سوال:نظر اسلام در مورد غريزة جنسي چيست؟
نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:
اسلام به طور اصولي با سركوب نيازهاي طبيعي و مشروع انسان و از جمله غريزه جنسي، به شدّت مخالف است. قرآن كريم ميفرمايد: «از نشانههاي او اين است كه از نوع خودتان همسراني براي شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستي و رحمت نهاد. آري در اين نعمت، براي مردمي كه ميانديشند، قطعا نشانههايي است». روم، آية 21 در اين آيه خداوند از محبت همسري به عنوان نعمت و يكي از نشانههاي حكمت الهي ياد ميكند. پيامبر اكرم(ص) باتوجه به وجود انديشه رهبانيت در اديان گذشته ـ و شايد تا حدودي سرايت آن به برخي از مسلمانان ـ به شدت با اين نگرش به مبارزه برخاسته، فرمودند: «خداوند مرا براي رهبانيت و رياضت نفرستاده است؛ بلكه مرا براي شريعتي آسان و با گذشت مبعوث كرده است».با توجه به اين مطلب، بطلان و نادرستي رهبانيت و سركوب غريزة جنسي، از ديدگاه اسلام آشكارتر از آن است كه شرح بيشتري را بطلبد.آزادي جنسيطرفداران آزادي گستردة جنسي به چند مطلب معتقدند:1. ارضاي انواع غرايز، موجب سعادت آدمي است و تمامي بيماريها و آشفتگيهاي رواني، ناشي از عدم ارضاي آنها است!! براي مثال فرويد، روانشناس و روانكاو مشهور اطريشي، با تكيه بر روان ناخود آگاه آدمي، معتقد است همه بيماريهاي رواني، در نتيجه واپس زدن و سركوب غريزه جنسي است و حتي عشق مادري و محبت فرزندي و برادري، رفاقت و دوستي و احساسات مذهبي و هنري، همه برخاسته از غريزة جنسي است. نگ: فيليسين شاله، فرويد و فرويديسم، ترجمه اسحاق وكيلي 2. ايجاد هر گونه منع و محدوديت در مقابل غريزة جنسي، موجب شعله ورتر شدن آن و حرص بيشتر انسان نسبت به آن ميگردد. 3. بهرهوري از غريزة جنسي، بايد از هر گونه قيد و بندي آزاد باشد و لذا بايد با رفع هر گونه مانع وايجاد كمونيسم جنسي، با تحريك و ترويج غريزة جنسي، مانع بيماريهاي رواني و حرص ورزي مردم در اين زمينه شد.اما در مقام بررسي و نقد اين ادعاها، گفتني است: درست است كه سركوب و ايجاد محدوديتهاي شديدي كه موجب عدم بهرهوري كافي از غريزة جنسي شود، ميتواند موجب بروز برخي آشفتگيها و امراض رواني شود؛ اما اين ادعا كه همه بيمارهاي رواني ناشي از اين امر است، دليلي ندارد!! بلكه وجود گستردة آشفتگيها و بيماريهاي جسماني در افرادي كه در ارضاي غريزه جنسي خود محدويتي ندارند، دليلي بر بطلان آن است. از طرفي، اسلام به هيچ روي با سركوبي غريزه جنسي موافق نيست؛ بلكه آن را ضد ارزش ميداند. انسان به دليل فطرت كمال جويي مطلق خود، ظرفيت تنوعطلبي و سيري ناپذيري دارد كه لذتجويي انسان، يكي از مصاديق آن است. اگر اين ميل دروني انسان به سوي غرايز مختلف ـ از جمله غريزة جنسي ـ هدايت شود، هرگز از برخورداري و بهره وري جنسي احساس سيري و بينيازي نخواهد كرد و اين امر عواقب بسيار زشت و خطرناكي ـ از جمله انحراف جنسي و تجاوز ـ را در پي دارد. به همين جهت با آموزش و تبيين منطقي محدويتهاي لازم، بايد اين حساسيتها و حرص و ولع انسان را از بين برد.ديدگاه اسلامتا اينجا روشن شد كه اسلام نه با رهبانيت و سركوب غريزه جنسي موافق است و نه با آزادي گسترده و بهرهوري لجام گسيخته و ليبراليسم جنسي. سياست راهبردي اسلام نسبت به غريزه جنسي، بهرهوري هدايت يافته و مهار شده است. بنابراين، اسلام در اين مورد ـ همانند بسياري از موارد ديگرـ آدمي را به اعتدال و ميانه روي در استفاده از غريزه جنسي فرا ميخواند و افراط و تفريط در بهرهوري از غريزة جنسي را نشانة جهالت و ناداني انسان ميداند. اما تدابير عملي اسلام در بهره وري حكيمانه از غريزه جنسي را ميتوان در دو دسته جاي