قسمت سوم جواب:کسانى که دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناکى براى آنان در دنيا و آخرت است؛ و خداوند مىداند و شما نمىدانيد!
بنابراين :آيه ممنوعيت شيوع فحشاء درجامعه ... جلوي آزادي در بي حجابي را ميگيرد....
قابل توجه اينكه نمىگويد كسانى كه اشاعه فحشاء دهند، بلكه مىگويد" دوست دارند كه چنين كارى را انجام دهند" و اين نهايت تاكيد در اين زمينه است.
به تعبير ديگر مبادا تصور شود كه اين همه اصرار و تاكيد به خاطر اين بوده كه همسر پيامبر ص يا شخص ديگرى در پايه او، متهم شده است، بلكه در مورد هر كس و هر فرد با ايمان چنين برنامهاى پيش آيد تمام آن تاكيدات و اصرارها در مورد او صادق است، چرا كه جنبه شخصى و خصوصى ندارد، هر چند ممكن است بر حسب موارد جنبههاى ديگرى بر آن افزوده شود.
ضمنا بايد توجه داشت كه" اشاعه فحشاء" منحصر به اين نيست كه انسان تهمت و دروغ بى اساسى را در مورد زن و مرد با ايمانى نشر دهد، و آنها را به عمل منافى عفت متهم سازد، اين يكى از مصاديق آن است، اما منحصر به آن نيست، اين تعبير مفهوم وسيعى دارد كه هر گونه نشر فساد و اشاعه زشتيها و قبائح و كمك به توسعه آن را شامل مىشود.
البته كلمه" فاحشه" يا" فحشاء" در قرآن مجيد غالبا در موارد انحرافات جنسى و آلودگيهاى ناموسى به كار رفته، ولى از نظر مفهوم لغوى چنان كه" راغب" در" مفردات" گويد:" فحش" و" فحشاء" و" فاحشه" به معنى هر گونه رفتار
و گفتارى است كه زشتى آن بزرگ باشد، و در قرآن مجيد نيز گاهى در همين معنى وسيع استعمال شده مانند وَ الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ:" كسانى كه از گناهان بزرگ و از اعمال زشت و قبيح اجتناب مىكنند ..." (سوره شورى آيه 37).
و به اين ترتيب وسعت مفهوم آيه كاملا روشن مىشود.
اما اينكه مىگويد: آنها عذاب دردناكى در دنيا دارند ممكن است اشاره به حدود و تعزيرات شرعيه، و عكس العملهاى اجتماعى، و آثار شوم فردى آنها باشد كه در همين دنيا دامنگير مرتكبين اين اعمال مىشود، علاوه بر اين محروميت آنها از حق شهادت، و محكوم بودنشان به فسق و رسوايى نيز از آثار دنيوى آن است.
و اما عذاب دردناك آخرت دورى از رحمت خدا و خشم و غضب الهى و آتش دوزخ مىباشد.
اما درمورد اين قسمت از کامنت شما چرا زلزله ک مي خواد واسه بدحجابيي بياد صاف مياد ايران و تهران که مملکتي اسلاميه؟تابستون يه نگاه به خيابوناي کشوراي اروپايي بندازيد.
نظر من :اوالا که اگر براي کشوري حجت تمام باشد و کساني دين درست واموزهاي قران و ..را به مردم تبليغ کنند ولي با اين حال مردم ان کشور به سوي گناه وخلاف دستورات الهي گام برداند خداوند عزابش را نازل ميگرداند که شبيه اين در قران داريم که همان هلاکت قوم نوک قوم هود قوم صالم که شما ميتوانيد در سوره هود ان را بخوانيد اما درمورد کشورهاي خارجي خيلي از اين مردم اسلام به انها عرضه نشده است و در کمبود راهنماييان هستند از همه اينها گذشته شما ايه258سوره بقره را بخوانيد :حداوند دران داستان يک پادشاه ثروت مندي که به پيامبر ان زمان جوابهاي سر بالا ميداده است داستان ابراهيم و نمرود است که خداوند در پايان اين ايه ميفرمايد که من هدايتم را شامل افراد وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ" معلوم مىشود كه گر چه هدايت و ضلالت بدست خدا است اما مقدمات آن از سوى بندگان فراهم مىگردد، ظلم و ستم و گناه همچون ابرهاى تيره و تارى، بر آيينه قلب سايه مىافكند و اجازه درك حقايق به او نمىدهد
از اين ميفهميم که خداوند به افراد ظالم ممکن است همه چيز بدهد ولي ان نعمتي که از همه نعمتها برتر است که همان هدايت به راه راست است را شامل اين افراد نکند ازهمه اين ها گذشته پس زلزله هايي که اخيرا در کشورهاي امريکايي و اروپايي مي ايد چيست و خالصه اين که ما چون حجت تمام است ممکن است براي انجام منکرات به بلاياي طبيعي مبتلاشويم و اما کافران نه و يا کمتر و...
اما ادامه سخنان شما :حاج آقا فکر کنم ديگه آخراشم.حرفايي مي زنم که مي دونم به جرم زدنشون اعدامم و حد اقل چند سال حبس و هيچي نباشه شلاق ديگه حتميه.اما خوب نگم چي ميشه؟
فکر کنم آخراشه حاج آقا که خودم به دست خودم دارم سند اسراييلي بودن و آمريکايي بودن خودمو امضا مي کنم.
نظر من :برادر نترس مرگ حقه و هروقت عجل برسه فراري ازش نيست از همه مهمتر اين است که ارزش دارد که ادم براي عقيده اي که به درست بودنش يقين دارد کشته شود چون اگه درست باشه بهشت در انتظارشه که دراونجا از مشکلات دنيايي خبري نيست
التماس دعا