قسمت دوم جواب:- مساله جهاد در اسلام
در بسيارى از مذاهب انحرافى، جهاد به هيچ وجه وجود ندارد و همه چيز بر محور
توصيهها و نصايح و اندرزها دور ميزند، حتى بعضى هنگامى كه مىشنوند جهاد
مسلحانه، يكى از اركان برنامههاى اسلامى است در تعجب فرو مي روند
كه تفسير نمونه، ج2، ص: 26
مگر دين مىتواند، توأم با جنگ باشد.
اما با توجه به اينكه هميشه افراد زورمند و خودكامه و فرعونها و نمرودها و
قارونها كه اهداف انبياء را مزاحم خويش مىديدهاند در برابر آن ايستاده و
جز به محو دين و آيين خدا راضى نبودند روشن مىشود كه دينداران راستين در
عين تكيه بر عقل و منطق و اخلاق بايد در مقابل اين گردنكشان ظالم و ستمگر
بايستند و راه خود را با مبارزه و در هم كوبيدن آنان به سوى جلو باز كنند،
اصولا جهاد يكى از نشانههاى موجود زنده است و يك قانون عمومى در عالم حيات
است، تمام موجودات زنده اعم از انسان و حيوان و گياه، براى بقاى خود، با
عوامل نابودى خود در حال مبارزهاند- شرح بيشتر اين سخن را در سوره نساء
ذيل آيه 95 و 96 خواهيد خواند.
به هر حال از افتخارات ما مسلمانان، آميختن دين با مساله حكومت و داشتن
دستور جهاد در برنامههاى دينى است، منتها بايد ديد جهاد اسلامى چه اهدافى
را تعقيب مىكند آنچه ما را از ديگران جدا مىسازد همين است.
2- اهداف جهاد در اسلام
بعضى از غربزدهها اصرار دارند جهاد اسلامى را منحصرا در جهاد دفاعى خلاصه
كنند، و با هر زحمتى كه هست تمام غزوات پيغمبر اكرم ص و يا جنگهاى بعد از
آن حضرت را، در اين راستا توجيه كنند، در حالى كه نه دليلى بر اين مساله
داريم و نه تمام غزوات رسول اللَّه در اين معنى خلاصه مىشود بهتر اين است
به جاى اين استنباطهاى نادرست به قرآن باز گرديم و اهداف جهاد را از قرآن
بگيريم، اهدافى كه همه منطقى و قابل عرضه كردن به دوست و دشمن است.
چنان كه در آيات بالا خوانديم جهاد در اسلام براى چند هدف مجاز شمرده تفسير نمونه، ج2، ص: 27
شده است.
الف- جهاد براى خاموش كردن فتنهها
و به تعبير ديگر جهاد ابتدايى آزادى بخش.
مىدانيم خداوند دستورها و برنامههايى براى سعادت و آزادى و تكامل و
خوشبختى و آسايش انسانها طرح كرده است، و پيامبران خود را موظف ساخته كه
اين دستورها را به مردم ابلاغ كنند، حال اگر فرد يا جمعيتى ابلاغ اين
فرمانها را مزاحم منافع پست خود ببينند و سر راه دعوت انبياء موانعى ايجاد
نمايند آنها حق دارند نخست از طريق مسالمتآميز و اگر ممكن نشد با توسل به
زور اين موانع را از سر راه دعوت خود بردارند و آزادى تبليغ را براى خود
كسب كنند.
به عبارت ديگر: مردم در همه اجتماعات اين حق را دارند كه نداى مناديان راه
حق را بشنوند، و در قبول دعوت آنها آزاد باشند حال اگر كسانى بخواهند آنها
را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صداى مناديان راه خدا به گوش
جان آنها برسد و از قيد اسارت و بردگى فكرى و اجتماعى آزاد گردند طرفداران
اين برنامه حق دارند براى فراهم ساختن اين آزادى از هر وسيلهاى استفاده
كنند، و از اينجا ضرورت" جهاد ابتدايى" در اسلام و ساير اديان آسمانى روشن
مىگردد.
همچنين اگر كسانى مؤمنان را تحت فشار قرار دهند كه به آيين سابق باز گردند
براى رفع اين فشار نيز از هر وسيلهاى مىتوان استفاده كرد.
ب- جهاد دفاعى
آيا صحيح است كسى به انسان حمله كند و او از خود دفاع ننمايد؟ يا ملتى
متجاوز و سلطهگر هجوم بر ملت ديگر ببرند و آنها دست روى دست گذارده نابودى
كشور و ملت خويش را تماشا كنند.
در اينجا تمام قوانين آسمانى و بشرى به شخص يا جمعيتى كه مورد هجوم واقع
شده حق مىدهد براى دفاع از خويشتن به پا خيزد و آنچه در قدرت دارد به
كار تفسير نمونه، ج2، ص: 28
برد، و از هر گونه اقدام منطقى براى حفظ موجوديت خويش فروگذار نكند.
اين نوع جهاد را،" جهاد دفاعى" مىنامند، جنگهايى مانند جنگ احزاب و احد و
موته و تبوك و حنين و بعضى ديگر از غزوات اسلامى جزء اين بخش از جهاد بوده و
جنبه دفاعى داشته است.
هم اكنون بسيارى از دشمنان اسلام، جنگ را بر مسلمين تحميل كردهاند و
سرزمينهاى اسلامى را اشغال نموده و منابع آنها را زير سلطه خود گرفتهاند
چگونه اسلام اجازه ميدهد در مقابل آنها سكوت شود؟