نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <      1   2   3      >
 
سلام.خوبي سعيد جان عزيز/صلوات بر محمد و ال محمد و دعا براي ظهور هر چه زودتر امام زمان (عج)
ببخشيد که دير اومدم اخه امتحاناي دانشگاهم شروع شده بود و نمي تونستم بيام.ممنونم که به وبلاگم سر زدي و نظر قشنگت رو گذاشتي.جملات و مطالبي كه توي وبلاگت خيلي عالي بود که گذاشته بودي.خيلي قشنگ بود.دستت داد نکنه.مطالب توي وبلاگت يکي از يکي بهتر و عالي تر و مفيد و قشنگتر هستن.موفق باشي و سلامت.مراقب خودت باش.خدا نگهدار[قلب][قلب][گل]
سلام.خوبي سجاد جان عزيز/صلوات بر محمد و ال محمد و دعا براي ظهور هر چه زودتر امام زمان (عج)
ببخشيد که دير اومدم اخه امتحاناي دانشگاهم شروع شده بود و نمي تونستم بيام.ممنونم که به وبلاگم سر زدي و نظر قشنگت رو گذاشتي.جملات و مطالبي كه توي وبلاگت خيلي عالي بود که گذاشته بودي.خيلي قشنگ بود.دستت داد نکنه.مطالب توي وبلاگت يکي از يکي بهتر و عالي تر و مفيد و قشنگتر هستن.موفق باشي و سلامت.مراقب خودت باش.خدا نگهدار[قلب][قلب][گل]

سلام خسته نباشيد.

ممنون كه سر زديد. انشاالله زيارت خانه خدا و مدينه منوره نصيب شما هم بشه.

+ جواب نويسنده به سوالي 

جواب نويسنده به سوال يك كاربر محترم

سوال كاربر:

صلوات هم كه گفتم پشت سر اسم طرف مي فرستن واسه اين بود كه اعصابم نميكشه وقتي مي بينم تا اسم اون شخص به اصطلاح پاك مياد فوووري تسبيح ميگن و صلوات مي فرستن يعني واقعا خودشو مثل پيغمبر ما ميدونه كه اجازه همچين چيزي رو ميده؟؟؟

تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت در خصوص اين سوال:

صلوات فرستادن هنگام ذكر شدن نام پيامبر اكرم(ص) مستحب مؤكد است، فرستادن صلوات به صورت مطلق هم در هر جا كه باشد مستحب است و داراي فضيلت. در مورد فرستادن صلوات هنگام آمدن نام امام خميني و اين كه چرا هنگام بردن نام ائمه صلوات فرستاده نمي شود وجه خاصي ندارد. نخست بايد دانست ابراز احساسات از ويژگي هاي موجودات «حساس» است و در اين ميان انسان بيشتر از ساير موجودات در پي پيدا کردن راهي جهت ابراز احساسات دروني و اظهار علاقه به ديگران و به خصوص بزرگان مي باشد. براي اين منظور از روش هاي مختلف «هورا، سوت، کف زدن، دست تکان دادن و...» استفاده مي شود. آنچه در فرهنگ اسلامي به روشني قابل مشاهده است محتوا دادن به رفتارهاي طبيعي و اجتماعي انسان است، لذا اعلان اذان را جايگزين ناقوس کليسا کرد. سلام کردن را جايگزين برداشتن کلاه کرد و صلوات را نشانه ابراز احساسات و اعلام بيعت و ارادت كرد. در روزهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي نيز مردم از لفظ «صحيح است» و يا کف زدن براي تأييد و تشويق استفاده مي کردند که بعدها تکبير جايگزين آن شد. همچنين استفاده از صلوات جهت احترام و تأييد از گذشته ميان مردم متدين مرسوم بوده است و هرگاه مي خواستند بيشتر احترام بگذارند صلوات ها تکرار مي کردند. بنابراين پيام تکرار صلوات به ويژه در مقطع زماني خاص، به عنوان اعلام وفاداري و خار در چشم دشمنان است که در ضمن داراي محتواي معنوي نيز مي باشد لذا هيچگونه منافاتي با احترام به پيامبر(ص) و ائمه(ع) ندارد

+ جواب نويسنده به سوالي 

فسمت دوم جواب:

شخصي نزد اميرالمؤمنين(عليه السلام) از عدم اجابت دعاهايش شكوه كرد. حضرت علت آن را چنينن بيان مي‌كند: «اِنَّ قُلُوبَكُمْ خانَتَ بِثَمانِ خِصالٍ: اَوَّلُها انكم عَرَفْتُمْ اللهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ كَما اَوْجَبَ عَلَيْكُمْ فَما اَغْنَتْ عَنْكُمْ مَعْرِفَتُكُمْ.اَلثّانِيَهُ ... ؛ دلهاي شما در هشت چيز خيانت كرده اند (لذا دعايتان مستجاب نمي‌شود.)
خدا را شناختيد؛ ولي حقّ او را چنان كه بايد ادا نكرديد
.
به رسول او ايمان آورديد، سپس با سنّتش مخالفت كرديد
.
كتاب او را خوانديد ولي بدان عمل نكرديد
.
مي‌گوييد از كيفر و عقاب مي‌ترسيد، اما همواره اعمالي مرتكب مي‌شويد كه شما را به آن نزديك مي‌كند
.
مي‌گوييد به پاداش الهي مشتاقيد، لكن همواره كاري مي‌كنيد كه شما را از آن دور مي‌سازد
.
از نعمتهاي خدا بهره مي‌بريد و شكر او را بجا نمي‌آوريد
.
به شما گفته شده دشمن شيطان باشيد، ولي شما با او دوستي مي‌كنيد.

