نتيجه رسيدم كه شما هم امر به معروف داريد اما نام ان را موعظه گذاشته ايد و مقصود ما از ان اثبات محتوا است حالي فرقي نداره كه نامش چي باشه ...اما در مورد اين قسمت ا ز فرمايش شما :در جامعه ي اسلامي متاسفانه نهادهايي به اين نام گذاشتن...که از نظر من که در اين جامعه رشد کردم اون کار مورد قبول نيستبه نظر من :هر كس در خانه خود ازداد هست هر طور كه ميتونه زندگي كنه اما وقتي وارد جامعه شد بايد به قانون عمومي پايبند باشه اگر پايبند نباشه باعث اخلال توي امور مملكتي ميشه .واصلا هر جامعه اي براي خودش يه سري قوانيني داره كه بر اساس دين اون مملكت تصويب شده واين به خاطر رفاه عمومي است كه اين بايد ولو شخص اون را قبول نداره اما به خاطر رفاه حال مردم بايد رعايت بكنه ....من هم از اين كه بحث سياسي نشه بيش از اين نمي نويسم اما اين كار يك نياز است براي همه...شما فرموديد كه :ما نصيحت مي کنيم اون هم با حکايات نه اين که اين کار رو انجام بده يا نه...و نام اين کار موعظه هستش اما اگر جامعه ي اسلامي و علماي اون نام اين کار رو به زعم و برداشت خودشون ميگن من نمي تونم افکار رو عوض کنم يا اينکه هيچ اشکالي بر نامش وارد نيست مهم براي من نفس عمله.نطر من :ما هم در موعطه يا همان امر به معروف از حكايات استفاده ميكنيم و اصلا خود قران هم پر از حكايت و داستانه كه ادم از خوندنش انرژي ميگره .همه معارفي كه ما استفاده ميكنيم برگرفته از قران است و قران هم كتابي اسماني است كه از طرف خداوند به اخرين پيامبر نازل شده است كه همه پيامبران از جمله حصرت عيسي عليه و السلام به امدنش بشارت داده اند .شما فرموديد كه :اما من بارها ديدم که اينجا مراجع تقليد بسياري هستن که فتوا صادر مي کنن و حتي دستور العملهايي با تبصره ها و مفاد زياد حتي رسالات بسيار ارائه ميدن که توش دستور العملهاي خودشونهنظر من :تمام فتواهايي كه مراحع صادر ميكنند بر اساس قران است و اصلا انها بدون مراجعه به قران و سخنان اهل بيت كه مفسران اصلي قران هستند نمي توانند فتوا صادر كنند ..وتشريح اختلاف در برخي از موارد بسيار زياد است كه از در غالب كلمات نمي گنجد .اما اين اختلاف در فتوا ها به اين معنا نيست سخنان انها خارج از دستورات قران است بلكه علت ديگري دارد كه بيان ان نياز به فرصت زياد دارد .....اما درمورد اين قسمت از سخنان شما:نهي خودش کلمه ي حساسيت زاييست.امر از دستور مياد و اص.لا چون در مسيحيت هيچ دستور و نهي اي نيست اين دو مساله در مسيحيت موجود نيست...نطر من : پس ان ده فرمان كه شما در اوايل بحث به ان اشاره كرديد چست ؟ به هر حال امر به معروف و نهي از منكر طبق ان مثالهاي كه من در كامنت هاي قبلي خدمت شما عرض كردم يك نمونه از مديرت انسان بر انسان است كه اگر دراييني وجود نداشته باشه دليل بر ضعف اون ايين مشه چون اين فريضه الهي كه خداوند به اون دستور داده و خودش هم اسمش را امر به معروف ونهي از منكر گذاشته خيلي موثر و مفيده كه اگر كسي بدون غرض به فوايد اون فكر بكنه به ضرورت اون حتما پي ميبره .من مثالهاي زيادي در مورد خوب بودن اين فريضه خدمت شما نوشتم كه شما هيچكدام را رد نكرديد كه اين مشخص ميتكنه كه شما با نفس عمل مخالفتي نداريد فقط روي اسم ان مشكل داريد كه اون هم مهم نيست و نام گذاري اين عمل توسط خود خداوند بوده است كه شماميتوانيد به قراين ايه ال عمران ايه 104 مراجعه بفرماييد كه ايات 36 تا 55 ان هم درمورد حضرت مريم مادر حضرت عيسي و نحوه تولد حضرت عيسي است كه اگر مايل باشيد من خود ايات به همراه ترجمه و تفسير را برايتان ارسال بكنم .اما درمورد اختلاف درمورد اخر ماه رمضان كه شما فكر كرديد اين اختلافات به خاطر عمل نكردن به قران است بايد خدمت شما عرض كنم كه اصلا اين طورنيسيت بلكه خداوند روزه ماه رمضان راواجب كرده است و ان هم طبق دستورات قران است كه اگر شمابخواهيد من حاضرم ان ايات را خدمت شما بنويسم و اين روزه واجب است تا اخر رمضان ولي روزه اولين روز شوال را خداوند حرام اعلام كرده است و مشخص شدن اول روز شوال هم بستگي به روت هلال ماه شوال دارد و لذا طبق اموزهاي قران اگر كسي اين هلال را مشاهده كرد ميتواند نماز عيد را بخواند يا اگر چند نفر عادل به ديده شدن اين هلال به او خبر دادندمتواند نماز عيد را بخواند وماه رمضان تمام ميشود با ديدن ماه .....خلاصه اين قصه سر ي دراز دارد اما خلاصه اين كه اين اختلاف به اين معنا نيست كه ما بدون مد نظر دادن قران عمل ميكنيم و بلكه اين اختلاف به خاطر رويت هلال ماه است كه ديدن ماه در شب اول خيلي مشكل است كه حتي نياز به وسايل روز دارد ....اما اين بحث ربطي به امر به معروف ونهي از منكر نداشت در پايان از شما به خاطر اين همه لطفي كه به بنده كرديد تشكر و قدر داني ميكنم و در پايان دعايي هم بري خودم و هم براي شما ميبكنم .خدايا عاقبت همه ما را ختم به خير نما...