• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : شرايط انتخاب همسر ايده آل
  • نظرات : 13 خصوصي ، 109 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر محترم 
    سوال: فطرت چيست؟

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:
    اولا ممنون كه سوال خود را با وبلاك راه فضيلت در ميان گذاشتيد ان شاالله خدمت گزار خوبي باشم .
    واژة فطرت كه در فارسي به "سرشت" ترجمه مي شود، مصدر نوعي است و دلالت بر نوع خلقت و آفرينش مي كند، ولي معمولاً در مورد انسان به كار مي رود. چيزي را فطري مي گويند كه نوع خلقت انسان اقتضاي آن را داشته باشد و خدادادي و غير اكتسابي و مشترك بين همة افراد باشد. از اين رو شامل همة‌ بينش ها و گرايش هاي خدادادي انسان مي شود. بينش ها و گرايش هاي فطري عبارت است از بينش ها و گرايش هاي غير اكتسابي.
    طبعاً چنين چيزي كه اكتسابي نيست، در عموم افراد به مقتضاي نوع آفرينش آنان وجود دارد. پس خاصيت امور فطري اين است اوّلاً اكتسابي نيست، ثانياً در عموم افراد وجود دارد،(1) مثل حقيقت خواهي؛ يعني هر انساني مي خواهد به واقعيتِ مجهولاتي كه در برابرش هست، نايل شود، و حقايل مجهولات را كشف كند، يا مثلاً اگر كسي به انسان نيكي كرد، انسان مي فهمد كه در مقابل او بايد نيكي كند و سپاسگزار باشد. ثالثاً فطريات از بين رفتني نيست: "لا تبديل لخق الله". ممكن است سركوب شود،‌ ولي ريشه كن نمي شود، مانند خداشناسي و خداجويي كه فطري است. و هرگز از فطرت بشر حذف نمي شود،‌حتي منكر خدا در خطرات به خدا پناهنده مي شود. پس ويژگي هاي ذاتي و تكويني انسان را فطريات مي نامند،‌ چنان كه خواص ذاتي جمادات، طبيعت و ويژگي هاي ذاتي حيوانات غريزه ناميده مي شود، مثلاً مي گوييم طبع آب چنين است، طبيعت اكسيژن چنين است. يا مثلاً كرة اسب همين كه از مادر متولد شد، تلاش مي كند كه بلند بشود. چند بار زمين مي خورد ولي بالاخره بلند مي شود و بلافاصله بدون اين كه مادر او را راهنمايي كند،‌سرش را كج مي كند و زير شكم مادر جستجو مي كند. معلوم است كه در جستجوي پستان مادر است و در ظرف يكي دو دقيقه پستان را پيدا مي كند و شروع به مكيدن مي نمايد.(2)
    ابن عباس مي گويد: معناي فطرت را نمي فهميدم تا اين كه روزي دو اعرابي كه بر سر چاهي نزاع داشتند، براي حكميت نزد من آمدند، يكي از آن دو گفت: "انا فطرتها" يعني نخستين بار من آن را حفر و احداث كردم، فهميدم فطر به معناي شكافتن و يا آغاز كردن و پديد آوردن است ابن اثير، النهايه، ج 3، ص 457.

    پي نوشت ها:
    1.محمد تقي مصباح يزدي،‌ معارف قرآن، ص 26.
    2.مرتضي مطهري، فطرت، ص 31.

    و فطرت داراي ويژگي هايي است كه عبارتند از:
    1ـ معرفت و آگاهي و بينش فطري و نيز گرايش هاي عملي انسان تحميلي نيست ، بلكه در نهاد او تعبيه شده است نه مانند علم حصولي كه از بيرون آمده باشد.
    2ـ با فشار و تحميل نمي توان آن را زايل كرد ، لذا تغيير پذير نخواهد بود . و به عبارت ديگر : ثابت و پايدار است ، گر چه ممكن است تضعيف شود.
    3ـ فراگير وهمگاني است. چون حقيقت هر انساني با اين واقعيت سرشته شده است.
    4ـ چون بينش و گرايش انسان متوجه هستي محض و كمال مطلق است ، از ارزش حقيقي برخوردار بوده و ملاك تعالي او است . و از اين رهگذر ، تفاوت بين انسان و ساير جانداران باز شناخته مي شود.
    آية الله جوادي آملي،تفسير موضوعي قرآن ج 12 (فطرت در قرآن)