پايان جواب براي سوالي كه در مورد مرگ مطرح شده بود... آرى باطن و حقيقت برزخىِ قبر هر كسى يا باغى از باغهاى بهشت است يا
چاهى از چاههاى جهنم. وحشت قبر به هنگام ورود بدان و شب اول قبر و فشار
آن، سؤال منكر و نكير از عقبههاى بس خطرناك قبر است كه كسى را از آنها
گريزى نيست؛ مگر اينكه ايمان و عمل صالح را پيش از خود فرستاده باشد. روايت
شده است: قبرى را مىكندند، پيامبر اكرم(ص) با شتاب به سوى آن رفتند و به
شدت گريستند؛ به حدى كه خاك از اشك ايشان تر شد و به ياران خود فرمودند:
«إِخْوَانِى لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا»؛ «برادران من! براى همانند آن
مهيا شويد».مستدرك الوسائل، ج 2، ص 465. توصيههاى بسيارى كه در روايات شده
است كه ميت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذاريد و قبل از دفن مدتى
او را در كنار قبرش نگاه داريد و در هنگام دفن بر او تلقين بخوانيد و در شب
دفن او، نماز شب اول قبر بخوانيد، همگى براى كم شدن وحشت و اضطراب او و
فشار قبر است.
فشار قبر قابل وصف نبوده و حقيقت آن براى ما روشن نيست. اجمالاً
ميتوان گفت: انسانى كه از دنيا رفته است، به دليل انس به دنيا و ناآشنايى
به عالم برزخ ونظام جديد، فشار قرار مىگيرد.
سؤال منكر و نكير نيز پرسش از حقيقت و باطن اعتقادات و اعمال ما
است. امام صادق(ع) ميفرمايند: «دو فرشته منكر و نكير نزد ميت در هنگامى كه دفن مىشود، مىآيند؛
در حالى كه صداى آنها همانند رعد بلند آهنگ و چشمانشان همانند برقى سهمناك
و خيرهكننده است، در اين حال زمين را با دندانهاى خود زير و رو مىكنند و
موهاى خود را مىكشند؛ پس از ميت مىپرسند: پروردگار تو كيست؟ دين تو
چيست؟
اگر او مؤمن باشد، ميگويد: الله پرودگار من است و اسلام دين من.
آنان به او مىگويند: درباره مردى كه از براى پشتيبانى شما بيرون آمده چه
مىگويى؟ مىگويد: آيا از محمد(ص) پيامبر خدا مىپرسيد؟ مىگويند: شهادت
بده كه او پيامبر خدا است. او مىگويد: شهادت مىدهد كه او پيامبر خدا است.
[بدين ترتيب او از آزمون سربلند بيرون آمد و آنگاه] به او
ميگويند: بخواب! خوابى كه در آن رويايى نيست. قبرش را به اندازه نه ذراع
توسعه مىدهند و براى او، درى به سوى بهشت باز مىكنند و او جايگاهش را
مىبيند.
اما اگر او كافر باشد، بر او وارد مىشوند؛ در حالى كه شيطان چونان
دودى در كنار ديدگان او نشسته است. از او مىپرسند: پرودگار تو كيست و دين
تو چيست؟ درباره اين شخص كه برأى پشتيبانى شما بيرون آمده چه مىگويى؟
مىگويد: نمىدانم! [در اين هنگام] بين او و شيطان را خالى مىكنند
و بر او در قبر 99 مار بزرگ را مسلط مىسازند كه اگر يكى از اين مارها در
زمين نفس بكشد، هرگز درختى نخواهد روييد. و ديدگان او را به سوى آتش
ميگشايند و او جايگاه خود را در آن مىبيند».كافى، ج 3، ص 236.
آرى برزخ باطن جهان ماده است و ما از ادراك آن عاجزيم. آنچه ما
مىبينيم قبرى است در دورن زمين؛ اما حقيقت آن براى ما روشن نيست. اين قبر
يا باغى از باغهاى بهشت است و آن براى انسانهايى است كه در دنيا بهشتى
زندگى كردند، يا چاهى از چاههاى آتش و آن مخصوص انسانهايى است كه زندگانى
جهنمى داشتهاند و اين بهشت و دوزخ برزخى كه غير از بهشت و دوزخ قيامت
است، براى ما مكشوف نيست و پس از مرگ عيان مىشود.