وبلاگ :
راه فضيلت
يادداشت :
لحظاتي با معشوق در كنار حضرت عزرائيل
نظرات :
20
خصوصي ،
107
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
س
سلام من يه سوالي دارم شايد شما بتونيد كمكم كنيد.
من با اقاپسري دوست هستم.بيشتر تلفني باهم حرف ميزنيم.
از اون حرفاي بد اصلا نميزنيم.مثلا درحد دوست دارم.
ميخواستم بگم گناه.اونم مثل من خيلي مقيد به اين مسائلا
هستش.اگه جواب بدين ممنون ميشم.
پاسخ
سلام عليكم ..ممنون كه سوال خود را با وبلاك راه فضيلت درميان گذاشتيد من سوال شما را به طور عمومي تري مطرح مي كنم :
رابطه دختر و پسر اعم از فاميل و غير فاميل در حد بحث و گفتگو و كارهاي ديگر كه به طور كتبي و نامه نگاري يا شفاهي و تلفني انجام گيرد چگونه است؟
رابطه دختر و پسر به انحاي مختلف اگر مفسدهاي نداشته باشد و خوف وقوع در حرام نباشد و از روي شهوت صورت نگيرد، اشكالي ندارد، ولي خلوت كردن دختر و پسر نامحرم اعم از فاميل و غير فاميل در اتاق يا خانه دربسته كه محل رفت و آمد ديگران نباشد، حرام است. چه به عبادت يا به بحث و جدل اشتغال داشته باشند، زيرا غريزه جنسي و وسوسه شيطاني ممكن است هر لحظه انسان را از مسير خارج بكند.
براي تنبيه و بيداري به چند حديث اكتفا ميكنيم:
اميرالمؤمنين(ع) فرمود: "الشهوات سموم قاتلات؛(1) شهوتها و خواهشهاي نفساني زهرهاي كشندهاند" و نيز فرمود: "طهروا انفسكم من دنس الشهوات تدركو رفيع الدرجات؛ نفس خود را از پليدي شهوت راني پاك سازيد تا به درجههاي بلند آخرت دست يابيد".(2)
قال رسول اللَّه(ص): "جاهدوا انفسكم علي شهواتكم تحلّ قلوبكم الحكمة؛(3) با شهوت تان مبارزه كنيد تا حكمت در دلهاي شما وارد گردد".
يكي از نصيحتهاي ابليس به حضرت موسي(ع) اين بود: "لا تخل بامرأة ولا تخل بك فانه لا يخلو رجل بامرأة و لا تخلو به الا كنت صاحبه دون اصحابي؛(4) هيچ وقت با زني خلوت نكن و (نگذار) زني با تو خلوت كند، زيرا هر گاه مردي با زني خلوت ميكند، من در كنار آن دو هستم (و آنان را وسوسه ميكنم".
در روايات ديگر به اين تعبيرها آمده كه: خلوت كردن با زنان قلب را فاسد ميكند.(5) علاقه به زنان از فتنهها و شمشير شيطان است.(6) زياد صحبت كردن با زنان قلب را ميميراند.(7)
التبه فراموش نشود كه همه اين روايات منظورشان نامحرم است نه زني كه محرم باشد.
پي نوشتها:
1. غررالحكم، ج 1، ص 30.
2. همان، ج 2، ص 472.
3. مجموعه ورام، ج 2، ص 122.
4. بحارالانوار، ج 69، ص 197.
5. بحارالانوار، ج 1، ص 203.
6. همان، ج 2، ص 107.
7. همان، ص 128.