• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : اهل بيت ..بصيرت ..دعا ..استجابت..قبولي عبادت
  • نظرات : 17 خصوصي ، 72 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 

    سوال:چرا انسان با وجود سعي و تلاشي كه براي رسيدن به هدفش مي كند و با وجود توكل بر خداوند باز به آن هدف و موفقيتي كه در نظر دارد نمي رسد و طبيعتا دچار ياس و نااميدي مي شود

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:

    توكل» از ماده «وكالت» به معناي انتخاب وكيل و اعتماد بر ديگري است. هر قدر وكيل توانايي و آگاهي بيشتري داشته باشد، شخص موكل احساس آرامش بيشتري مي كند و چون علم خدا بي پايان و توانايي اش نامحدود است اگر انسان بر او توكل كند آرامش فوق العاده اي احساس مي كند، در برابر مشكلات و حوادث مقاوم مي شود و از دشمنان نيرومند و خطرناك نمي هراسد. در سختي ها به بن بست نمي رسد و پيوسته راه خود را به سوي هدف ادامه مي دهد.
    انساني كه بر خدا توكل دارد هرگز احساس حقارت و ضعف نمي كند بلكه به اتكاي لطف خدا و علم و قدرت بي پايان او خود را فاتح و پيروز مي بيند و حتي شكست هاي مقطعي او را نااميد نمي سازد. هرگاه توكل به مفهوم صحيح كلمه در جان انسان پياده شود به يقين اميد آفرين، نيروبخش و باعث تقويت اراده و تحكيم مقاومت و پايمردي است. البته معناي توكل اين نيست كه انسان دست از تلاش و كوشش بردارد بلكه بايد تا آن جا كه توان دارد تلاش كند و منزلگاه ها را يكي پس از ديگري بپيمايد، اما آنچه از توان او بيرون است به خدا واگذارد و از الطاف او مدد بگيرد. پس حقيقت توكل كه در شرع مقدس اسلام آمده همان اعتماد قلبي در تمام كارها بر خدا و صرف نظر كردن از غير او است و اين منافاتي با تحصيل اسباب ندارد، مشروط بر اين كه اسباب را در سرنوشت خود اصل اساسي نشمرد
    .
    در حديثي پيامبر اكرم(ص) از جبرئيل(ع) مي پرسد: توكل بر خداوند بزرگ چيست؟ عرض كرد: آگاهي از اين كه مخلوق نمي تواند سود و زياني برساند و يا چيزي ببخشد و يا مانع بخشيدن شود و نيز مأيوس شدن از خلق (و اميدواري به خدا
    ).
    توكل داراي آثار زير است
    :
    1-نخستين اثري كه در يك انسان متوكل به وجود مي آيد، مسأله اعتماد به نفس و ايستادگي و مقاومت در برابر مشكلات است، چون كار خود را به خداي قادر عالم و عزيز مقتدري كه همه مشكلات برايش سهل و آسان است واگذار نموده است، پس احساس تنهايي و ضعف نمي كند
    .
    2- توكل بسياري از صفات زشت اخلاقي مانند حرص و حسد و دنياپرستي و بخل و تنگ نظري را از انسان دور مي سازد چون وقتي تكيه گاه انسان خداوند قادر مطلق باشد جايي براي اين اوصاف رذيله باقي نمي ماند
    .
    3- توكل بر خداوند نور اميد در دل مي افروزد و به خاطر آن توان و استعداد انسان شكوفا مي گردد، خستگي بر او چيره نمي گردد و در همه حال احساس آرامش مي كند، لذا امير مؤمنان(ع) در سخن كوتاه و پرمعنايي مي فرمايد: «ليس لمتوكل عناء؛ كسي كه توكل بر خدا دارد، رنج و خستگي ندارد
    ».
