• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : نجات دهنده بشريت چه پاداشي دارد؟
  • نظرات : 20 خصوصي ، 58 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جوا نويسنده به يك كاربر محترم 

    سوال:

    شيعه در ايام عادى و روزهاى معمول زندگى از پوشيدن لباس سياه پرهيز مىكند؛ اما در دهه اول محرم، آخر صفر، ايام شهادت اميرمؤمنان(ع) و فاطمه زهرا(س) و نظاير آن، جامه مشكى مىپوشد و در و ديوار و كوى و برزن را سياهپوش مىكند. فلسفه اين سياهپوشى چيست؟

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:

    قسمت اول جواب:

    قرآن و روايات، دوستى خاندان رسول اكرم(ص) را بر مسلمانان واجب كردهاند.

    شورى (42)، آيه :23؛ هود (11)، آيه 29؛ ميزان الحكمة، ج 2، ص 236.

    دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق كسى است كه شرط دوستى را - چنان كه بايد و شايد - به جاى آورد. يكى از مهمترين لوازم دوستى، همراهى و همدلى با دوستان در غمها و شادىها است. از اين رو، احاديث بر برپايى جشن و سرور در ايام شادى اهل بيت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان تأكيد ورزيدهاند.
    حضرت على(ع) مىفرمايد: شيعه و پيروان ما در شادى و حزن ما شركت دارند؛

    بحارالانوار، ج 44، ص 287.

    امام صادق(ع) نيز فرمود: «شيعتنا جزء منا خلقوا من فضل طينتنا، يسوؤهم ما يسوءُنا ما يسرّهم ما يسرُّنا...»

    ؛ طوسى، امالى، ص 305.

    «شيعيان ما پارهاى از خود ما بوده و از زيادى گل ما خلق شدهاند، آنچه ما را بدحال يا خوشحال مىسازد، آنان را بدحال و خوشحال مىگرداند
    اين وظيفه عقلانى و شرعى ايجاب مىكند كه در ايام عزادارى اهل بيت(ع) حزن و اندوه خود را در گفتار (اشك و آه و ناله و زارى)

    در اين خصوص نگا: چشمه فيض.،

    رفتار (كم خوردن و كم آشاميدن) طبق فرموده امام صادق(ع) به معاويه بن وهب: عزاداران سيدالشهداء(ع) در روز عاشورا از آب و غذا دورى جويند تا آنكه يك ساعت از وقت فضيلت نماز عصر بگذرد، آنگاه در حد لزوم به غذاى معمول صاحبان مصيبت، سدّ جوع و عطش كنند.(نگا: تاريخ النياحة الامام الشهيد الحسين بن على(ع)، سيد صالح شهرستانى، ج1، ص157-159) اين روايت بايد براى ما تأمل برانگيز باشد.،

    و حتى پوشاك (پوشيدن لباسى كه از حيث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف حكايتگر اندوه و ناراحتى است) آشكار سازيم؛اما چرا لباس و پوشش سياه؟
    رنگ سياه، از جهات گوناگون، آثار و خواص مختلف دارد و به اعتبار هر يك از اين خواص، در مورد يا مواردى خاص، به كار مىرود. رنگ سياه از جهتى رنگ پوشش است؛ يعنى سبب استتار و اختفا مىگردد و براى چنين هدفى به كار گرفته مىشود

    ؛ يوسفى، دكتر غلامحسين، يادداشتهايى در زمينه فرهنگ و تاريخ، ص272و273.

    از جهت ديگر، رنگ هيبت و تشخص است. به همين سبب، لباس رسمى شخصيتها سياه يا سرمهاى سير است. در نقلهاى تاريخى موارد فراوان مىتوان يافت كه براى نشان دادن هيبت و تشخص فرد، گروه، حكومت يا مسألهاى از اين رنگ استفاده شده است

    . در كتاب برهان قاطع در برابر واژه سياهپوش آمده است: «شب گرد و عسس و مير بازار و مير شب را گويند، و چاووش را نيز گفتهاند و آن كسى باشد كه پيشاپيش پادشاه دور باش گويد و اين جماعت در قديم به جهت هيبت و صلابت و سياست سياه مىپوشيدهاند،»(برهان قاطع، محمد حسين تبريزى، ص683) ابن اثير يكى از مورخان برجسته مىنويسد: ابومسلم خراسانى روزى خطبه خواند. مردى برخاست و پرسيد: اين علامت سياه كه بر تو مىبينم چيست؟ گفت: ابو زبير از جابر بن عبدالله انصارى روايت كرده است كه گفت: پيغمبر(ص) هنگام فتح مكه عمامه سياه بر سرداشت و اين لباس هيبت و لباس دولت است.»(ابن اثير، الكامل، ج9، ص114)
    يكى ديگر از خواص و آثار رنگ سياه، آن است كه اين رنگ به صورت طبيعى، رنگى حزن آور و دلگير و مناسب عزا و ماتم است. از همين رو، بسيارى از مردم جهان از اين رنگ براى اظهار اندوه در مرگ دوستان و عزيزان خود سود مىجويند. البته انتخاب رنگ سياه در ايام سوگوارى، علاوه بر نكته فوق، علتى منطقى - عاطفى نيز دارد. آنكه در ماتم عزيزان خويش جامه سياه مىپوشد و در و ديوار را سياهپوش مىكند، بااين عمل مىخواهد بگويد و بفهماند: عزيز از دست رفته، مايه روشنى چشم و فروغ ديدگانم بود و دفن پيكرش در دل خاك به سان افول ماه و خورشيد در چاه مغرب، پهنه حيات و زندگى را در چشمم تيره و تار ساخته و زمين و زمان را در سياهى و ظلمت فرو برده است.
    اين مطلب شواهد گوناگون دارد. حضرت زهرا(س) هشت روز پس از رحلت حضرت رسول(ص)، بر مزار آن حضرت فرياد برآورد: «اى پدر، تو رفتى و با رفتن تو دنيا روشنىهاى خويش را از ما برگرفت و نعمت و خوشىاش را از ما دريغ كرد. جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود[ولى اكنون با رفتن تو] روز روشن آن سياه گشته و تر و خشكش حكايت از شبهاى بس تاريك دارد... و حزن و اندوه، همواره، ملازم ما است...»

    بحارالانوار، ج 43، ص 174-180.
    فردوسى نيز، با اشاره به قتل سيامك توسط ديوان، مىگويد:
    چو آگه شد از مرگ فرزند، شاه

    از اندوه گيتى بر او شد سياه


    بنابراين، سياه پوشى به دليل رمز و رازى كه در اين رنگ نهفته است، رسمى طبيعى و سنتى منطقى براى نشان دادن حزن و اندوه بوده، ملل و اقوام گوناگون در ايام عزا از آن بهره جستهاند

    . براى مطالعه بيشتر ر.ك:
    الف. زندگى مسلمانان در قرون وسطى، دكتر على مظاهرى، ترجمه مرتضى راوندى، ص68و69؛

    ب. رنگ در تاريخ ايران، دكتر مريم ميراحمدى؛ فصلنامه مطالعات تاريخى، سال اول، ص 115 بهبعد؛
    پ. فرهنگ البسه مسلمانان، دُزى، ترجمه دكتر حسينعلى هررى، ص342-349.