داد:1. تدابير هدايتگرانه؛ شاخصترين اين تدابير، سه چيز است: تقديس ازدواج دائم، تجويز تعدد زوجات و تجويز ازدواج موقت. از جمله تعاليم انكارناپذير اسلام ـ كه همواره شيعه بر آن اصرار ورزيده ـ مشروعيت ازدواج موقت است؛ يعني، اسلام براي ارضاي غريزه جنسي، تنها به الگوي ازدواج دائم اكتفا نكرده است؛ بلكه هر گاه فردي نتواند به هر دليلي ـ از جمله هزينههاي مالي، وضعيت شغلي و تحصيلي و... ـ از همسر دائم برخوردار گردد، اسلام الگوي ديگري از بهرهوري جنسي را با عنوان «ازدواج موقت» پيشنهاد و تجويز كرده است. بدين ترتيب، از بروز بسياري انحرافات جنسي پيشگيري ميكند. بنابراين در مشروعيت ازدواج موقت حرفي نيست؛ اما در مقبوليت آن ـ به دليل ذهنيتهاي بدي كه در جامعه وجود دارد و نيز به دليل سوء استفاده برخي ـ احتياج به كار فرهنگي زيادي هست تا هم آن ذهنيتهاي بد از بين برود و هم جلوي سوء استفاده عدهاي گرفته شود. بنابراين مخالفت با قانوني شدن ازدواج موقت، عين جهالت و بيخبري است.2. دستورهاي بازدارنده؛ شامل مجموعهاي از احكام فقهي و اخلاقي درباره روابط زن و مرد، و پيشبيني برخي مجازاتها در اين باره است .در مورد شرايط کنوني جامعه وچگونگي کنترل اين غريزه گفتني است: هر چند مسائل اقتصادي در ايجاد اين شرايط نقش دارد؛ اما بخش مهمي از مشكلات، فرهنگي و ناشي از بيتوجهي به دستورهاي اسلام است. در وضعيت كنوني، به نظر ما توجه به امور زير تا حدي كار ساز است:الف. جلوگيري از خيالات و انديشههاي باطل جنسي و منحرف كردن آنها با مطالعه روزنامه، كتاب، مجله و گفتن ذكر و كارهايي از اين دست.ب. ايجاد حريمهاي خاص ميان افراد نامحرم؛ بارزترين تدابير اسلام در اين باره بدين قرار است: 1. منع نگاه شهوتانگيز به نامحرم؛ 2. وجوب پوشش و عدم تجمل و خودنمايي؛ 3. منع تماسهاي فيزيكي با نامحرم؛ 4. عدم گفتوگوي شهوتانگيز با نامحرم؛ 5. پرهيز از استعمال بوهاي خوش براي نامحرم؛ 6. خلوت نكردن با نامحرم. ج. گوش نكردن به موسيقيهاي تحريك كننده جنسي؛ چرا كه اين گونه موسيقيها موجب ميل و اشتهاي سيري ناپذير و نامعقول غريزه جنسي و در واقع ايجاد نوعي جنون جنسي ميشود.د. توصيه به عفت و حياي جنسي؛ چرا كه نقش عفت و حيا در پيشگيري از گناه و انحراف جنسي بسيار كار آمد است.هـ . ازدواج دائم؛ به تأخير انداختن ازدواج براي كساني كه آماده ازدواج هستند، باعث به وجود آمدن مشكلاتي براي خود آنها و نيز جامعه ميشود. پس گاهي ازدواج كردن براي افراد، واجب و ضروري ميشود و آن زماني است كه آنها قادر به حفظ دل و ديده خود از گناه نباشند. پرهيز از تشريفات دست و پاگير، ازدواج را آسان ميكند و نيز به آنان اميد ميدهد كه مسئله فقر را مطرح نكنند؛ زيرا با اتخاذ شيوه صحيح و منطقي در زندگي، اين مشكل به راحتي قابل حل است.بنابراين، در مرحله اول، توصيه به ازدواج ساده و بدون تشريفات است. در مرحله دوم، كسي كه امكانات ازدواج براي او فراهم نيست، ميتواند با انتخاب همسر و اجراي صيغه عقد، ازدواج را به تأخير بيندازد و مدتي را به صورت نامزد باقي بماند، و در مرحله سوم، در صورت نبود امكانات ازدواج، دستور قرآن عفاف و عفت نفس است: ميفرمايد: « وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحًا حَتّى يُغْنِيَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ »؛ «و كساني كه امكاني براي ازدواج نمييابند، بايد پاكدامني پيشه كنند تا خداوند از فضل خود، آنها را بينياز گرداند». نور(24)، آية 33 بنابراين، براي حل مشكل ازدواج، بايد هم مشكلات فرهنگي و هم مشكلات اقتصادي ـ از قبيل مشكل مسكن، اشتغال و... ـ را حل كرد و اين هم نياز به جهاد و برنامهريزي همه جانبة دراز مدت و كوتاه مدت دار