• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : عاشقان دست دادند دم نزدند،ما چگونه ايم؟
  • نظرات : 14 خصوصي ، 116 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 

    سوال:سوم حكم غير انساني كه البته براي اون سال و اون وضع اعراب وحشي كه به اون طرز فجيع به كشور متمدن ايران حمله كردند و اون ويراني ها و تجاوزات و كشتارها رو بوجود آوردند بعيد نيست...

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:

    عمده جنگهاي بين ايرانيان و مسلمانان، در زمان خليفه دوم (عمر) اتفاق افتاد. در اين دوره امام علي (ع) نسبت به پارهاي از سياستهاي عمر ناخشنود بود. گاهي نارضايتي را حضرت ابراز ميداشت و گاهي به جهت رعايت مصالح مهم تر از ابراز آن خودداري ميكرد. شرايط بدين گونه نبود كه حضرت در هر مورد به راحتي نارضايتي خويش را ابراز نمايد، حتي در هنگامي كه حكومت به امام علي(ع) رسيد، حضرت كه در پي زدودن انحرافات ديني و سياسي بود و در اين راستا مردم را از برخي سنتهاي به جا مانده از سياست عمر، برحذر داشت، مردم فرياد زدند: "اي واي كه علي ميخواهد سنت عمر را نابود كند!"
    به صورت كلي ميتوان گفت: امام علي(ع) و ديگر ائمه(ع) نسبت به آن دسته از سياستهاي خلفا كه منطبق با احكام نوراني اسلام باشد، نظر موافق داشتند، اما نسبت به سياستهاي آنان كه به موازين شرع منطبق نباشد، مخالف بودند و با توجه به موقعيتهاي سياسي گاهي با آن برخورد ميكردند. به عنوان مثال عمر در مورد مواليان (ايرانيان) سياست مثبتي نداشت. او سياست برتري جويي نژاد عرب را دنبال كرد و گفت: "مرد غير عرب از عرب دختر نگيرد؛ فرزندي كه مادرش غير عرب باشد، از پدر ارث نميبرد، مگر آن كه در سرزميني عرب به دنيا آيد غير عرب در مدينه سكني نداشته باشد، به استثناي "هرمزان" و "ابولؤلؤ"(1
    )
    امام علي(ع) با اين سياستها مخالفت نمود، تا جايي كه "اشعث بن قيس كندي" به سياست خود در مورد مواليان اعتراض نمود.(2
    )
    اما اين كه گفتهايد، گسترش اسلام به سرزمينهاي خارج از جزيرةالعرب از جمله ايران و پذيرش اسلام از طرف ايرانيان و ديگر ملل به زور شمشير بود، اين سخن از حقيقت به دور است. حقيقت آن است كه در صدر اسلام دو همسايه مقتدر جزيرةالعرب، يعني ايران و روم قبل از آن كه از نيروي ارتش اسلام شكست بخورند، از نارضايتيهاي داخلي شكست خوردند
    .
    بسياري از ايرانيان از ورود سپاه اسلام به ايران و نابودي حكومت ستمپيشه ساساني خشنود بودند. در حقيقت قبل از آن كه مرزهاي جغرافيايي ايران فتح گردد، دلهاي مردم فتح شده بود، و اسلام به مسلمانان براي رهايي مستضعفان دستور جهاد داد. جنگهاي اسلامي يا اجنبيه دفاعي دارد و يا جنبه حمايتي براي مستضعفان و رهايي بخش آنان، وقتي شعار و عمل اسلام چنين باشد، طبيعي است كه دلها را به سوي خود جلب نمايد. اين مسئله كه گفتهايد: اگر مسلمان نميشدند، كشته ميشدند نيز دور از واقعيت است، زيرا ملل ديگر مانند ايران و روم در آن زمان هر دو از پيروان اديان آسماني محسوب ميشوند و پيروان دين زردتشت و مسيحيت و يهوديت، چون اهل كتاب محسوب ميشوند، اگر خوساتند در عقيده خود باقي بمانند، آزادند، به شرطي كه به كشور و حاكم اسلامي ماليات پرداخت نمايند كه اصطلاحاً آن را "جزيه" ميگفتند، همان گونه كه مسلمانان بايد ماليات را با عناوين ديگر بپردازند. اگر احياناً كارهاي ناشايستي به وسيله بعضي مسلمانان سر ميزند، هيچ گاه به حكم اسلام نبود، همان گونه كه كارهاي ناشايست درون جامعه اسلامي و قتل بسياري از انسانهاي شايسته مانند امام حسين(ع) و يارانش به دست همان مسلماننماها ايجاد شد
    .
    براي توضيح بيش تر در اين باره به شما توصيه ميكنيم كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران نوشته شهيد مرتضي مطهري را مطالعه نماييد
    .
    پي نوشتها
    :
    1. مروجالذهب، مسعودي، ج2، ص 322
    .
    2. سيد مرتضي عسكري، نقش ائمه در احياء دين، ج 9، ص 101