عيوب مردم را نصب العين خود كرده ايد و از عيوب خود غافليد. با اين همه چگونه انتظار داريد دعايتان مستجاب شود در حالي كه خود درهاي آن را بسته ايد. سپس فرمود: تقوا پيشه كنيد، اعمال خود را اصلاح كنيد، نيّات خود را صادق گردانيد، امر به معروف و نهي از منكر كنيد تا دعاي شما مستجاب شود». (محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج93، باب 14، ص376)
گذشته از اين، ما معمولاً آنچه را از طريق عادي بدست مي‌آوريم اجابت دعا نمي‌دانيم و از ناحية خدا تلقّي نمي‌كنيم؛ در حالي كه قرآن تمام امور را به خدا نسبت مي‌دهد. علاوه بر آن اجراي بي چون و چراي دعا آن گونه كه ما تصوّر مي‌كنيم، بنابر صراحت قرآن، براي خداوند الزام آور نيست. اگر قرار بود كه هر كس دعايش مستجاب شود، اجتماع نقيضين پيش آمد و نظام جهان بر هم خورد
.
گذشته از موارد مذكور، به فرض آنكه بنا بر ظاهر آية شريفه «ادعوني ستجب لكم» انجام بي چون و چراي خواستة بنده باشد؛ ولي زمان اجابت دعا از سوي خداوند تعيين مي‌گردد. حضرت يعقوب (عليه السلام)، پيامبر خدا، پس از آنكه دعا كرد كه خداوند يوسف را به او بازگرداند، با وجود استجابت دعايش، قريب چهل سال طول كشيد تا خدا يوسف را به او بازگرداند
.
در برخي از روايات آمده است كه گاهي بندة مؤمن دعا مي‌كند و خدا به فرشتگان مي‌فرمايد: دعاي او مستجاب است، ولي اجابت آن را به تأخير بيندازيد؛ زيرا من دوست دارم صداي او را بشنوم
.
اين مطلب در تأييد اين سخن است كه با توجه به كمال نفساني كه در ساية ارتباط با خدا و دعا براي انسانت حاصل مي‌شود و خداوند نيز اراده دارد كه انسان را به كمالات بيشتري برساند. لذا، اجابت دعا را به تأخير مي‌اندازد. در واقع، كمال حقيقي انسان در ارتباط با خداست، نه در استجابت دعاي او
.
بر درگاه دوست،آيت الله مصباح يزدي

+ جواب نويسنده به سوالي 

سوال يك كاربر:

علت اين كه دعاهايم مستجاب نمي شود چيست؟

نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت به اين كاربر محترم:

قسمت اول جواب :

اين مطلب مكرّراً از ائمّة اطهار(ع) سؤال مي شد و آن بزرگواران نيز متناسب با فهم سؤال كننده جوابهايي به اشخاص گوناگون مي‌دادند. در بعضي از روايات، براي دعا كننده شرايطي ذكر شده يا براي دعا، آداب يا اوقات خاصّي تعيين گرديده است.
آيا اين موارد به معناي مقيّد كردن اطلاق آياتي نظير«ادعوني استجب لكم» است؟ يعني آيا دعاي ما به شرطي مستجاب مي‌گردد كه در فلان زمان، فلان مكان و فلان حال باشد؟ اگر در غير از اوقات و حالات خاصّي باشد وعدة خداوند تحقّق نخواهد يافت؟ يا اينكه اين روايات معناي ديگري دارد؟

آنچه از ظاهر اين آيه به نظر مي‌رسد اين است كه اطلاق كلّي دارد و احتمال مقيّد بودن آن بسيار ضعيف است. براي توضيح مطلب، مثالي ذكر مي‌شود: اگر انسان سخاوتمندي عده اي را به مهماني دعوت نمايد و پس از حضور آنان از اغلب آنها پذيرايي نكند، آيا به او اعتراض نمي كنند كه چرا به وعدة‌خود عمل نمي‌كني؟ و پاسخ او به آنها كه چون لباسهاي شما كه تميز نيست يا مثلاً چند دقيقه دير آمده ايد قابل قبول نيست؛ چون دعوت او مطلق بوده و چنين شرايطي در آن ذكر نشده بود. پس لازم است او به وعدة خود عمل كند و از همة آنان پذيرايي نمايد، مگر آنكه دليلي قطعي بر تقييد كلام او جود داشته باشد.
براي فهم بهتر آية «ادعوني استجب لكم» لازم است دقّت بيشتري بنماييم
:
«ادعوا» يعني چه؟

