• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : عاشقان دست دادند دم نزدند،ما چگونه ايم؟
  • نظرات : 14 خصوصي ، 116 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 

    قسمت دوم پاسخ:

    امام صادق عليه السلام در حديثى خطاب به مفضل، ضمن دستهبندى شيعياننسبت به محبت اهلبيت مي فرمايد: گروهى ما را دوست دارند، سخن ما را حفظ مىكنند، فرمان ما را پيروىمىكنند و با كار ما مخالفت نمىكنند. اينان از مايند و ما از آنانيم.
    «وفرقة احبونا و حفظوا قولنا واطاعوا امرنا ولم يخالفوافعلنا، فاولئك منا و نحن منهم». [تحف العقول، ص514
    ].
    امام صادق (ع) در روايتى ديگر مي فرمايد: «ما اساس هر خوبى و خير هستيم و هرچه نيكى است از فروع ماست و در شمار نيكيهاست: توحيد و نماز و روزه و خشم فرو خوردن و خطاكار را بخشيدن، دلجويى از فقيران و رعايت حال همسايگان و اعتراف به فضل صاحبان فضل و دشمنان ما ريشه و اصل هر شر و بدى هستند و هرچه پليدى است از شاخههاى آنهاست و دروغ و بخل و سخن چينى، قطع رحم، رباخورى، تعدى به مال يتيمان، زنا و سرقت و ارتكاب هرگونه خطا و تبهكارى از آنها ناشى مىگردد. پس دروغ گفته است كسى كه پنداشته است با ماست در حالى كه به گواهى اعمال زشتش وابسته به غير ماست. روضه كافى، ج8ص242
    .
    هم چنين امام صادقعليه السلام درباره ادعاى محبتخدا فرموده است
    :
    تعصى الاله وانت تظهر حبه هذا محال فى الفعال بديع

    لو كان حبك صادقا لاطعته ان المحب لمن يحب مطيع

    خدا را نافرمانى مىكنى در حالى كه اظهار محبت او را مىكنى، اينمحال است و در ميان كارها پديده تازهاى است
    .
    اگر عشق تو راستباشد او را اطاعت مىكنى، چرا كه عاشق، نسبتبهمحبوب خود، فرمانبردار است. بحارالانوار، ج70، ص15
    .
    حديثى از امام رضاعليه السلام گوياى همين نكته است. نه عمل صالح و تلاش در عبادت را به اتكاى محبت اهلبيتعليهم السلام رهاكنيد و نه محبت و دوستى اهلبيتعليهم السلام و تسليم آنان بودن را به اتكاىعبادت، چرا كه هيچ كدام بدون ديگرى پذيرفته نيست. «لاتدعوا العمل الصالح والاجتهاد فى العبادة اتكالا على حبآل محمد ولاتدعوا حب آل محمد والتسليم لامرهم اتكالاعلى العبادة، فانه لايقبل احدهما دون الاخر» بحار الانوار، ج75، ص347
    .
    علىعليه السلام فرمود: هر كه ما را دوستبدارد، بايد مثل ما عمل كند و پرهيزكارى را همچونجامه و پوشش (جلباب) خود قرار دهد. من احبنا فليعمل بعملنا وليتجلبب الورع
    .
    درباره حب عملى امام محمد باقر(ع) مىفرمايند: اى جابر از طرف من به شيعه من سلام برسان و به آنها اعلام كن كه هيچ قرابت و خويشاوندى بين ما و خداى عزوجل نيست و فقط با طاعت و بندگى به درگاه الهى تقرب جسته مىشود اى جابر هركس اطاعت خدا را كند و(همراه آن) به ما محبت ورزد و دوست و محب ما مىباشد و هركس معصيت خدا را كند حب ما برايش نافع نمىباشد.يا جابر بلغ شيعتى عنى السلام و اعلمهم انه لا قرابه بينا و بين الله عزوجل و لا يتقرب اليه الابالطاعه يا جابر من اطاع الله و احبنا فهو ولينا و من عصى الله لم ينفعه حبنا
    .
    دوستدارى و شيعهگرى، جز با متابعت عملى و پيروى به اثبات نمىرسدو شيعه يعنى پيرو
    .
    علامت محبت حقيقي

