• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : خلوت!!! ...فراموش نكن خدا و اوليا مي بينند
  • نظرات : 26 خصوصي ، 217 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام به عزيز خودم عيد بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد.
    اميدوارم طاعات و عباداتتان مقبول درگاه حق قرار گرفته باشد .
    تقديم به شما:
    [گل][گل][گل][گل]
    [گل]آن شب که روز عيد و شبيخون يکي شمرد
    [گل]صبح ظفر برآمد از اعلام ازهرش
    [گل]هراي زر چو اختر و برگستوان چو چرخ
    [گل] افکند بخت زيور عيدي بر اشقرش
    [گل]مهدي است شاه و عيد سلاطين ز فتح او
    [گل]خصم از غلامي آمده دجال اعورش
    [گل]عيدي به قرب مکه و قربانگه خليل
    [گل] عيد دگر به حضرت خاقان اکبرش
    [گل]گفتم کدام عيد نه اضحي بود نه فطر
    [گل]بيرون ز اين دو عيد چه عيد است ديگرش
    [گل]گفت آستان خسرو و آنگاه عيد نو
    [گل] اين حرف خرده‌اي است گران، خرد مشمرش
    [گل]چون دعوت مسيح شمر شاخ بخت او
    [گل] هر روز عيد تازه از آن مي‌دهد برش
    [گل]هر هفته هفت عيد و رقيبان هفت بام
    [گل] آذين هفت رنگ ببندند بر درش
    [گل]کرد افتاب خطبه‌ي عيدي به نام او
    [گل] ز آن از عمود صبح نهادند منبرش
    [گل]عيد از هلال حلقه به گوش آمده است از آنک
    [گل]بر بندگي شاه نبشتند محضرش
    [گل]از نقش عيد يک نقط ايام برگرفت
    [گل] بر چهره‌ي عروس ظفر کرد مظهرش
    [گل]تا دور صبح و شام به سالي دهد دو عيد
    [گل] هر صبح و شام باد دو عيد مکررش
    [گل]از شام زاده صبحش و از صبح زاده عيد
    [گل] وز عيد زاده مرگ بدانديش ابترش
    [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
    نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
    عالم پير دگرباره جوان خواهد شد
    ارغوان جام عقيقي به سمن خواهد داد
    چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد
    اين تطاول که کشيد از غم هجران بلبل
    تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
    گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگير
    مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
    اي دل ار عشرت امروز به فردا فکني
    مايه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
    ماه شعبان منه از دست قدح کاين خورشيد
    از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد
    گل عزيز است غنيمت شمريدش صحبت
    که به باغ آمد از اين راه و از آن خواهد شد
    مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
    چند گويي که چنين رفت و چنان خواهد شد
    حافظ از بهر تو آمد سوي اقليم وجود
    قدمي نه به وداعش که روان خواهد شد