به عشق پاک تو سوگند مي خورم آري
که بي تو مي گذرد لحظه ها به دشواري
چقدر خسته و بي روح و زرد مي گذرند
به پيش چشم من اين روزهاي تکراري
ببين چگونه زمين گير گشته ام بي تو
ز بس مي وزد از هر طرف گرفتاري
اسير تيره شب بي پناهي و دردم
بدون تو منم و اين کوير بيزار ي
بيا مرا به نسيم تبسمي درياب
تويي که از گل و عطر بهار سرشاري
تمام باغ دلم پر شکوفه خواهد شد
اگر که سبز نگاهت مرا کند ياري
تو شاه بيت غزلهاي ناب من هستي
و صادقانه بگويم قسم به چشمانت
هنوز هم به اميد تو زنده ام اري
======================
سلام ممنون از حضور سراسر محبت شما عزيز صميمي
ممنوناز اصرافي که در تعريف ازکار اين بنده حقير داشتيد...
ماناباشيد و شادزي ...
![]()
![]()
![]()
![]()