    گاهى امر، بر خود انسان هم مشتبه مىشود و خود را شيعه يا محباهلبيت مىپندارد، در حالى كه شعار و ادعايى بيش نيست. براى شناخت«محبت اهلبيت»، بايد سراغ نشانههاى آن رفت.
    نشانههاى عشق راستين نسبت به اهل بيت، عبارت است از
    :
    1- عشق به دوستان اهل بيت عليهم السلام
    .
    اگر شيفته اهل بيتيم، بايد دوستان آنان را هم دوستبداريم.محبتهاى طولى و سلسلهاى، نشانه محبتبه محبوب است. اگر كسى رادوست مىداريم، بطور طبيعى بايد از كارها و اشخاصى كه مورد محبتاوست نيز خوشمان آيد. مىتوان اين عشق طولى را چنين ترسيم كرد: محبتبه خدا محبتبه رسول خدا محبتبه اهل بيت محبتبه شيعيان اهلبيت
    .
    امام علىعليه السلام فرموده است: هركس خدا را دوستبدارد، پيامبر را هم دوست مىدارد. كسى كهدوستدار پيامبر باشد ما (اهلبيت) را هم دوست دارد و هر كه ما رادوستبدارد، پيروان ما را هم دوستخواهد داشت. من احب الله احب النبى، ومن احب النبى احبنا، و من احبنااحب شيعتنا اهل البيت، فى الكتاب و السنة، ص421
    .
    امام علىعليه السلام فرمود: هركس خوش دارد كه بداند آيا دوستدار ماستيادشمن ما، قلب و دل خود را بيازمايد (و به دل خود رجوع كند) اگر دوست مارا دوستبدارد، پس دشمن ما نيست و اگر دوست ما را دشمن بدارد، پسدوستدار ما نيست
    .
    به فرموده امام صادقعليه السلام: «من تولى محبنا فقد احبنا». هر كه با دوستما دوستى كند، ما را هم دوست داشته است. بحارالانوار، ج100، ص124 و ج35، ص199
    .
    2- بيزارى از دشمنان اهل بيت(ع) ‌‌‌‌‍‌( تبري
    ).
    دشمنشناسى امرى لازم بر هر فرد شيعه است، از امام صادق (ع) نقل شده: «هيهات، دروغ مىگويد كسى كه ادعاى محبت ما را بنمايد و از دشمنان ما بيزارى نجويد. بحارالانوار، 1403، ج 27،ص 58
    .
    يکي از عوامل مهم بازدارنده در برابر تهاجم فرهنگي غرب، تقويت روحيه بيزاري نسبت به دشمنان در ميان جوانان است. و شايد بتوان گفت از عوامل مهم خود باختگي و از دست دادن حسن اعتماد به نفس، همان روحيه بيزاري در برابر دشمنان است
    .
    امام باقرعليه السلام، در ذيل آيهاى كه مىفرمايد: خداوند براى هيچ كس دودل در سينهاش قرار نداده است ما جعل الله لرجل من قلبين فى جوفه (احزاب، آيه4) از اميرالمؤمنينعليه السلام روايت كرده كه فرمود: محبت ما و محبت دشمنان ما در دل يك انسان جمع نمىشود، چونخداوند براى انسان دو قلب قرار نداده كه با يكى اين را دوستبدارد بايكى آن را دشمن بدارد. لايجتمع حبنا و حب عدونا فى جوف انسان اهل البيت فى الكتاب والسنه، ص423
    . .
    دوستدار ما بايد محبتخود را براى ما خالصسازد، همچنانكه طلا دردلآتش خالص وبىآلايش مىشود. پسهركهمىخواهد محبتما را بشناسد دل خود را امتحان كند، اگر در دل او دركنار محبت ما محبت دشمن ما هم باشد، از ما نيست، ما هم ازاونيستيم
    .
    در حديث ديگر، امام صادقعليه السلام در پاسخ كسى كه گفت: فلانى ولايتشما را دارد ولى نسبتبه برائت از دشمنانتان سست است، فرمود: آنكه مدعى ولايت و محبت ماست، ولى از دشمن ما بيزارى نمىجويد،دروغ مىگويد.هيهات! كذب من ادعى محبتنا ولم يتبرء من عدونا». همان، ص423