    4- توكل بر خدا بر هوش و قدرت تفكر مي افزايد و روشن بيني خاصي به انسان مي دهد زيرا قطع نظر از بركات معنوي اين فضيلت اخلاقي، توكل، سبب مي شود انسان در برابر مشكلات دستپاچه و وحشتزده نگردد و قدرت بر تصميم گيري را حفظ كند و نزديكترين راه درمان و حل مشكل را بيابد. پس هدف از توكل و ثمره آن تنها رسيدن به مقصد و هدف نيست تا اگر كسي با توكل به هدفش نرسيد نا اميد و مأيوس گردد، بلكه توكل ثمرات و فوايد فراواني براي انسان متوكل دارد
    .
    در نتيجه چون هر چيزي در اين عالم مستند به ذات پاك خداوند است و او سرچشمه هستي است و تأثير هر عاملي به فرمان اوست، پس بايد تنها به او تكيه كرد و امور را به او واگذار نمود و در عين حال كه از همه اسباب استفاده مي كنيم و نهايت كوشش و تلاش خود را به كار مي گيريم ولي به اسباب استقلال نمي دهيم بلكه اسباب را مسخر فرمان و اراده الهي و تحت فرمان او مي دانيم
    .
    اما اين كه چرا گاهي انسان نهايت توكل را بر خداوند دارد ولي رسيدن به هدف به تأخير مي افتد و يا موفق به دستيابي به آن نمي گردد بايد گفت، انسان از مصالح امور آگاه نيست، هر چيز حسابي دارد و هر كار زماني را مي طلبد و هر پديده اي در ظرف زماني ويژه خود مطلوب است و گاه مصلحت در اين است كه رسيدن به هدف و نتيجه به تأخير افتد، بنابراين شتابزدگي در اين امور روا نيست. خداوند متعال در سوره طلاق آيه 3 مي فرمايد: «و من يتوكل علي الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لكل شيء قدرا؛
    هر كس بر خداوند توكل كند، خدا كار او را سامان مي بخشد، خدا فرمان خود را به انجام مي رساند و براي هر چيز اندازه اي قرار داده است».
    جمله «قد جعل الله لكل شيء قدرا» ممكن است پاسخ به سؤال شما باشد كه چرا گاهي با وجود توكل، به هدف نمي رسيم، يعني خداوند كارش بي حساب و به دور از سنجش نمي باشد و براي هر كاري ظرف زماني و مكاني و حساب و كتاب خاصي قرار داده است و مصلحت آن است كه در آن ظرف خاص تحقق يابد
    .
    يعقوب پيامبر(ع) هنگامي كه فرزندانش را به خاطر قحطي و تنگناي شديد براي آوردن آذوقه به سرزمين مصر فرستاد تا از عزيز مصر كمك بطلبند، به فرموده قرآن كريم در سوره مباركه يوسف به آنها چنين سفارش كرد: «و قال يا بني لا تدخلوا من باب واحد وادخلوا من ابواب متفرقه؛
    اي فرزندانم! همگي از يك دروازه وارد نشويد بلكه از درهاي متفرق وارد شويد (مبادا يك جمعيت غير بومي در مصر باعث تحريك احساسات مردم شود و به آنها آسيبي برسانند)» (يوسف، آيه 67).
    سپس افزود: «و ما اغني عنكم من الله من شيء ان الحكم الا لله عليه توكلت و عليه فليتوكل المتوكلون؛ من با اين دستور نمي توانم حادثه اي را كه از سوي خدا مقرر شده است از شما برطرف سازم، حكم و فرمان ويژه خداوند است، بر او توكل كردم و همه توكل كنندگان بايد بر او توكل كنند» (يوسف ، آيه 76).
    يعني با اين كه حضرت يعقوب(ع) دستورهاي لازم را براي پيشگيري از حوادث قابل اجتناب به فرزندان خود داد، ولي تأكيد كرد كه من با اين دستورها نمي توانم جلو هر حادثه اي را بگيرم و در برابر همه مشكلات تدبيري بينديشم، بلكه ما بايد آنچه در توان داريم انجام دهيم و در بقيه بر خدا توكل كنيم و كار را به دست او بسپاريم، چون همه چيز به فرمان او است و در برابر اراده الهي از ديگري كاري ساخته نيست