سوال:
حالا شما بگيد شما را به خدا چه راهي براي خودسازي وصبور شدن ونجات پيدا
كردن از اين بحرانها را به من پيشنهاد ميكنيد من چه كنم كه ادم با شخصيتي
بشم كمكم كنيد التماس ميكنم: نتيجه تحقيق نويسنده وبلاک راه فضيلت: قسمت اول پاسخ:انسان بايد از خود شروع كند و تكليف را بايد با خود يكسره سازد؛ ازاينرو
ابتدا تعابير «خودسازى را تا حدودى دوست دارم»، «دچار روز مرگى هستم» را
تجزيه و تحليل و اصلاح نماييم.
من نمىگويم كه عاقل باش يا ديوانه باش
چون به جانان آشنايى از جهان بيگانه باش
طبق روايات، عاقل كسى است كه آخرت را بر دنيا ترجيح دهد و بر عكس ديوانه
كسى است كه دنيا را بر آخرت ترجيح دهد. پس «رهرو» نيتش خداوند است و بس و
پروردگارش را بر همه چيز ترجيح مىدهد.
گر سر مقصود دارى مو به مو جوينده شو
گر وصال گنج خواهى سر به سر ويرانه باش
انسان بايد درون خود را نظاره كند، جهت دل را بنگرد، تمايلات و علاقههاى
روحى و جسمى خود را بررسى كند. ببيند آهنگِ كجا دارد و به كجا ره مىپويد؟
اعضا و جوارح خود را در راه چه اهدافى به كار مىگيرد؟ تمايلات و كششهاى
گوناگون، برآيند مستقيم نخواهد داشت! افتان و خيزان رفتن شخص را به مقصد
نمىرساند! اگر مقصود خودسازى شد، با اين هدف نمىرسد. اگر طبيعت ما
جوينده آب و نان است و ما را وادار به تهيه آن مىنمايد، روح كه اشرف از
جسم است، خواهان راهيابى به معنا و حقيقت عالم است و حقيقت عالم فقط
«لقاء الله» است (رسيدن به مقصود واقعى و محبوب حقيقى).
گر مقام خوشدلى مىجوئى از جام سپهر
شام در مستى سحر در نعرهى مستانه باش
بعد از قصد و اراده نوبت به عمل مىرسد. محبوب و مقصود (ذات اقدس الهى(، دو چيز را در رأس امور انسان قرار داد:
1. عبادت خدا
2. عدم پيروى از شيطان؛ « الَم اَعهد اليكم يا بنى آدم أن لا تعبدوا
الشّيطان انّه لكم عدو مبين * و أن اعبدونى هذا صراط مستقيم ؛ اى
آدمزادگان آيا با شما عهده نبستم كه شيطان را نپرستيد، زيرا روشن است كه
او دشمن بزرگ شما است و مرا پرستش كنيد كه اين راه مستقيم است؟!» (يس (36)، آيه 60 و 61.)
گر شبى در منزل جانانه مهمانت كنند
گول نعمت را مخور مشغول صاحبخانه باش
انسان در دنيا هر شأن و مقام، هر عنوان و اعتبار، هر كار و پيشه اي كه
دارد، بايد بداند كه در مهمانخانه و سراى عاريتى است و بايد از آن كوچ
كند و آنچه به آن تعلّق دارد بگذارد و برود! پس سنگينى چيزى كه نتوان برد.
نبايد بر خود بنهد؛ بلكه خود را سبكبال سازد.
يا مسلمان باش يا كافر دو رنگى تا به كى
يا مقيم كعبه شو يا ساكن بتخانه باش
خودسازى موفق
براى خودسازى موفق به چند نكته بايد توجه داشت:
1. خودشناسى درست؛ بايد استعدادها، قابليتها و توانمندىهاى خود را به
خوبى شناخت و بر اساس اين شناخت به يك برنامهريزى اصولى رسيد.
2. برنامهريزى دقيق بر اساس خودشناسى؛ در برنامهريزى نيز بايد به امور زير توجه نمود:
الف. واقعگرايى: سالك و رهرو توان واقعى خود را مىسنجد و حال و روز خود
را مىنگرد و بر اساس آن به تنظيم برنامه خودسازى مىپردازد. انسانها
داراى تفاوتهاى فردى روحى و جسمى هستند و هر يك بايد براى خود - به تناسب
حال - برنامهاى برگزينند كه سنگين و طاقتفرسا نباشد؛ بلكه پيوسته حال و
نشاط ايشان در طول برنامه محفوظ بماند و به عنوان يك دستور العمل كلى بايد
حال نشاط را پيوسته در خود نگه داشت و از اجبار و اكراه بايد در مراحل
ابتدايى پرهيز كرد.