• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : مهرباني در شب
  • نظرات : 13 خصوصي ، 99 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جستجوگر 

    نقاشي عشق
    زنگ نقاشي بود و بچه ها مشغول کشيدن نقاشي بودند.چند دقيقه اي تا زنگ مانده بود.

    ازآن ها خواستم تا يکي يکي نقاشي هايشان را بياورند.

    وقتي چشمم به نقاشي فاطمه افتاد.با تعجب پرسيدم که چرا خورشيدش سياه رنگ است؟

    دخترک با همان لحن بچه گانه اش جواب داد:

    چون پدرم کارگر است و نمي خواهم زيرآفتاب بسوزد.