• وبلاگ : راه فضيلت
  • يادداشت : راه ثروت مند شدن
  • نظرات : 9 خصوصي ، 109 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جواب نويسنده به يك كاربر گرامي 
    سوالات اين كاربر :سوال من اينه که من چه کتابي بخونم که بتونم واقعا عالم برزخ و دوزخ و بهش رو لمس کنم؟ چرا هميشه تعريف اينها محدود بوده و غير قابل لمس؟پدرا و مادرامون به خاطر ترس از خدا دست از پا خطا نمي کردند و نماز و روزه مي گرفتند و حجاب رعايت مي کردند ..حداقل اکثريت اينطوري بوده ..اما من دوست ندارم به خاطر ترس از خدا اين اعمال رو انجام بدم دوست دارم اول دوسش داشته باشم بعد بترسم بيشتر عاشقش باشم اما چرا اکثريت طلبه ها ادمها رو از خدا مي ترسونند ؟

    نتيجه تحقيق نويسنده وبلاك راه فضيلت:

    قسمت اول پاسخ:
    سلام ممنون از شما كه سوالات خود را با وبلاك راه فضيلت در ميان گذاشتيد اميدوارم كه بتوانم خدمت گزار خوبي باشم از اين كه كمي با تاخر پاسخ مي دهم عذر مي خواهم
    سوال اول شما:سوال من اينه که من چه کتابي بخونم که بتونم واقعا عالم برزخ و دوزخ و بهش رو لمس کنم؟
    جواب:1- منازل الاخره‏شيخ عباس قمى
    2- معادمحسن قرائتى
    3- معاداستاد حسين مظاهرى
    4- گذشته و آينده جهان‏بى‏آزار شيرازى.,
    سوال دوم شما:چرا هميشه تعريف اينها محدود بوده و غير قابل لمس؟
    تعريف اين دو محدود نيست و البته ما بايد با توجه به منابعي كه در اختيار داريم در اين موراد صحبت كينم و شايد كسي كه به شما در اين موراد جواب مي داده امادگي كافي را در زمان جواب دادن نداشته باشد كه شما اميدوارم با خواندن چند كتاب معرفي شده ان چه دوست داريد بدانيد را از كتاب به دست اوريد
    سوال بعدي شما:پدرا و مادرامون به خاطر ترس از خدا دست از پا خطا نمي کردند و نماز و روزه مي گرفتند و حجاب رعايت مي کردند ..حداقل اکثريت اينطوري بوده ..اما من دوست ندارم به خاطر ترس از خدا اين اعمال رو انجام بدم دوست دارم اول دوسش داشته باشم بعد بترسم بيشتر عاشقش باشم اما چرا اکثريت طلبه ها ادمها رو از خدا مي ترسونند ؟
    جواب:سوال شما دو قسمت است يكي اين كه چرا بايد از خدا ترسيد و اصلا ترس از خداوند به چه معنا است ؟
    1- ابتدا بايد توجه كنيم كه معناي ترس از خدا چيست ؟ ترس از خدا به معناي ترس از مسئوليت هايي است كه انسان در برابر او دارد . ترس از اين كه در اداي رسالت و وظيفه خويش كوتاهي كند و به خوبي انجام وظيفه نكند و به عبارتي ترس ازگناهان خود است . حضرت علي ( ع ) در اين زمينه مي فرمايد : ( ( ولا يخافن الا ذ نبه ؛ هيچ يك از شما ترس نداشته باشد مگر از گناه خويش ) ) ، ( نهج البلاغه ، كلمه 82 ).
    2- سرچشمه هاي ترس از خدا چيست ؟ ترس ازخدا سرچشمه هاي مختلفي دارد به قرار ذيل : الف ) همان اعمال ناپاك وافكار آلوده سبب ترس مي گردد .ب ) مقربان به خاطر قرب به ذات پاكش كمترين ترك اولي و غفلت مايه وحشت آنها مي شود ( اين دو مورد را خوف از تقصير گويند ) . ج ) گاه مقربان هنگامي كه تصور آن ذات نامحدود و بي پايان را مي كنند و در مقابل به قصور ذاتي خود نظر مي كنند حالت خوف به آنها دست مي دهد ( خوف از قصور ) خداوند در اين زمينه مي فرمايد : ( ( الذين اذا ذكرالله وجلت قلوبهم ؛ آنها كساني هستند كه وقتي نام خدا برده مي شود دلهايشان مملو از خوف پروردگار مي گردد ) ) ، ( حج ، آيه 36 ) .
    3- بهتر است در اينجا اشاره به فرق ميان خوف و خشيت بكنيم بدين صورت كه : 1- برخي مانند راغب اصفهاني گفته اند : فرق ميان اين دو اين است كه خشيت خوفي است كه توام با تعظيم و بيشتر از دانايي ناشي مي شود .لذا خداي سبحان آن را به علما اختصاص داده مي فرمايد : ( ( انما يخشي الله من عباده العلما ) )؛ . 2- بعضي نيز گفته اند : خوف هم از امر ناخوشايند حاصل مي شود و هم از ناحيه كسي كه ممكن است اين ناخوشايندي را به آدمي برساند .هم گفته مي شود : من از مرض خوف دارم و هم گفته مي شود : من خوف دارم از اين كه فلان چيز مريضم كند. بر خلاف خشيت كه تنها از آورنده شر است و لذا گفته مي شود : ( ( خشيت الله ؛ من از خدا ترسيد م ) ) ولي گفته نمي شود : ( ( خشيت المرض ؛ از مرض ترسيدم ) ) . 3- برخي هم مانند علامه طباطبايي مي فرمايند : ظاهراً فرق ميان آن دو اين است كه خشيت به معناي تاثير قلبي از اقبال و روي آوردن شر يا نظير آن است و خوف به معناي تاثير عملي انسان است به اين كه ازترس در مقام اقدام برآمده وسايل گريز از شر و محذور را هم فراهم سازد .هر چند كه در دل متاثر نگشته ، دچار هراس نشده باشد .آنگاه علامه در مقام استدلال بر مدعاي خويش چنين مي آورد : و لذا مي بينيم خداي سبحان در توصيف انبيا(ع) مي فرمايد : ( ( ولا يخشون احداً الا الله ) ) ، ( احزاب ، آيه 39 ) و ترس از غير خدا را از ايشان نفي مي كند و حال آن كه خوف را در بسياري از جاها براي آنان اثبات نموده از آن جمله مي فرمايد : ( ( فاوجس في نفسه خيفة موسي ؛ در خود احساس ترس نمود ) ) ، ( طه ، آيه 67 ) . و نيز مي فرمايد : ( ( و اما تخافن من قوم خيانه ؛ و اگر از مردمي ترس خيانتي داشتي ) ) ، ( انفال ، آيه 58 - ترجمه الميزان ، ج 11، ص 525 ) .