با توجه به اينكه الفاظ از ماضي الضمير انسان حكايت مي‌كنند و خود اصالت ندارد، اين گونه نيست كه الفاظ در حوادث جهان تأثيري داشتن باشد و هر لفظ از زبان هر كس كه ادا شود مؤثّر باشد.بلكه، دعا امري قلبي است و زبان فقط از آنچه در دل حكايت مي‌كند. پس دعا بايد از روح و دل انسان صادر شود و انسان واقعاً خواستار چيزي باشد. اگر فقط الفاظي را به زبان بياورد و دل توجه نداشته باشد، بطور جدّي درخواست ننموده و در حقيقت دعا نكرده است
.
دعا بايد مصداق«ادعوني» باشد؛ درخواست فقط از خدا باشد. اگر انسان شرايط مذكور را رعايت كند، ولي دل او متوجه به خدا نباشد واقعاً دعا نكرده است؛ مثلاً ما در درخواست علم مي‌كنيم، واقعاً هم علم را دوست داريم، در درخواست خود نيز جدي هستيم؛ اما تصور مي‌كنيم كه عالم شدن به خدا ربطي ندارد و فقط به سعي و كوشش خودمان بستگي دارد
.
پس آية «ادعوني استجب لكم» شرطي است كه به شكل امر بيان شده و در واقع اين گونه است كه «ان تدعوني استجب لكم». اين شرط در صورتي تحقّق پيدا مي‌كند كه اولاً، در درخواست خود جدي باشيم و ثانياً، درخواست ما از خدا باشد و او را در تحقّق دعايمان مؤثّر بدانيم. در اين صورت، شرايط استجابت دعا محقّق گرديده است. آيا مي‌توان گفت كه چنين دعايي نيز مستجاب نمي‌گردد؟

نكتة ديگري كه در اينجا قابل ذكر است مربوط به لوازم استجابت دعاست. ممكن است از خداوند درخواستي داشته باشيم و صلاح خود را در استجابت آن بپنداريم و آن را براي خود موجب كسب كمالي بدانيم؛ اما در واقع، در تشخيص مصداق دچار اشتباه شده باشيم. نمي‌دانيم كه اگر خواست ما تحقّق پيدا كند چه لوازمي‌دارد، آيا آن لوازم آن نيز به حال ما مفيد است يا نه؟ اگر ما به لوازم آن آگاهي داشتيم، قطعاً دعاي ما به شكل ديگري اظهار مي‌گرديد.
در چنين مواقعي كه ما درخواست يك مصلحت كلّي داريم، ولي در تطبيق مصداق دچار اشتباه شده ايم، ممكن است دعاي ما مستجاب گردد؛ اما بر اساس مصلحت واقعي ما. ممكن است خداي متعال در چنين مواردي از خطاي ما چشم پوشي كند و بر اساس درخواست مصلحت كلّي كه از او داشته ايم دعاي ما را اجابت فرمايد؛ به ما چيزي عطا كند هم ما را از لطف خويش مأيوس نساخته و هم اشتباه ما را تصحيح كرده است
.
با توجه به اين سه نكته شرايط استابت دعا عبارت است از
:
1- در خواست جدّي و تلاش عملي
.
2- درخواست از خدا و اين توجه كه خداي متعال موثر حقيقي عالم است
.
3- رضايت خداي متعال و مصلحت واقعي ما
.
4- فراهم آمدن اسباب و علل تحقق آنچه خواسته ايم

از آية مذكور استفاده مي‌شود، علاوه بر آنچه گفته شد اطلاق آيه هيچ قيد و شرطي ندارد
.
بسياري از شرايطي كه در روايات ذكر شده ناظر به همين موارد مذكور است. برخي از آنها نيز آدابي است كه براي كمال دعا و كمال توجه به خدا مؤثر است و در واقع تقييد يا تخصيص نسبت به آية شريفه نيست
.
گاهي اوقات نيز به جاي استجابت دعا در اين دنيا، خداوند مقاماتي را در آخرت به انسان عطا مي‌فرمايد. اين مطلب مربوط به نكتة سومي‌است كه از آية شريفه استنباط گرديد؛ يعني كسي كه به در آخرت ايمان دارد، اگر توجه پيدا كند كه درخواست او دربارة امر دنيوي در مقابل پاداش اخروي قابل مقايسه نيست، قطعاً سعادت و كمال خويش را طلب خواهد كرد؛ اما در اثر غفلت، به مسائل دنيوي توجه پيدا كرده است. اگر واقعيت براي او آشكار مي‌گرديد كه در آخرت به چنين چيزهايي نيازمندتر است، آنها را براي آخرت درخواست مي‌كرد
.
علاوه بر موارد مذكور، در روايات علل ديگري نيز براي مستجاب نشدن دعا ذكر است؛ مثلاً در برخي از روايات آمده است مردمي‌كه «امر به معروف» و «نهي از منكر» را ترك كنند، خداوند آنها را به دو بلا گرفتار مي‌سازد: نخست، دعاي آنان مستجاب نمي‌گردد؛ دوم، بدترين و فاسدترين افراد را بر آنان مسلّط مي‌گرداند
.

