• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : شيعيان ثروتمند ترين مردم جهان هستند
  • نظرات : 31 خصوصي ، 73 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 

    سوال:اگر همه بندگاه به بهشت مي روند چرا كارهاي خوب انجام دهيم و يا اصلا چرا ايمان داشته باشيم ؟

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت :

    قسمت اول جواب:

    مردم در قيامت چند دسته هستند:
    دسته بندى اول: پس از اينكه همه بندگان در صحنه قيامت حاضر مىشوند، در آن صحنه مردم به دو گروه مشخص تقسيم مىشوند:
    «وجوه يومئذ ناضرة إلى ربها ناظرة و وجوه يومئذ باسرة تظن أن يفعل بها فاقرة»؛(1) «صورتهايى شاداب و مسرور است و به پروردگارش مىنگرد و صورتهايى عبوس و در هم كشيده است زيرا مىداند عذابى در پيش دارد كه پشت را در هم مىشكند
    ».
    دسته بندى دوم: در كنار اين تقسيمبندى كلى، مردم در قيامت به دستههاى جزئىترى تقسيم مىشود و آن تقسيم مردم به اصحاب شمال و اصحاب يمين و سابقون است
    :
    «و كنتم أزواجاً ثلاثة فأصحاب الميمنة ما أصحاب الميمنة و أصحاب المشئمة ما أصحاب المشئمة و السابقون السابقون أولئك المقربون»؛(2) «و شما سه گروه خواهيد بود [نخست] سعادتمنداان و خجستگانند، چه سعادتمندان و خجستگانى و گروه ديگر شقاوتمندان و شومانند. چه شقاوتمندانى و شومانى! و (سومين گروه) پيشگامان پيشگامند آنها مقربانند
    ».
    در اين نگاه «مخلصين» همان «سابقون» هستند و اصحاب شمال همان گروهىاند كه با گناهان خود، خود را از محضر حق دور كردهاند. اما اصحاب يمين، مؤمنان اهل نجاتاند
    .
    دسته بندى سوم: 1. بهشتيان، 2. جهنميان، 3. مخلطون، 4. مرجون لأمر الله، 5. مستضعفان فكرى و 6. اصحاب اعراف
    .
    امام صادقعليه السلام با استناد به آيات قرآن، اين شش گروه را چنين معرفى مىفرمايند
    :
    «الناس على ستة أصناف
    .
    قال قلت أ تأذن لى أن أكتبها؟ قال نعم
    .
    قلت ما أكتب؟ قال اكتب أهل الوعيد من أهل الجنة و أهل النار
    .
    و اكتب «و آخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاً صالحاً و آخر سيئاً»(3) قال قلت من هؤلاء قال وحشي منهم
    .
    قال و اكتب «و آخرون مرجون لأمر الله إما يعذبهم و إما يتوب عليهم»(4
    ).
    قال و اكتب «إلا المستضعفين من الرجال و النساء و الولدان لا يستطيعون حيلة و لا يهتدون سبيلاً»(5) لا يستطيعون حيلة إلى الكفر و لا يهتدون سبيلاً إلى الإيمان «فأولئك عسى الله أن يعفو عنهم»(6
    ).
    قال و اكتب أصحاب الأعراف(7). قال قلت و ما أصحاب الأعراف؟ قال قوم استوت حسناتهم و سيئاتهم فإن أدخلهم النار فبذنوبهم و إن أدخلهم الجنة فبرحمته»(8)؛

