• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : اهل بيت ..بصيرت ..دعا ..استجابت..قبولي عبادت
  • نظرات : 17 خصوصي ، 72 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 
    سوال:گاهي ميل شديدي به عبادت و ... در خود احساس مي كنم و گاهي هرگز و شايد اين امر موجب ترك نمازم نيز شود چگونه اين عادت را از خود برهانم تا بتوانم هميشه مشتاق عبادت خدا باشم؟

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاک راه فضيلت:

    اصل اين كه اين گونه اختلاف روحيه ها در انسان پديد آيد, امري طبيعي است . حضرت امير(ع ) مي فرمايند: «قلب انسان گاه رو به عبادات و اعمال خير مي كند و گاه به آنها پشت مي نمايد (داراي اقبال و ادبار است)». ولي اگر بي ميلي به عبادت و تهذيب نفس طولاني گردد، نشانگر بروز مشكلي در زواياي وجودي انسان است . بعضي از اين مشكلات عبارت است از:
    1- حب نفس و دوست داشتن بيش از حد خود.
    2- جاي گيري حب دنيا و زرق و برق آن در دل آدمي.
    3- استفاده از غذاهايي كه حلال نيستند.
    4- استفاده از غذاهايي كه پاك نيستند.
    5- تكرار گناه به حدي كه دل سياه گردد و شوق عبادت گرفته شود. كه با تفحص در نفس خود بايد علت را پيدا كرد و مداوا نمود. بي ميلي و بي رغبتي و عدم توجه در نماز معلول عوامل متعددي است از جمله :
    الف ) نشناختن نماز و اهميت و اسرار نهفته در آن.
    ب ) عدم شناخت و توجه كافي نسبت به معبود; يعني , همو كه در نماز با او سخن مي گوييم.
    ج ) اشتغال ذهن و فكر و انديشه و تعلق قلب به دنيا و مسائل مادي .
    براي حل اين مشكل راه هاي متعددي وجود دارد از جمله :
    1- دقت در انجام مقدمات نماز; مانند وضوي با معنويت انجام مستحباتي چون اذان اقامه و ...
    2- گزينش مكان مناسب و دوري از جاهاي شلوغ و پر سر و صدا و دوري از هرچه موجب انحراف از توجه به خداوند شود.
    3- گزينش وقت مناسب تا آن جا كه ممكن است اول وقت خواندن نماز.
    4- تا حد امكان در مسجد و با جماعت نماز خواندن (به ويژه در جماعاتي كه بعد معنوي بيشتري دارد).
    5- نماز را با اشتياق و با طمائنينه و با دقت در مفاهيم و معاني آن خواندن.
    6- عدم توجه به اطراف و اطرافيان؛ در حال ايستاده به مهر نگريستن و در ركوع به پايين پا و در تشهد به دامن خود نظر نمودن.
    7- تخليه دل از حب دنيا و امور دنيوي و آن را مالامال از عشق خداساختن .
    توضيح : ذهن انسان همواره متوجه چيزي است كه به آن عشق مي ورزد چنان كه عاشق آني از فكر معشوق خود بيرون نمي رود. اين كه ما در نمازهايمان همواره به فكر مسائل ديگر هستيم به خاطر تعلق شديد نفس به دنيا و حب آن است اما آن كه عاشق حق است در هر حال و كاري به ياد خداست به طوري كه گويي هميشه در نماز است.
    8- ضبط قوه خيال , توضيح : پرنده لجام گسيخته خيال چكاوكي است كه هر آن بر شاخساري مي نشيند. از اين رو هميشه افكار انسان به اين طرف و آن طرف متوجه است و قرار و آرامي ندارد اما اگر آدمي با دقت و هوشياري در كنترل آن بكوشد پس از چند صباحي رام و مطيع شده و به هر سو كه اراده کند متوجه مي گردد. بنابراين انسان بايد در نماز از اول با قاطعيت بنا گذارد كه تمام توجه خود را به سوي پروردگار معطوف دارد و هرگاه طاير خيال از چنگ او گريخت بلافاصله آن را به همان جهت برگرداند. اگر چندين مرتبه در ايام متوالي چنين كند كم كم ذهنش عادت خواهد نمود.
    9- توجه به عظمت و هيبت پروردگار و فقر وفاقه خود. بديهي است اگر آدمي بداند با چه بزرگي روبه روست و خود در مقابل او هيچ بلكه عين احتياج و فقر و فاقه است با تمام وجود و ذهن و انديشه خاضع مي گردد.
    10- مطالعه پيرامون كيفيت نمازهاي اهل بيت (ع ) همچنين مطالعه كتاب هايي چون «آداب الصلوه يا پرواز در ملكوت»، امام خميني و «اسرارالصلوه»، ميرزا جواد ملكي تبريزي بسيار نافع است.
    11- تميز بودن بدن و لباس مسواك زدن دندان و خالي بودن معده در هنگام نماز نيز از مستحبات و موجب حضور بيشتر قلب است.