+ جواب نويسنده به سوالي 

سوال يكي از كاربران:

آيا عدم استجابت دعا دليل بر بي مهري خداوند به آن شخص است؟

تحقيق نويسنده راه فضيلت به اين كارير محترم:

يکي از عاليترين تعاليم اسلام، مسأله دعاست. حقيقت دعا توجّه به خدا و روي نياز به درگاه او بردن است، به طوري که خداوند متعال در قرآن مجيد فرموده:«ادعوني استجب لکم؛ مرا بخوانيد تا شما را اجابت کنم».
در مورد دعاهائي که به نظر ميرسد به اجابت نرسيده، بايد چنين گفت که يا حقيقتاً انسان دعا نکرده و با توجّه و خلوص از خدا حاجت خويش را نخواسته است، و يا از خداوند چيزي خواسته که به صلاح او نبوده و بلکه براي او زيانبخش نيز بوده است. نکتهاي که شايان توجه است و نبايد آن را از نظر دور داشت، اين است که در مواردي دعاهاي انسان به اجابت نميرسد؛ از اين رو که خداوند دوست دارد بنده به او توجّه نموده و در برابرش نيايش نمايد، و اگر به زودي حاجت او را بدهد، به دنبال کار خويش رفته و آفريدگار خويش را فراموش ميکند؛ از اين جهت خواستها را به زودي برآورده نميسازد. تا بيشتر تضرع و زاري نموده، خداي را بخواند. در احاديث ما موانعي براي اجابت دعا ذکر شده است که بايد آنها را مرتفع نمود؛ مثل تغذيه حرام، ارتکاب ظلم، و عدم توجّه به حکمت خداوندي که به مصالح بندگان اشراف دارد. چطور انسان به منع غذايي يک پزشک شاکي نميشود، اما درباره خداوند که بر ذره ذره هستي آگاه هست اعتراض ميکند؟

گذشته از اين، در حديثي از پيامبر اکرم«صلي الله عليه وآله» داريم که دعاها مردود نميشود. مطلوب اجابت ميشود، گاهي به صورت رفع بلا پاسخ ميگيرد، و گاهي ذخيره ميشود، و در قيامت، روز فقر انسان نتيجه ميدهد.
در ضمن عواملي براي اجابت دعا هست که بايد مراعات شود، که عبارتند از: بسم الله در اول دعاء ذکر صلوات در ابتدا و انتهاي دعاء تضرع و ندبه، تمجيد نامهاي خداوند توصيف او، اقرار به گناه، همت بلند در عاء کوچک نشمردن مقام دعا و نااميد نبودن استمرار دعاء شفيع قرار دادن اولياي دين، توجه در زمان دعا؛ مثلاً بعد از نمازهاي واجب هنگام باران، يا شکستگي دل و آمدن اشک، که در همه اين حالات و اوقات، دعا مؤثرتر است. در باره همت در دعا در حديث آمده، روزي رسول اکرم«صلي الله عليه وآله» به خادم خويش فرمودند: تو هفت سال است که به ما خدمت ميکني، چيزي بخواه خادم گويد: گفتم قدري فکر کنم. فردا پرسيدند فکر کردي گفتم بله! دعا کنيد در بهشت کنار شما باشم. حضرت«عليه السلام» پرسيدند که به تو ياد داده، گفتم خير، فکر کردم اگر مال بخواهم نابود ميشود، اگر عمر طولاني و فرزند بخواهد، در پيش است. پيامبر«صلي الله عليه وآله» فرمودند: برايت دعا ميکنم، تو هم مرا با زيادي سجده ياري کن.(11
)

11) ميزان الحکمة، ج 2.

سلام 2باره

اينكه انتقاد كردن دوست محترمتون و گفتم بايد خصوصي بذارم من اگر بخوام حرفي بزنم ترجيح ميدم عمومي باشه و همه بخونند اگر مي خواستم خصوصي باشه كه نوشتنش چه فايده اي داشت...

