قسمت دوم پاسخ:
ب) گشودن دريچة آزادي: اسلام، تمهيداتي ديگر براي آزادي بردگان انديشيده است، از جمله: ـ آزادي اسير را يكي از كفارات قرار داده است(8) ـ با ازدواج زني كه برده است با يك انسان آزاد و بچهدار شدن آن زن، فروش آن زن ممنوع ميشود تا از سهمية ارث فرزند آزاد شود.(9) ـ در زكات براي خريد برده و آزاد كردن آن سهمي قرار داده شد. كه بدين ترتيب يك بودجة دايمي براي اين كار از بيت المال در نظر گرفته شده است كه تا آزادي كامل همة بردگان ادامه خواهد يافت.(10) ـ آزادي بردگان يكي از عبادات شمرده شده و بزرگان در اين زمينه پيش قدم بودهاند تا آنجا كه گفته شده حضرت عليبنابيطالببا دسترنج خود هزار بنده را آزاد كرد.(11) ـ هر كس سهم خود از بردة مشترك را آزاد كند، سهم شريك ديگر به طور قهري آزاد ميشود.(12) ـ هرگاه كسي مالك يكي از پدر، مادر، اجداد، فرزندان، عمو، عمّه، دايي، خاله، برادر، خواهر، برادرزاده و يا خواهرزادة خود شود، آنها فوراً آزاد ميشوند.(13) ـ در برخي موارد، اگر صاحب بَرده نسبت به بردهاش مجازاتهاي سختي انجام دهد، آن برده خود به خود آزاد خواهد شد.(14 ) و... ج) احياي شخصيت بردگان: در دوراني كه بناست بردگان بتدريج آزاد شوند; دين مبين اسلام براي اِحياي حقوق آنان اقدامات وسيعي كرده است; به طوري كه هيچ فرقي بين بردگان و آزادها قرار نميدهد; جزء به تقوا و پرهيزكاري; لذا به بردگان اجازه ميدهد همه گونه پُستهاي اجتماعي را عهدهدار شوند و از فرماندهي گرفته تا پستهاي حساس ديگر كه به عنوان نمونه سلمان، بلال و قنبر را ميتوان نام برد.(15) د) رفتار انساني با بردگان، در اسلام دستورهاي زيادي در مورد مدارا با بردگان آمده است از جمله:ـ پيامبر(ص) فرمود: جبرئيل آن قدر براي آزادي برده سفارش كرد كه من فكر كردم براي آزادي برده مهلت معيني مقرر گرديد.(16) رواياتي داريم كه در مورد بردگان، أجل هفت سال را مطرح كردهاند و فرمودهاند: بعد از هفت سال برده را از كار معاف و او را آزاد كنيد.(17) حضرت امام صادقميفرمود: هرگاه پدرم به غلامش دستوري ميداد و ملاحظه ميكرد كه آن كار، سخت است خودش بسم الله ميگفت و كمك ميكرد.(18) خوشرفتاري نسبت به بردگان در اين دوران انتقالي، به حدي است كه حتي بيگانگان نيز روي آن تمجيد كردهاند; به عنوان نمونه، جرجي زيدان ميگويد: اسلام نسبت به بردگان فوقالعاده مهربان است و پيامبر اين دين در مورد بردگان سفارش بسيار نموده است; به عنوان مثال: "كاري كه برده تاب آن را ندارد به او واگذار نكنيد" يا "هرچه خودتان ميخوريد به او بدهيد"(19) پي نوشت ها:1) ر.ك: الميزان، علامه طباطبايي، ترجمة موسوي همداني، ج 6، ص 538، نشر رجا.2) الميزان، علامه طباطبايي، ترجمه موسوي همداني، ج 6، ص 544، نشر رجأ.3) ترجمه الميزان، همان، ص 5544) ترجمة الميزان، همان5) ترجمه الميزان، همان، ص 549.6) ر.ك: ترجمه الميزان، همان، ص 561 ـ 566.7) ترجمه الميزان، موسوي همداني، ج 18، ص 337 ـ 341، جامعه مدرسين.8) تحريرالوسيله، امام خميني، ج 2، ص 110 ـ 117، جامعه مدرسين.9) مكاسب، شيخ انصاري، ص 175، سطر 14، دارالحكمة.10) تفسير نمونه، مكارم، ج 12، ص 418، اسلامية تهران.11) بحارالانوار، مجلسي، ج 41، ص 43، اسلاميه تهران.12) جواهرالكلام، شيخ محمدحسن، ج 34، ص 154 ـ 158، چاپ بيروت13) تفسير نمونه، مكارم، ج 21، ص 42، اسلاميه تهران.14) وسائلالشيعه، ج 16، ص 26(20 جلدي)15) تفسير نمونه، همان، ج 21، ص 42116) وسائلالشيعه، همان17) وسائلالشيعه، همان.18) بحارالانوار مجلسي، ج 74، ص 142، ح 13، چاپ ـ اسلاميه تهران.19) تاريخ تمدن، جرجي زيدان، ج 4، ص 54جهت اطلاع بيشتر ميتوانيد به كتابهاي ذيل مراجعه كنيد. 1ـ ترجمه تفسير الميزان، ج 6، ص 494 ـ 497، چاپ جامعه مدرسين. 2ـ بحارالانوار مجلسي، ج 74، ص 1141، چاپ اسلاميه تهران. 3ـ مناظرة دكتر و پير، شهيد هاشمينژاد، ص 159 ـ 178. 4ـ تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ج 14، ص 451 ـ 467، چاپ اسلاميه تهران