• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : شيعيان ثروتمند ترين مردم جهان هستند
  • نظرات : 31 خصوصي ، 73 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    در صحرا ميوه کم بود . خداوند يکي از پيامبران را فراخواند و گفت :
    « هر کس در روز تنها مي تواند يک ميوه بخورد .»
    اين قانون نسل ها برقرار بود ، و محيط زيست آن منطقه حفظ شد .
    دانه هاي ميوه بر زمين افتاد و درختان جديد روييد . مدتي بعد ،‌ آن جا منطقه ي
    حاصل خيزي شد و حسادت شهر هاي اطراف را بر انگيخت . اما هنوز هم مردم
    هر روز فقط يک ميوه مي خوردند و به دستوري که پيامبر باستاني به اجدادشان
    داده بود ، وفادار بودند . اما علاوه بر آن نمي گذاشتند اهالي شهر ها و روستاهاي
    همسايه هم از ميوه ها استفاده کنند . اين فقط باعث مي شد که ميوه ها روي
    زمين بريزند و بپوسند .. خداوند پيامبر ديگري را فراخواند و گفت :« بگذاريد
    هرچه ميوه مي خواهند بخورند و ميوه ها رابا همسايگان خود قسمت کنند.»
    پيامبر با پيام تازه به شهر آمد .اما سنگسارش کردند،چرا که آن رسم قديمي ،
    در جسم و روح مردم ريشه دوانيده بود ونمي شد راحت تغييرش داد .کم کم
    جوانان آن منطقه از خود مي پرسيدند اين رسم بدوي از کجا آ مده. اما نمي شد
    رسوم بسيار کهن را زير سؤال برد ،بنابراين تصميم گرفتند مذهب شان را
    رها کنند .بدين ترتيب ،مي توانستند هر چه مي خواهند ،بخورند و بقيه را به
    نيازمندان بدهد .تنها کساني که خود را قديس مي دانستند ،به آيين قديمي وفادار ماندند .
    اما در حقيقت ،آن ها نمي فهميدند که دنيا عوض شده و بايد همراه با دنيا تغيير کنند.


    بر گرفته از کتاب: "پدران، فرزندان، نوه ها"(پائولو کوئليو)