اقاي محترم من به اين چيزا كه شما نوشتي كار ندارم فقط اينو ميگم كه واسه دعوت كردن مردم به اسلام عبا و امامه لازم نيست ...لازم نيست حتما پاي منبر بري... لازم نيست اون دنيارو ياد اوري كني...همه ادمها مرگ رو قبول دارند و قران رو هم قبول دارند من منكرش نميشم اما من به شخصه اين كارو سنجيده نميدونم كه ياداوري مرگ باعث ميشه به خدا نزديكتر شي ...شماها خدا رو يه موجودي واسه ماها به تصوير كشيديد كه فقط بايد ازش ترسيد اما اينطور نيست خدا توي قران زندگي رو انقدري سخت نگرفته كه شما بنده هاش داريد سخت مي كنين...در ضمن راجع به عكس گفته بوديد كه موي سر دختره معلومه گناهه ...خب شما تلويزيون نگاه نمي كنيد؟

جالبه والا اين همه زن با موي باز نشون ميده اگه اينطور باشه كه كل دنيا گناهكارن..در ضمن شما اگه مي خواهيد ادم كناهكاري به حساب نيايد اصلا تلويزيون نگاه نكنيد و اينترنت اصلا دنياي خوبي براي شما نيست چون چشمتون به جمال خانوم هاي سر باز روشن ميشه....من نميدونم چرا همه چي رو سخت مي گيريد به خدا اگه خدا اين مملكت رو اداره مي كرد خيلي ساده بود دنياي ما...

صلوات هم كه گفتم پشت سر اسم طرف مي فرستن واسه اين بود كه اعصابم نميكشه وقتي مي بينم تا اسم اون شخص به اصطلاح پاك مياد فوووري تسبيح ميگن و صلوات مي فرستن يعني واقعا خودشو مثل پيغمبر ما ميدونه كه اجازه همچين چيزي رو ميده؟؟؟

واقعا كه...

خلاصه كه من حوصله نوشتن ندارم و اصلا حرفهاي شما با اينكه خيلي زياد بود اما اصلا قانع كننده نبود...

