وبلاگ :
راه فضيلت
يادداشت :
خاطرات مردي كه دل هاي مردم خانه اوست
نظرات :
14
خصوصي ،
79
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
جواب نويسنده به يک کاربر گرامي
سوال:
سوالم اينه که واقعا انسانها قبل از اومدن به اين دنيا در دنياي ديگري و در ارتباط با هم زندگي داشتند و به خواست خود به اين دنيا اومدن؟
نتيجه تحقيق نويسنده وبلاک راه فضيلت:
قسمت اول پاسخ:
مراحل آفرينش انسان در رحم، روح در آن دميده مي شود.
مرحوم علامه طباطبايي در توضيح آيه چهاردهم سوره مبارک مؤمنون روايتي رااز امام رضا(ع) مي آورند که هم مراد از تعبير به «ثم انشأناه خلقا آخر» در آيه ياد شده را به دميده شدن روح پيوسته مي داند و هم مدت زمان سپري شده از پيدايش نطفه در رحم و تبديل آن به علقه و مضغه را مجموعه چهار ماه (هر مرحله چهل روز) بر مي شمارد (الميزان، ج 15، ص 24، مؤسسه الاعلمي).
2. به باور فلاسفه اسلامي، روح جوهري غير مادي (مجرد) است که جداي از بدن بوده (1) و شخصيت و هويت انسان بدان وابسته مي باشد؛ به گونه اي که بدن دنباله رو آن و ابزاري بيش نيست(2). اين جوهر غير مادي پس از پيوستن به جوهر مادي (بدن انسان) در فرآيند يک همزيستي در بستر آن به بالندگي خود ادامه داده و فراز و فرودهايي را سپري مي کند. آنگاه از بدن جدا شده و جاودانه باقي مي ماند.
3. درباره جايگاه پيش از وابستگي روح به بدن مادي انسان، نکاتي درنگ شدني است:
الف) در برخي آيات قرآن از جمله سوره ص، آيه 72 در اين باره، «از روح خدا بودن» سخن به ميان آمده است: «فاذا سويته و نفخت فيه من روحي؛ هنگامي که آن را سامان بخشيده و از روح خود در آن دميدم». معناي سخن مزبور آن مي باشد که آن چه در بدن انسان دميده شده، از روح خداست و نه عين روح خدا.
به ديگر گفته، عين آن نيست و غير آن هم نيست. به گويش سوم، صورت تنزل يافته و فرود آمده آن مي باشد که در پوشش زندان تن انسان قرار گرفته است، از اين رو با وجودي که خود آن نمي باشد ولي، خبري از آن و نشاني از جمال و کمال آن دارد (3).
همين تعبير «از روح من» گوياي اين نکته نيز مي باشد که روح نزديک ترين آفريده به مبدأ متعال و نخستين آن بوده وجلوه تمام و کامل اسماء و ويژگي هاي حق مي باشد و به همين دليل به آن منسوب بوده و «روح خدا» ناميده مي شود(4).
ب ) روح از پديده هاي عالم امر بوده «و يسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربي» (اسراء، آيه 85). و به همين دليل ديگر به زمينه هايي همچون قوه و استعداد پيشين نيازي ندارد و تنها امر و اراده در تحقق آن بس بوده و جلوه اي از اراده حضرت حق مي باشد چرا که «انما امرنا واحده کلمح بالبصر؛ يعني حقيقت اين مي باشد که امر ما يکي بوده و همانند چشم به هم زدن است» (قمر، آيه 51).
افزون بر ويژگي از روح خدا و امري بودن روح انساني، در آيات ديگر به خصوصيت ديگر، يعني پاکي از نارسايي هاي وجودي آن اشاره شده است به عنوان نمونه در آيه 87 سوره مبارک بقره مي خوانيم: «و آتينا عيسي بن مريم البينات و ايدناه بروح القدس».
در آيه 110 سوره مائده نيز تعبير مشابهي آمده است نيز در آيه 32 سوره مجادله، همين آفريده را وسيله تأييد الهي و راه دست يابي به بخشش ها و عنايت هاي ويژه الهي درباره مؤمنين و بندگان شايسته، شناسانده است: «اولئک کتب في قلوبهم الايمان و ايدهم بروح منه؛ اينان کساني هستند که خداوند متعال در دل هاي آنان ايمان را استوار ساخته و به روحي از خود، تأييدشان کرده است».