وبلاگ :
راه فضيلت
يادداشت :
مهرباني در شب
نظرات :
13
خصوصي ،
99
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
hamed darab
[اين متن را با بغض بخوان]
آري برادر اينگونه بود
کاري جز اين ازمان بر نمي آمد که مضطربانه لبخند بزنيم
سوار ماشين شديم و برگشتيم
آن شب از کمونيسم با صداي بلند حرف زديم
وقتي رفت انگار نه انگار که سرو کله اش آنجا پيدا شده بود
و من همه ي چيزي که ديدم يک کفش کهنه بود که افتاده بود توي آب.
نمايشعر و سينما
تجديد مطلب شد
با گوشه هايي از نمايشعر : زنانگي در آستانه فروپاشي عصبي
با خاطره اي از:غزاله عليزاده
باعشق در بعد ظهر
و حرفهايي ديگر...
.