خدانگهدار

پاسخ

سلام عليکم و رحمه الله ..ممنون از شما به خاطر حضور دوباره شما و انتقاد شما که اين مسائل را مطرح مي کنيد و مي رويد بهتر است به جوابهايي که من هي دهم هم توجه بفرماييد شما در کامنت خود نوشتيد که :اقاي محترم من به اين چيزا كه شما نوشتي كار ندارم فقط اينو ميگم كه واسه دعوت كردن مردم به اسلام عبا و امامه لازم نيست ...لازم نيست حتما پاي منبر بري... لازم نيست اون دنيارو ياد اوري كني...همه ادمها مرگ رو قبول دارند و قران رو هم قبول دارند من منكرش نميشم اما من به شخصه اين كارو سنجيده نميدونم كه ياداوري مرگ باعث ميشه به خدا نزديكتر شي ...جواب من :اولا که اين لباس لباس مقدسي است و شايد افرادي از ان سوءاستفاده کنند اما اين تقدس لباس را زيز سوال نمي برد واز همه اين مسائل گذشته منبرو مسجد جاي گفتن معارف و عقايد است و اين که فقط روحاني اين مسائل را بگويد يا نه بايد عرض کنم که همه مردم وظيفه امر به معروف و نهي از منکر را دارند ولي چون طلاب در اين کار تخصص دارند و رشته تحصيلي انها اين رشته است از ديگران وظيفه شان سنگين تر است اما اين که شما فرموديد که براي دعوت به دين ياد مرگ اوردن لازم نيست بايد عرض کنم که من نمي دانم که چرا شما اين همه از اين که ياد مرگ اورد شود نارحت مي شويد و اين اعتراض شما از روي ناراحتي است نه از اين جهت که من کار اشتباهي کرده ام شما خيال کردي تا من گفتم ياد مرگ باش مرگ مي ايد و جان دوست شما را مي گيرد،نه اين طور نيست من اميدوارم امير اقا که شما اين همه سنگش ار به سينه مي زنيد 100ها سال زنده باشد و با خوشحالي زندگي کند و هميشه شاد باشد و هم در اين دنيا و هم در اخرت از نعمتها ي الهي استفاده کند اما اين که ايا درست است براي تبليغ از ياد مرگ استفاده شود بايد به عرض شما برسانم شخصي از شجاعان عرب به نام عمروبن معديکرب خدمت رسول خدا رسيد و پيامبر براي اين که اين شجاع عرب به اسلام ايمان بياورد از اوصاف مرگ و قيامت براي اين شجاع عرب استفاده کرد و ائمه هميشه براي اين که کسي را نصيحت کنند او را به مرگ و اين که در اين دنيا ماندني نيستند تذکر مي دادند ...ادامه کامنت شما: اما اينطور نيست خدا توي قران زندگي رو انقدري سخت نگرفته كه شما بنده هاش داريد سخت مي كنين...جواب من:شماچقدر با قران اشنا هستيد خداوند در قران براي اين که ملاک برتي شخصي را تبين کند مي فرمايد کساني که خدا ترسترند ا زهمه با تقوا ترند اين ترس از خداست که به زندگي شور و نشاط مي دهد اما اين ترس نه به اين معنا که خداوند موجودي ترس ناک است بلکه خداوند بسيار بخشنده ومهربان است واز مادر هم مهربان تر است اما براي چه کساني براي کساني که اهل تقوي و عبادت و بندگي او باشند نه نسبت به کفار و کساني که دنبال معصيت او هستند خداوند هم بخشنده و مهربان است و هم عذاب کنند ..همان طور که در قران به ان اشاره کرده است ايات 29 تا 31سوره کهف به اين حقيقت اشاره دارد ادامه کامنت شما:در ضمن راجع به عكس گفته بوديد كه موي سر دختره معلومه گناهه ...خب شما تلويزيون نگاه نمي كنيد؟جواب من:کار خطاي ديگران مجوز براي خطا کردن ما نمي شود کساني که اين نمونه فيلمها و تصاوير را پخش مي کنند هيچ گونه ادعايي مبني بر محبت اهل بيت و مسلمان بودن ندارند و لي شما که خود را مسلمان مي دانيد چرا؟انها با اين کار فرهنگ خود را منتشر ميکنند شما هم فرهنگ اسلامي خود را نشر و کسترش بدهيد انها کرامت زن را زير پا نهاده وزن را وسليه اي براي تبليغات کالاهاي خود و فروش اجناس خود قراد داه اند در حالي که زن شريفترين موجود عالم است اين زن است که فرهنگ يک حامعه را مي سازد چرا بايد زن وسيله اي براش شهوت راني و خوش گذراني يک عده شود و کرامت وشخصيت او زير پا گذاشته شود؟ادامه کامنت شما:صلوات هم كه گفتم پشت سر اسم طرف مي فرستن واسه اين بود كه اعصابم نميكشه وقتي مي بينم تا اسم اون شخص به اصطلاح پاك مياد فوووري تسبيح ميگن و صلوات مي فرستن يعني واقعا خودشو مثل پيغمبر ما ميدونه كه اجازه همچين چيزي رو ميده؟؟؟جواب من:صلوات فرستادن هنگام ذكر شدن نام پيامبر اكرم(ص) مستحب مؤكد است، فرستادن صلوات به صورت مطلق هم در هر جا كه باشد مستحب است و داراي فضيلت. در مورد فرستادن صلوات هنگام آمدن نام امام خميني و اين كه چرا هنگام بردن نام ائمه صلوات فرستاده نمي شود وجه خاصي ندارد. نخست بايد دانست ابراز احساسات از ويژگي هاي موجودات «حساس» است و در اين ميان انسان بيشتر از ساير موجودات در پي پيدا کردن راهي جهت ابراز احساسات دروني و اظهار علاقه به ديگران و به خصوص بزرگان مي باشد. براي اين منظور از روش هاي مختلف «هورا، سوت، کف زدن، دست تکان دادن و...» استفاده مي شود. آنچه در فرهنگ اسلامي به روشني قابل مشاهده است محتوا دادن به رفتارهاي طبيعي و اجتماعي انسان است، لذا اعلان اذان را جايگزين ناقوس کليسا کرد. سلام کردن را جايگزين برداشتن کلاه کرد و صلوات را نشانه ابراز احساسات و اعلام بيعت و ارادت كرد. در روزهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي نيز مردم از لفظ «صحيح است» و يا کف زدن براي تأييد و تشويق استفاده مي کردند که بعدها تکبير جايگزين آن شد. همچنين استفاده از صلوات جهت احترام و تأييد از گذشته ميان مردم متدين مرسوم بوده است و هرگاه مي خواستند بيشتر احترام بگذارند صلوات ها تکرار مي کردند. بنابراين پيام تکرار صلوات به ويژه در مقطع زماني خاص، به عنوان اعلام وفاداري و خار در چشم دشمنان است که در ضمن داراي محتواي معنوي نيز مي باشد لذا هيچگونه منافاتي با احترام به پيامبر(ص) و ائمه(ع) ندارد.در پايان از حضور شما در کلبه کوچکم سپاسگزاري مي کنم و اميد است که خداوند قلب همه مارا به معارف اهل بيت روشن سازد و ما از عاشقان امام عصر قرار دهد ....التماس دعا
سلام
ميلاد جواد الائمه (ع)مبارک باد
با مطلب امام و رهبر منتظر لطف شما هستم
يا علي [گل]
ايام مبارك...التماس دعا

با سلام وعرض ادب خدمت برادر محترم

از حضور سبزتان بي نهايت سپاسگزارم.مطلبتون فوق العاده بود.

اميدوارم هميشه در كارهايتان موفق وپيروز باشيد

يا حق

سلاlم عليکم

خواهش مي كنم !! وظيفم بود !!

آخه خودمم خيلي تعجب كرده بودم !!!

مرسي که اومدي !!!

بازم بيا اونورا !!

