• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : مهر كدامين معشوق در پيشاني ماست؟
  • نظرات : 10 خصوصي ، 119 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 

    سوال:چرا خداوند بعضى از افراد را ناقص الخلقه مي آفريند؟


    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:

    تفاوت در كيفيت خلقت انسانها نتيجه ولازمه حتمى نظاممندى و قانونمندى جهان هستى است. يعنى:
    1- نظام خلقت نظام علت و معلول است و هيچ معلولى بدون علت به وجود آمدنى نيست وتخلف هيچ معلولى از علت تامهاش ممكن نيست (اصل ضرورت على
    ).
    2- رابطه علت و معلول داراى مكانيسم و ارگانيسم معين است و هرچى به هرچى نيست
    .
    يعنى چنان نيست كه از هر علتى هر معلولى قابل ايجاد باشد به تعبير ديگر هر علت معينى معلول معينى دارد. مثلا از علف خوردن گوسفند بوعلى سينا درست نمىشود و آمريكايىها هم به خاطر قهوه خوردن به كره ماه نرفتند (اصل سنخيت علت و معلول). اگر دو اصل فوق با ژرفكاوى دقيق فلسفى مورد بررسى قرار گيرد مشخص خواهد شد كه مثلا بينا يا نابينا تولد يافتن يك فرد لازمهء مجموعه عللى است كه در به وجود آوردن وى دست داشتهاند. در اين امور عوامل بسيار متعددى دخيلند حتى كيفيت آميزش والدين، زمان، مكان، روحيات و حالات روانى، وضعيت جسمى، نوع و مقدار غذاهايى كه مصرف كردهاند و ... . هريك به سهم خود نقشى در كيفيت تكوين جنين ايفا مىكنند. دراين جا ممكن است پرسش شود كه آيا خداوند نمىتواند باتفاوت چشمگيرى كه همه اين عوامل دارند تأثير همه را يكسان سازد؟ پاسخ آن است كه چنين چيزى سر از تناقض درمىآورد. زيرا لازمه آن اين است كه علت پديدهاى باشد و تاءثير نكند وعلت بودن و تاثير نكردن تناقض آميز (Contradictory Self) است ويا معلولى بدون علت پديدآيد و لازمه آن اين است كه كل طرح نظام آفرينش به هم بخورد. زيرا دراين صورت پديدآمدن هر چيز از هر امر نامربوطى محتمل مىشود و آن گاه است كه از علف خوردن بز بايد ابوعلى سينا پديد آيد
    !!
    براى آگاهى بيشتر ر . ك: «عدل الهى» شهيد مطهرى بحث راز تفاوتها
    .
    پيدايش افراد ناقص الخلقه علاوه بر مسأله امتحان و آزمايش تابع نظام ضرورى علت و معلولى است كه نظامى ذاتى و تكوينى است و تخلف ناپذير است، ضمن آنكه آزمايشى نيز براى خود فرزند و والدين مىباشد؛ هم چنان كه فرزند سالم نيز امتحان و آزمايش است. در اين روند نيز به كودك ظلمى نشده است؛ زيرا همه انسانها در اين دنيا در بوته آزمايشند، به اين معنا كه خداوند به هر يك ابزارهايى جهت تلاش و عمل براى تكامل نهايى عطا فرموده و اين دنيا را مقدمهاى براى رسيدن به سعادت جاودانى قرار داده است و در محاسبه قيامت، كنشهاى هر كس را به تناسب امكانات، ابزارها و نعمتهايى كه در دنيا عطا فرموده خواهد سنجيد و نسبت به محروميتها و دشوارىهايى كه شخص در اين جهان تحمل نموده و نسبت به آن شكر و صبورى پيشه كرده است، درجات عظيمى عطا خواهد نمود، به گونهاى كه ديگران آرزو خواهند كرد كه: اى كاش در دنيا آن دشوارىها، ناملايمات و محروميتها را مىكشيديم و اكنون از ثمرات شيرينش بهرهمند مىشديم.

    بنابراين هدف از آفرينش انسان، تکاملي است در اين بعد و تکامل انسان در بعد مادي و امور مربوط به جسم وسيله براي ارتقاء و تکامل معنوي روحي انسان است.
    وقتي انسان را با اين ديد مطالعه کنيم و در نظر بگيريم، بايد ببينيم آيا انسانها در بهرهگيري از امکانات خويش براي سعادت و تکامل روحي خويش مساوي هستند يا خير؟ ترديدي نيست که از اين لحاظ مساوي هستند. زيرا انسان در هر شرائطي باشد مکلف است و با انجام تکاليف و وظايفي که در همان شرائط دارد ميتواند مراحل کمال روحي را بپيمايد و نقص عضو نميتواند مانع اين راه شود. مگر بگونهاي باشد که اصلاً تکليف متوجه او نباشد مانند کسي که ديوانه است و آفرينش چنين موجودي هم برخلاف حکمت و عدل نيست زيرا اساساً افاضهي وجود، خير و احسان است و چون اين جهان، جهان مادي است و مشيت الهي بر اين است که علل و عوامل مادي در اين جهان در جريان باشد اين نواقص لازمهي آن است و طبعاً به وجود ميآيد و ما وقتي در اين مسئله به قضاوت مينشينيم با توجه به ايدئولوژي اسلامي و ديدي که از اسلام داريم مطالعه ميکنيم و به کساني که به مسائل متافيزيکي عقيده ندارند کاري نداريم که آنها از اساس در اشتباه ميباشند
    .
    در اين زمينه به جزوهي عدالت که ارسال ميشود نيز توجه فرمائيد
    .