    «مردم به شش گروهاند؛ راوى مىگويد: عرض كردم: اجازه مىفرماييد تا آن را يادداشت كنم؟ فرمود: آرى. عرض كردم: چه بنويسم؟
    فرمود: بنويس، [دو گروه] اهل نويدند: از اهل بهشت و اهل آتش.
    بنويس. «گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف كردهاند و كار خوب و بد را با هم آميختهاند. عرض كردم: آنها چه كسانىاند؟ فرمود: وحشى(9) از اين گروه است
    .
    فرمود: بنويس. گروهى ديگر به فرمان خداوند واگذار شدهاند [و كارشان با خدا است] يا آنان را مجازات مىكند يا توبه آنان را مىپذيرد
    .
    فرمود: بنويس. گروه ديگر مستضعفان فكرىاند كه قرآن بدانها اشاره دارد؛ مگر آن دسته از مردان و زنان و كودكانى كه به راستى مستضعف باشند و نه چارهاى دارند و نه راهى مىيابند (يعنى، نه چارهاى به كفر دارند و نه راهى به ايمان دارند)؛ ممكن است خداوند آنها را عفو فرمايد
    .
    فرمود: بنويس. گروه ديگر، اصحاب اعرافاند. عرض كردم: اصحاب اعراف به چه معنا است؟ فرمودند: گروهى كه خوبىها و بدىهاىشان يكسان است؛ اگر آنها را به آتش وارد كند، به دليل گناهانشان است و اگر به بهشت ببرد، به دليل رحمت [بى پايانش ]است
    ».
    با توجه به اين دسته بندىها - به ويژه دسته بندى سوم - به نظر مىرسد كه مواقف ميزان و حساب براى «متوسطين» مردم است؛ زيرا بجز مؤمنان متوسط - كه پس از سير خود در نهايت به بهشت مىروند - مؤمنان اديان ديگر - كه حق به آنها نرسيده و در دين خود پابرجا بودهاند - يا اهل كتاب و كافران و مشركان كه روحيه استكبار نداشتند و جز سران كفر و نفاق نبودهاند و در جهنم - به فضل الهى - تا ابد نيستند؛ بايد اين مواقف را طى كنند تا در نهايت به جايگاه اصلى خود - بهشت يا جهنم - برسند. بهشتيان در بهشت جاودان مىمانند؛ اما جهنميان به دو گروه تقسيم مىشوند: برخى تا ابد در جهنم مىمانند و آنها سران كفر و شرك و نفاق و داراى روحيه استكبارىاند كه هيچ اميد اصلاحى بر آنان نمىرود. اما ديگران، پس از طى مراحل اصلاح و پيدا كردن لياقت حضور در محضر الهى، به بهشت جاودان وارد مىشوند
    .
    آرى روايات اهل بيت عصمت و طهارت را بايد با خود روايات سنجيد و تفسير كرد و ظاهراً تفسير روايت امام سجادعليه السلام به اين است كه سران شرك و مشركان مستكبر، مستقيماً و بدون طى كردن مواقف حشر در آتش دوزخ گرفتار مىشوند
    .

    اما درباره توصيف بهشت و راههاى ورود به آن بايد دانست
    :
    يكم. از نظر قرآن كريم و روايات اسلامى، همان طورى كه اهل جهنم به تناسب بدىهاىشان سختى و عذابشان گوناگون است؛ اهل بهشت نيز به فراخور اعمالشان داراى درجات و كمالات مختلفاند. از اين رو بهشت داراى مراتب و درجات متفاوت است: «فأولئك لهم الدرجات العلى»؛ «اهل ايمان و عمل صالح داراى درجات عالى هستند».(10) «والآخره اكبر درجات»؛ «درجات آخرت و برترىهايش از اين هم بيشتر است».(11
    )
    دوم. با عنايت به مطلب نخست، در بهشت نعمتهاى گوناگونى وجود دارد كه اهل ايمان و عمل صالح از آن بهرهمند مىشوند. اما برترين و بهترين لذتها، محبت و خشنودى خداوند متعال است. و به تعبير ديگر هيچ لذتى در بهشت به درجه خشنودى و محبت الهى براى انسان بهشتى شادى بخش نيست و حتى لذتهاى ديگر در پرتو اين لذت ارزشمند مىنمايد. قرآن در آيات متعددى بدان اشاره مىكند كه در اينجا به ذكر يك آيه مىپردازيم
    :