فهههههههلا

هوالحق

سلام مطلب جديدتون حرف نداشت . ممنون . لذت بردم . منم به روز كردم . خواستيد تشريف بياريد . درضمن خطاب به الناز عزيز : كي گفته كه بنده ي خدا حق اين كارو نداره ؟ اتفاقا اين يه نوع امر به معروفه عزيز . آدم بايد هميشه به ديگران مرگ رو ياد آوري كنه . . . چرا كه ممكنه ما غرق دنيا نشيم . به نظرم آقا سجاد تلنگر خيلي خوبي به دوست شما و خود شما زدن . كاش از اين تلنگر هارو به ما هم ميزدن ! بهتره يكم عاقلانه تر فكر كني و انقد زود قضاوت نكني . در ضمن اين جور نظرات رو معمولا خصوصي ميزارن .

سلام

وبلاگ خوبي ساختي اما كارت ايراد داره...من حتي خاك زير پاي اماما هم نميشم چون عزتشون خيلي بالاتر از اين حرفاست...اسمتو خيلي جاها ديده بودم اما كاري باهات نداشتم اما رفتم وبلاگ يكي از دوستانم كه دوستش دارم و ديدم يه نوشته اي مثل تهديد نوشتي :

(( مرگ نزديك است )) اين جملت بهم برخورد...

شما كه دم از معرفت و با خدا بودن ميزني انگار اينو يادت رفته كه فقط خدا مي تونه از اين تهديدها كنه و فقط خداست كه زمان مرگ رو ميدونه و بنده خدا هيچ حقي نداره كه از اين ياد اوريها به انسان كنه.در ضمن امامه و عبا نشانه پاكي ادمها نيست من نميدونم چرا هر كي مي خواد بگه من خيلي عالم هستم و راه امام ها رو پيش مي برم اين لباس رو بر تن مي كنه.اين لباس حرمت داره و فقط برازنده امام ها و پيغمبرمون بود نه مردمان الان كه فقط براي درست كردن جامعه رو اوردن به خفه كردن مردم...

صلوات فقط براي اسم حضرت محمد بود اما الان تا اسم يه شخص ديگه اي مياد فوري پشت اسمش الله اكبر ميگن و صلوات مي فرستن... يعني چي؟ يعني خودشون رو با پيغمبرمون يكي مي كنن...اينارو گفتم كه اگر مي توني يه كم بيشتر تو اين مسائل تحمل كن...باي

