سوال:
غيبت چيست و در چه مواردي جايز است؟نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:قسمت اول پاسخكاربر گرامي از اين كه سوال خود را با وبلاك راه فضيلت در ميان گذاشتيد كما تشكر و قدرداني را از شما دارم اميدوارم كه خدمتگزار خوبي باشم .
کلمه غيبت به طوري که در مجمع البيان آمده عبارتست از: در غياب کسي عيبي از او بگويي که وجدان بيدار، تو را از آن نهي کند و اگر او بشنود، ناراحت شود، به همين جهت بدگويي دنبال سر فردي که تظاهر به فسق و گناه ميکند را، جزو غيبت نشمردهاند، چون اگر بشنود که در غياب او چنين گفتهاند،ناراحت نميشود.
مصاديق غيبت
مصاديق غيبت بر سه قسم است:
قسم اول :ذکر کردن چيزي که نقص شرعي يا عرفي نسبت به حال شخص غيبت شده باشد و آن چيز هم، بر شنونده پوشيده باشد به طوري که راضي به فاش شدنش نباشد و غيبت کننده هم در مقابل کوچک کردن آن شخص و عيب گذاري بر اوست.
قسم دوم: نقل عيب پنهان است،ليکن نه به قصد مذمت کردن و عيب گذاردن و پست کردن او، بلکه به غرض ديگري مانند سرگرمي يا از روي دلسوزي، عيب پنهان ديگري را نقل کند که شکّي در حرام بودنش نيست.
قسم سوم: گفتن عيب کسي نزد ديگري که آن را مي داند.ظاهر بعضي از روايات آن است که از عنوان غيبت بيرون است، ليکن از تعدادي روايات استفاده ميشود که اين مورد نيز غيبت است.1
صورتهاي غيبت:
1. گاهي شخصي غيبت کسي را ميکند و اظهار ميدارد که من اين عمل را انجام نميدهم و اهل آن نيستم؛ مثلاً اظهار ميدارد:الحمدللّه که من مبتلا به حبّ رياست نيستم.
2. طريق ديگر آن است که گاهي غيبت کسي را ـ با لباس و پوشش تعريف از او ـ ميکند؛ مثلاً ميگويد:حيف فلاني با وجودي که اين همه صفت خوب دارد، امّا صبر ندارد و زود عصباني ميشود.
3. يا اگر در مجلسي غيبتي شود و بعضي حاضران نشنوند و يکي از آنها بخواهد غافلان را متوجّه کند،بگويد:سبحان اللّه چه چيز عجيبي اين شخص ذکر ميکند و از اين روش عيب را فاش کند.
4. و از اقسام ديگر غيبت، گوش کردن به آن است از روي تعجّب، زيرا که او اظهار تعجّب ميکند که نشاط غيبت کننده زيادتر شده و او را وادار به غيبت ميکند.2
5. يا گاهي اينطور اظهار ميدارد که اين غيبت نيست، چون به خودش هم گفتهام يا اينکه در وسط مطلبي که راجع به شخصي بيان ميکند،ميگويد:حالا غيبتش نباشد!! در حالي که تمامي اين موارد غيبت است.