پاسخ

سلام ممنون از شما به خاطر اين که به وب من سر زديد و ممنون از شما به خاطر انتقادادتون که به وب من داشتيد و چون شما با اين انتقاد به من احسان نموديد من هم مايلم احسان شما را با احسان جواب دهم ...شما در کامنتي به من در دفاع از امير نويسنده وب حقيقت عشق اين مطالب را نوشته بوديد که من قبل از پرداختن به انتقادات شما از شما تشکر و قدر داني مي کنم...شما نوشته بوديد که :وبلاگ خوبي ساختي اما كارت ايراد داره...نظر من:ممنون ميشم که ايرادات وب من را بگويي اگر ايراد اين مسائلي است که در اخر کامنت نوشتي که من پاسخ ان را خواهم داد ولي اگر ايراد ديگري غير از اين مسائلي که بيان کردي دارد خوشحال ميشوم بشنومشما در ادامه کامنت نوشته بوديد:من حتي خاك زير پاي اماما هم نميشم چون عزتشون خيلي بالاتر از اين حرفاست...نظر من:اين که شما در مورد اهل بيت پيامبر اين احساس را داري خيلي خوب است و شما قابل تحسين هستي اما وب شما بيان گر حرف ديگري است محب اهل بيت پيامبر نشانه هاي ديگري دارد اين محبت بايد در همه اعمال خود بروز کند و درنوشتن در تصوير گذاشتن و...به نظر شما اگر پيامبر به وب شما بياد اون را تاييد مي کند ؟ميگويد افرين که تصوير دختري که موي سرش را نپوشانده گذاشته اي مي گويد افرين که تبليغ بي حجابي را ميکني ؟اين که شما با زبان بگويي ولي در عمل اين نباشد خود فريب دادن است راضي کردن وجدان است من هم کامنتهاي شما را در جاهاي مخبلف ديده بودم که از محب اهل بيت چنين کامنتي انتظار نمي رود اميدوارم که محبت همه ما بتواند در اعمال ما ظاهر بشود و بتوانيم اين دنيا را مزرعه براي اخرت قرار دهيم ...ادمه کامنت شما:اسمتو خيلي جاها ديده بودم اما كاري باهات نداشتم اما رفتم وبلاگ يكي از دوستانم كه دوستش دارم و ديدم يه نوشته اي مثل تهديد نوشتي :(( مرگ نزديك است )) اين جملت بهم برخورد...نظر من:اولا ياد اوري کردن مرگ به معناي تهديد نيست تهديد اين است که من به دوست شما بگويم من شما را ميکشم به اين مي گويند تهديد ..مرگ يک حقيقتي است براي همه و گناهان ما همه به خاطر غفلت از ياد مرگ مي باشد و من فقط به دوست شما احسان کردم که اين را به ايشان يا اوري کردم که بداند که اين نمونه بصوير گذاشتن ثوابي براي او ندارد و فقط گناهي بيش نيست و اگر ادم بااين تفکر ازاين دنيا جدا شود ان وقت است که راه جبراني براي انسان وجود ندارد ..ادمه کامنت شما:شما كه دم از معرفت و با خدا بودن ميزني انگار اينو يادت رفته كه فقط خدا مي تونه از اين تهديدها كنه و فقط خداست كه زمان مرگ رو ميدونه و بنده خدا هيچ حقي نداره كه از اين ياد اوريها به انسان كنهنظر من:مدرک شما براي اين حرف چيه>؟اگر ياد آوري مرگ کار خوبي است که همه مي توانند اون را انحام بدن اگه کار بدي است که خداوند هم مقامش از بدي منزه است اون که مخصوص خداوند است مشخص کردن زمان مرگ است من که زمان مرگ را براي دوست شما مشخض نکردم که شما ان را تهديد و برايم من زشت مي دانيد من فقظ گفتم که به ياد مرگ باش که در روايات هم زياد به اين که ادم بايد هميشه به ياد مرگ باشد تاکيد شده است :پيامبر خدا صلي الله عليه وآله : هر كس زياد به ياد مرگ باشد، خداوند دوستش دارد...امام باقر عليه السلام فرمود: هيچ يك از شما به حقيقت ايمان نمي رسد مگر آن كه سه خصلت در او باشد: مرگ را بيشتر از زندگي دوست بدارد وفقر را بيشتر از توانگري وبيماري را بيشتر از تندرستىپيامبر خدا صلي الله عليه وآله : زيركترين شما كسي است كه بيشتر از ديگران به ياد مرگ باشد، ودور انديش ترين شما آماده ترينتان براي آن استپيامبر خدا صلي الله عليه وآله : دو چيز است كه آدمي آنها را ناخوش دارد : مرگ را ناخوش دارد، در حالي كه مرگ مايه آسودگي مؤمن از فتنه وگمراهي است، تنگدستي را ناخوش دارد، در حالي كه دارايي اندك حسابرسي را كمتر وساده تر مي كند با اين همه تاکيد که اهل بيت پيامبر انجام داده اند اگر ياداوري از ياد مرگ کار زشتي بود پس اهل بيت پيامبر هم نبايد اين کا ر را انجام ميداندند ما زشتي و خوبي کاري را با توجه به اعمال اهل بيت پيامبر به دست مي اوريم ...ادمه کامنت شما:در ضمن امامه و عبا نشانه پاكي ادمها نيست من نميدونم چرا هر كي مي خواد بگه من خيلي عالم هستم و راه امام ها رو پيش مي برم اين لباس رو بر تن مي كنهنظر من:کسي اين ادعا را نکرده است و ما هم اين ادعا را نداريم و خيلي دوست داريم که ديگران ما را به ياد مرگ بيندازند و به ما بگوييند که اي فلاني شما در اين دنيا مسافر هستي و دور يا زود بايد کوچ کنيد ملاک برتري و خوبي نزدخدا تقوا است که پوشش مناسب مي تواند گامي به سوي تقوا باشد...ادامه کامنت شما:صلوات فقط براي اسم حضرت محمد بود اما الان تا اسم يه شخص ديگه اي مياد فوري پشت اسمش الله اكبر ميگن و صلوات مي فرستن... يعني چي؟ نظر من:اين که ما يه بهانه اي براي صلوات فرستادن پيدا کنيم و باعث اين بشويم که بر پيامبر و الش درود فرستاده شود که کار خوبي است صلوات را براي پيامبر مي فرستند و ثوابش هم که براي فرستانندگان صلوات است و اين چه ارتباطي با نام بردن ان شخص دارد واين فقط بهانه اي است براي صلوات فرستادن و البته برخي از افراد مستحق اين هستند که هنگام بردن نامشان دهان و فضا خشبو شود به ذکر صلوات اي کاش ان افراد را هم نام مي بردي که قضاوت شود که ايا در هنگام ذکر نامشان مستحق اين ذکر هستند يا خير ولي اين را بدان که فقط افراد پاک هستند که هنگام بردن نامشان دل انسان به صلوات فرستادن تمايل پيدا مي کند واين صلوات فرستادن به معناي اين نيست که اين شخص پيامبر است اگر هنگام صلوات اسم او را هم در اين متن صلوات داخل کردن مي شو د ان حرفي که شمازديد در حالي که در هنگام صلوات فقط بر پيامبر و الش درود فرستاده ميشود نه به اين شخص که نامش برده ميشود والبته برخي از افراد درست کار و اولاد پيامبر از ال پيامبر محسوب مي شوددر پايان تشکر از شما به خاطر اين که انتقاد خود را نوشتيد وبه صورت عمومي هم ارسال کرديد من هم به همين خاطر عمومي ارسال مي کنم ...در پايان التماس دعا دارم ...منتظر نظر شما هستم
+ .. 
دمتون گرم
اين نظري که تو وبلاگ امير دادي خيلي باحال بود
اي ول

 <      1   2   3      >